خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع

کوه نور، جزو بزرگ‌ترین الماس‌های جهان است که امروزه به‌عنوان گنجینه خانواده سلطنتی انگلیس در برج لندن نگهداری می‌شود و چندین کشور از جمله ایران و هند مدعی مالکیت آن هستند.
الماس کوه نور یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین الماس‌های تراش‌خورده در جهان است که به احتمال زیاد در فاصله سال‌های ۱۱۰۰ تا ۱۳۰۰ میلادی در جنوب هند یافت شد. نام این سنگ در زبان فارسی به‌معنی «کوهی از نور» است که به‌اندازه شگفت‌انگیز آن اشاره دارد. این الماس در طول تاریخ طولانی خود بارها دست‌به‌دست شده و تقریبا همیشه در اختیار حاکمان مرد بوده است. کوه نور مانند بسیاری از سنگ‌های قیمتی بزرگ با رمز و راز و نفرین و بدشانسی گره خورده است و همین موضوع جذابیت آن را دوچندان می‌کند. الماس کوه نور، از جواهرهای مشهور بین‌المللی محسوب می‌شود که امروزه در دست صاحبان کنونی خود، خانواده سلطنتی انگلیس قرار دارد.

سرگذشت الماس کوه نور
برای قرن‌ها، هند تنها منبع الماس در جهان بود تا سال ۱۷۲۵ میلادی که معادن الماس در برزیل کشف شد. اکثر سنگ‌های قیمتی آبرفتی بودند؛ به این معنی که می‌توانستند آن‌ها را از ماسه‌های رودخانه الک کنند. به این ترتیب، فرمانروایان شبه قاره نقش خود را به‌عنوان اولین متخصصان الماس پذیرفته بودند. در بسیاری از دربارهای هند، جواهرات به‌جای لباس عامل اصلی تزیینات و نشانه سلسله مراتب در دربار بود و قوانین سختگیرانه‌ای وجود داشت، برای تعیین اینکه چه درجه‌ای از درباریان می‌توانند کدام جواهر را در چه موقعیتی استفاده کنند.
ظهیرالدین محمد بابر در سال ۱۵۲۶ میلادی از طریق گذرگاه کیبر (محلی بین افغانستان و پاکستان کنونی) به هند حمله کرد و سلسله مغول اسلامی و عصر جدیدی از علاقه به سنگ‌های قیمتی را به وجود آورد. مغول‌ها ۳۳۰ سال بر شمال هند فرمانروایی کردند و قلمرو خود را تقریبا در تمام هند کنونی، پاکستان، بنگلادش و شرق افغانستان گسترش دادند؛ در همین حال به‌سراغ کوه‌های سنگ‌های قیمتی رفتند. در ادامه شاه جهان دستور ساخت تـ*ـخت طاووس پوشیده از سنگ‌های قیمتی را داد.
پس از یک قرن از ساخت تـ*ـخت طاووس، امپراتوری مغول برتری خود را بر هند و فراتر از آن حفظ کرد. این کشور ثروتمندترین منطقه آسیا بود. دهلی، پایتخت هند، میزبان دو میلیون نفر بود که بسیار بیشتر از جمعیت لندن و پاریس محسوب می‌شد. این رونق توجه سایر فرمانروایان آسیای میانه از جمله نادرشاه، فرمانروای ایرانی را به خود جلب کرد.


الماس کوه نور

 

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنگامی که نادر شاه در سال ۱۷۳۹ میلادی به دهلی حمله کرد، علاوه بر قتل‌عام ده‌ها هزار نفر، خزانه را خالی کرد. میزان طلا و جواهرات غنیمتی به‌حدی زیاد بود که برای حمل آن از ۷۰۰ فیل، ۴۰۰۰ شتر و ۱۲,۰۰۰ اسب استفاده شد. نادر شاه تـ*ـخت طاووس را به‌عنوان بخشی از گنج با خود برد؛ اما یاقوت تیموری و الماس کوه نور را از آن جدا کرد تا آن‌ها را روی بازوبندی نصب کند.
نادر شاه در سال ۱۷۳۹ در حمله به هند الماس کوه نور را تصاحب کرد
کوه نور به‌مدت ۷۰ سال از هند دور ماند و در کشور کنونی افغانستان نگهداری می‌شد. این الماس در سرگذشتی خونین‌بار بارها بین فرمانروایان مختلف دست‌به دست شد؛ از جمله پادشاهی که فرزند خود را کور کرد و یک فرمانروای مخلوع که سرش تراشیده و طلای مذاب روی او ریخته شد. با همه نبردها بین جناح‌ها و گروه‌ها در آسیای میانه، خلاء قدرت در هند افزایش یافت و انگلیسی‌ها از این فرصت نهایت استفاده را بردند.
در ابتدای قرن ۱۹، شرکت هند شرقی بریتانیا علاوه بر تسلط بر شهرهای ساحلی هند، کنترل بخش‌های داخلی شبه قاره را نیز در دست گرفت. در نهایت آن‌ها سرزمین‌هایی به‌مراتب بیشتر از همه فتوحات ناپلئون در اروپا را به خاک خود ملحق کردند. انگلیسی‌ها علاوه بر ادعای مالکیت منابع طبیعی، به گنج ارزشمندی به نام کوه نور نیز توجه داشتند.
پس از چندین دهه نبرد، الماس کوه نور به هند بازگشت و در سال ۱۸۱۳ میلادی به‌دست رانجیت سینگ، فرمانروای سیک رسید. او نه‌تنها این الماس را دوست داشت و ارزش مالی آن برایش مهم بود؛ بلکه به نظر می‌رسد که کوه نور ارزش معنوی و نمادین بسیار بیشتری برای او داشت. رانجیت سینگ تقریبا تمام سرزمین‌های هند را که از زمان احمدشاه دورانی تصرف شده بود، از خاندان درانی افغان پس گرفت. وقتی یک الماس به نمادی از قدرت تبدیل می‌شود و نه زیبایی، اتفاق شگفت‌انگیزی به حساب می‌آید.
انگلیسی‌ها نمی‌توانستند از این نماد اعتبار و قدرت چشم‌پوشی کنند. اگر آن‌ها جواهر معروف هندی و همچنین کشور را تحت تسلط خود درمی‌آورند، این موضوع به نماد قدرت و برتری استعماری آن‌ها تبدیل می‌شد. الماس کوه نور بیش از هر زمان دیگری ارزش جنگیدن و کشتن را داشت. وقتی انگلیسی‌ها از مرگ رانجیت سینگ در سال ۱۸۳۹ میلادی و نقشه او برای اهدای الماس و جواهرات دیگر به فرقه‌ای از کشیشان هندو مطلع شدند، مطبوعات انگلیسی تاب نیاورند و از شرکت هند شرقی بریتانیا خواستند هر کاری برای ردیابی کوه نور انجام دهد تا در نهایت در اختیار انگلیسی‌ها قرار بگیرد. با این حال، استعمارگران در ابتدا مجبور شدند که منتظر یک دوره هرج‌ومرج در زمان تغییر حاکمان شوند. پس از مرگ رانجیت سینگ در سال ۱۸۳۹ میلادی، تاج و تـ*ـخت بین چهار فرمانروای مختلف طی چهار سال منتقل شد. در پایان این دوره خشونت‌آمیز، تنها افرادی که در صف تاج‌وتخت باقی ماندند، پسر جوانی به نام دولیپ سینگ و مادرش بودند.
در ۲۹ مارس ۱۸۴۹ میلادی، مهارجه ۱۱ ساله پنجاب و آخرین شاه از امپراتوری سیک به نام «دولیپ سینگ» (Dulip Singh) به سالن باشکوه آینه‌کاری در مرکز قلعه بزرگ لاهور برده شد. در آنجا در مراسمی عمومی سرانجام تسلیم ماه‌ها فشار انگلیس شد و قانون رسمی فرمانبرداری را امضا کرد. طبق این سند که بعدها به پیمان لاهور معروف شد، بخش‌های وسیعی از ثروتمندترین سرزمین هند در اختیار شرکت هند شرقی بریتانیا قرار گرفت؛ سرزمینی که در آن زمان ‌به‌صورت پادشاهی مستقل سیک‌ پنجاب در منطقه شمالی جنوب آسیا درآمده بود.
در همان زمان، دولیپ سینگ مجبور شد، باارزش‌ترین شیء موجود نه‌تنها در پنجاب، بلکه در کل شبه قاره هند را به ملکه ویکتوریا تحویل دهد که الماس معروف کوه نور بود. ماده سوم معاهده بین او و انگلیس به‌صراحت ذکر می‌کرد، الماس معروف به کوه نور که توسط «مهاراجه رانجیت» از «شاه شجاع درانی» گرفته شده بود، به‌دست مهاراجه لاهور تسلیم ملکه انگلیس می‌شود.
شرکت هند شرقی، اولین شرکت چند ملیتی جهان بود در طول یک قرن، از شرکتی با تنها ۳۵ کارمند ثابت توانست به قدرتمندترین و نظامی‌ترین شرکت تاریخ تبدیل شود. این شرکت سال‌ها چشم به پنجاب و الماس آن دوخته بود و شانس دستیابی به هر دو را در نهایت در سال ۱۸۳۹ میلادی به دست آورد که مصادف با مرگ پدر دولیپ سینگ و متعاقبا ایجاد هرج‌ومرج در پنجاب بود.
شاید جالب باشد که بدانید، در ۱۶ آوریل ۲۰۱۶ میلادی، «رانجیت کومار» (Ranjit Kumar)، وکیل مدافع هندی به دادگاه عالی هند گفت که کوه نور در اواسط قرن نوزدهم توسط مهاراجه رانجیت سینگ آزادانه به انگلیسی‌ها داده شد و از همین رو نه به سرقت رفته و نه به زور گرفته شده است. این اظهارات بسیار غیرتاریخی بود؛ به‌خصوص موضوع واگذاری الماس به لرد دالهوزی در سال ۱۸۴۹ میلادی که مورد مناقشه نیست.
هرکسی که امروز سعی ‌کند، حقایق تاریخ الماس را ثابت کند، متوجه خواهد شد که اشاره‌های قطعی و واضح به این مشهورترین جواهر دنیا به‌طرز مشکوکی بسیار انگشت‌شمار هستند. کوه نور ممکن است از سخت‌ترین ماده زمین ساخته شده باشد؛ اما همیشه با داستان‌های تخیلی و اساطیری موردتوجه بوده است. در واقع، به‌رغم اشاره‌های متنی متعدد که به الماس‌های بزرگ و ارزشمند در طول تاریخ هند شده‌، در هیچ منبع سلطنتی یا مغول به‌طور قطع به یقین به کوه نور اشاره نشده است. با اینکه برخی از آن‌ها شاید به کوه نور پرداخته باشند؛ فاقد توضیحات دقیق و کافی هستند.
کوه نور بزرگ‌ترین الماس در دستان مغول نبود و بعدها در حین برش به دستور شاهزاده آلبرت،‌ همسر ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۵۲ میلادی وزن زیادی را از دست داد. با این حال، همچنان سنگی ارزشمند و مشهور است که گوی سبقت را از سنگ‌های بزرگ‌تر می‌رباید. همین امر بیش از هر چیز دیگری باعث درخواست غرامت برای غارت آن و تلاش‌های مکرر برای بازگشت الماس به خانه‌های مختلف و اصلی آن شده است.
نزدیک به ۳۰۰ سال پس از اینکه نادرشاه الماس بزرگ را از دهلی برد و امپراتوری مغول را در هم شکست و ۱۷۰ سال پس از آنکه کوه نور برای اولین بار به دست انگلیسی‌ها رسید، ظاهرا این الماس هیچ‌گاه قدرت خود برای ایجاد تفرقه و اختلاف را از دست نداده است. این طور به نظر می‌رسد که الماس کوه نور برای هر کسی که آن را در دست می‌کند، ثروت متفاوتی را به ارمغان می‌آورد.


الماس کوه نور

 

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
الماس کوه نور چگونه به بریتانیا رسید؟
در بحبوحه جنگ قدرت، مسمومیت مشکوک، چندین ترور، جنگ داخلی و دو حمله از سوی انگلیس، ارتش شرکت هند شرقی سرانجام در جنگ خونین چیلیان‌والا در ۱۳ ژانویه ۱۸۴۹ میلادی، سیک‌ها را شکست داد. در همان سال لرد دالهوزی، فرماندار کل هند وارد لاهور شد تا رسما جایزه خود را از دست دولیپ سینگ دریافت کند.
بلافاصله پس از آن، کوه نور به انگلستان فرستاده شد و در مراسم ویژه‌ای در ژوئیه ۱۸۵۰ میلادی به ملکه اهدا شد. کوه نور، سنگ مرکزی یک الماس سه‌تایی بود که روی بازوبندی از طلا قرار داشت. طبق افسانه‌ها، همراه سنگ یادداشتی یادآور نفرین آن بود:
کسی که صاحب این الماس است، صاحب جهان خواهد شد؛ اما همه بدبختی‌های آن را نیز خواهد دانست. فقط خدا یا زنان می‌توانند آن را بدون مجازات بپوشند.
در ادامه ملکه ویکتوریا آن را به نمایشگاه بزرگ سال ۱۸۵۱ میلادی قرض داد. صف‌های طولانی در کریستال پالاس واقع در هاید پارک لندن تشکیل شد و مردم با بی‌صبری مشتاق دیدن این غنیمت شاهنشاهی بودند. این الماس در محفظه شیشه‌ای با امنیت بالا قرار داشت که درون قفس فلزی مخصوصی گذاشته شده بود.
مطبوعات انگلیسی به‌طور گسترده به آن پرداختند و به‌شدت موردتوجه مردم انگلیس قرار گرفت. به این ترتیب، کوه نور به‌سرعت به مشهورترین الماس جهان تبدیل شد و نمادی از سلطه امپراتوری بریتانیا بر جهان و توانایی آن بود که اشیای ارزشمند سرزمین‌های مختلف را از آن‌ها به غارت می‌برد و با پیروزی به نمایش می‌گذاشت؛ همان کاری که رومی‌ها ۲۰۰۰ سال قبل پس از فتوحات خود انجام می‌دادند.
با افزایش شهرت این الماس، بسیاری از الماس‌های بزرگ مغولی که زمانی با کوه نور رقابت می‌کردند، تقریبا به فراموشی سپرده شدند و کوه نور به‌عنوان بزرگ‌ترین گوهر جهان به موقعیت منحصر‌به‌فردی دست یافت. این الماس هنگام ورود به بریتانیا ۱۹۰٫۳ قیراط وزن داشت و فقط تعداد کمی از مورخان به خاطر داشتند که کوه نور، دو رقیب دیگر داشت: «الماس دریای نور» (Darya-i-Noor) که اکنون در تهران است و برآورد می‌شود بین ۱۷۵ تا ۱۹۵ قیراط وزن داشته باشد؛ «الماس مغول کبیر» (Great Mughal Diamond) که به اعتقاد اکثر سنگ‌شناسان، الماس اورلوف با وزن ۱۸۹٫۶ قیراطی روی عصای سلطنتی کاترین کبیر روسیه است که در کرملین نگهداری می‌شود.
گفته می‌شود که ملکه تحت‌تاثیر اندازه سنگ قرار گرفت؛ با این حال، از درخشش کم در برش آن رضایت نداشت؛ به‌خصوص در آن زمان که جواهرات چندوجهی در اروپا مد بود و درخشش الماس بر اندازه واقعی آن اولویت داشت. به همین دلیل همسر ملکه دستور برش الماس کوه نور را داد که توسط دوک ولینگتون اولین برش را خورد و سپس دو متخصص هلندی الماس، ادامه کار را در دست گرفتند. تراش روی الماس کوه نور ۴۵۰ ساعت طول کشید تا به پایان برسد و به این ترتیب، وزن آن به میزان قابل‌توجهی کاهش یافت. ابعاد این سنگ ۳٫۶* ۳٫۲* ۱٫۳ سانتی‌متر بود؛ اگرچه در حال حاضر به‌طرز چشمگیری کوچک‌تر است؛ چراکه این سنگ برای نصب روی سنجاق سـ*ـینه مجددا تراش خورد.
در حالی که ملکه ویکتوریا، الماس کوه نور را به‌عنوان سنجاق سـ*ـینه استفاه می‌کرد؛ این سنگ گران‌قیمت در نهایت به بخشی از جواهرات تاج درآمد. در حقیقت، کوه نور ابتدا در تاج ملکه الکساندرا (همسر ادوارد هفتم، بزرگ‌ترین پسر ویکتوریا) و سپس تاج ملکه ماری (همسر جورج پنجم، نوه ویکتوریا) مورد استفاده قرار گرفت. این الماس در سال ۱۹۳۷ میلادی به محل فعلی خود یعنی جلوی تاج ملکه مادر، همسر جورج ششم و مادر الیزابت دوم منتقل شد. این تاج آخرین بار در سال ۲۰۰۲ در ملاء‌عام دیده شد که در مراسم تشییع جنازه روی تابوت ملکه مادر قرار داشت.


الماس کوه نور

 

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
مالک اصلی الماس کوه نور
با اینکه کوه نور خیلی بزرگ نیست؛ از شهرت و جایگاه عظیمی برخوردار است و در مرکز اختلافات بین‌المللی قرار دارد؛ زیرا دولت هند و چند کشور دیگر خواستار بازگشت این جواهر هستند. اگرچه به‌طور دقیق مشخص نیست که کوه نور چه زمانی برای اولین بار در اختیار مغول‌ها قرار گرفت، در سند مکتوبی آمده است که در سال ۱۶۲۸ میلادی، شاه جهان دستور ساخت تختی پوشیده از سنگ‌های قیمتی را داد. این تـ*ـخت مملو از جواهر از تـ*ـخت افسانه‌ای حضرت سلیمان الهام گرفته شده بود و ساخت آن هفت سال به طول انجامید و هزینه آن چهار برابر تاج محل در حال ساخت بود. در میان بسیاری از سنگ‌های قیمتی که برای تزیین تـ*ـخت استفاده شده بود، دو جواهر بسیار بزرگ وجود داشت که بعدها از همه ارزشمندتر شدند: یاقوت تیموری که از ارزش بالاتری برخوردار بود؛ زیرا بیشتر مغول‌ها سنگ‌های رنگی را ترجیح می‌دادند؛ سنگ بعدی کوه نور بود که در بالای تـ*ـخت و بالای طاووس درخشان قرار داشت.
در حقیقت، تا قبل از محمد کاظم مروی، مورخ ایرانی که در تاریخ‌نویسی خود از حمله نادرشاه به هند، برای اولین بار خیلی قاطع و دقیق و با ذکر نام به الماس کوه نور پرداخته است، هیچ‌گونه ذکر قطعی از کوه نور در هیچ سندی وجود ندارد. این متن در اواسط دهه ۱۷۴۰ میلادی نوشته شد؛ یک دهه یا بیشتر پس از آنکه نادر شاه این گوهر را از هند به ایران برد و این تنها زمانی نبود که الماس بین دو کشور ردوبدل می‌شد.
اولین اشاره به کوه نور با ذکر نام توسط محمد کاظم مروی مورخ ایرانی بود
با اینکه اصالت کوه نور از جنوب هند سرچشمه می‌گیرد و احتمالا از معادن کولور در گلکنده (در ایالت تلانگانا کنونی) استخراج شده است؛ ایران، افغانستان و پاکستان نیز مدعی مالکیت این الماس هستند. کوه نور در زمان‌های مختلف به نادرشاه تعلق داشت و در اواسط قرن هجدهم در اختیار احمدشاه درانی از افغانستان بود و البته در برحه‌ای از زمان در دست رنجیت سینگ از لاهور افتاد که اکنون بخشی از پاکستان است. هر سه کشور در زمان‌های مختلف مالکیت خود را اعلام کرده و اقدامات قانونی برای بازپس‌گیری آن انجام داده‌اند. حتی طالبان ادعای خود را در مورد این سنگ ثبت کرده است.
جالب اینکه، رانجیت سینگ درست مانند انگلیسی‌ها، کوه نور را به زور گرفته بود. همان طور که منابع انگلیسی ترجیح می‌دهند، خشونت ذاتی در تصرف سنگ را مخفی کنند؛ منابع سیک نیز همین روش را دارند. با این حال، زندگینامه شاه شجاع درانی به‌وضوح درباره اصل ماجرا توضیح می‌دهد. پس از برکناری پادشاه افغانستان در سال ۱۸۰۹ میلادی، شاه شجاع درانی به هند تبعید شد. او توسط رانجیت سینگ در سال ۱۸۱۳ میلادی به لاهور دعوت شده و در بدو ورود از حرم‌سرای خود جدا می‌شود. سپس در حبس خانگی قرار می‌گیرد و از او می‌خواهند که الماس را تحویل دهد. شاه شجاع درانی در خاطرات خود نوشته بود که جیره غذا و آب کاهش یافت یا خودسرانه قطع شد. او این موضوع را بی‌احترامی و زیر پا گذاشتن آداب مهمان‌نوازی دانست.
به‌تدریج، رانجیت فشار را بر شاه شجاع درانی افزایش داد و او را در قفس قرار داد. بر اساس یک روایت، پسرش در مقابل او شکنجه شد تا اینکه او موافقت کرد، از ارزشمندترین دارایی خود بگذرد. میرزا عطامحمد، تاریخ‌نگار، می‌نویسد:
رانجیت سینگ به الماس کوه نور بیش از هر چیز دیگری در این دنیا طمع داشت و تمام قوانین مهمان‌نوازی را برای تصاحب آن نقض کرد. پادشاه (شاه شجاع) مدت زیادی در زندان بود و نگهبانانش او را در زیر آفتاب سوزان رها کردند؛ اما این موضوع هیچ تاثیری بر او نداشت و اعتراف نمی‌کرد که جواهر را کجا پنهان کرده است. سرانجام آ‌ن‌ها پسر جوانش، شاهزاده محمد تیمور را گرفتند و او را مجبور کردند که در آفتاب سوزان و بدون کفش از پله‌های قصر بالا و پایین برود. این کودک که در پر قو بزرگ شده بود، جسه ظریفی داشت و نمی‌توانست این شکنجه سوزان را تحمل کند. بنابراین، او با صدای بلند فریاد می‌کشید؛ گویی در حال مرگ است. پادشاه طاقت نمی‌آورد که ببیند فرزند محبوبش چنین رنج می‌کشد.
سرانجام در یک ژوئن ۱۸۱۳ میلادی، رانجیت سینگ با چند نفر از خدمه به دیدن شاه شجاع رفت. شاه به او بسته کوچکی داد و وقتی رنجیت سینگ آن را باز کرد، ‌با الماس کوه نور مواجه شد.


الماس کوه نور

 

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
نفرین الماس کوه نور
موضوع نفرین کوه نور بارها مطرح شده است. لرد دالهوزی به‌شدت معتقد بود که این الماس بزرگ نفرین نشده است. او از شاه شجاع درانی نقل قول می‌کند که به رانجیت سینگ گفته بود، کوه نور مایه خوش‌شانسی است و کسی آن را در اختیار داشته باشد، قدرت شکست دشمنان خود را دارد. لرد دالهوزی همچنین خاطرنشان می‌کند که این الماس متعلق به برخی از خوش‌شانس‌ترین، ثروتمندترین و قدرتمندترین پادشاهان تاریخ بوده است. با این حال، طبق گواهی تاریخ، بسیاری از صاحبان الماس نظیر شاه شجاع، به وحشتناک‌ترین شکل ممکن ضربه خورده‌اند و سرگذشت پرفرازونشیب الماس مملو از صاحبانی است که از کوری تا مسمومیت آهسته، شکنجه تا سرحد مرگ، سوختن در روغن، تهدید به غرق‌شدن، ریختن سرب مذاب روی سر و ترور توسط خانواده و نزدیک‌ترین محافظان خود را تجربه کرده‌اند. حتی مسافران و خدمه کشتی «HMS Medea» که در سال ۱۸۵۰ میلادی، كوه نور را از هند به انگلیس منتقل می‌کرد، از این نفرین جان سالم به در نبردند و در اثر همه‌گيری وبا و طوفان كشته شدند.
بنابراین، اکنون چه بر سر این الماس نفرین‌شده می‌آید؟ برخی پیشنهاد کرده‌اند که باید موزه‌ای در واهگه در مرز بین هند و پاکستان برای نگهداری از کوه نور ساخته شود که دسترسی از هر دو کشور به آن امکان‌پذیر باشد. عده‌ای دیگر گفته‌اند که این الماس باید یک بار دیگر بریده شود و قطعه‌ای از آن به کشورهای مدعی از جمله ایران و افغانستان داده شود. با این حال، بعید به نظر می‌رسد که چنین تصمیمی برای انگلیسی‌ها و حتی طرف‌های مختلف دخیل راضی‌کننده باشد.


الماس کوه نور

 

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
۶ افسانه از الماس کوه نور
کوه نور بهترین الماس هندی است

کوه نور هنگام ورود به بریتانیا ۱۹۰٫۳ قیراط وزن داشت و حداقل دو الماس معروف دیگر با آن قابل مقایسه بود که عبارت‌اند از دریای نور و الماس مغول کبیر. پس از آنکه نادرشاه در سال ۱۷۳۹ میلادی اقدام به فتح هند کرد، هر سه قطعه الماس را به‌عنوان غنیمت جنگی با خود به ایران آورد. پیش از آن کوه نور چندان شناخته‌شده نبود و در اوایل قرن ۱۹ که کوه نور به پنجاب رسید، نقطه آغاز افزایش اهمیت و شهرت آن بود.
کوه نور الماسی بدون عیب است
سنگ تراش‌نخورده کوه نور، عیب‌هایی داشت؛ از جمله اینکه لکه‌های زرد رنگی در آن به چشم می‌خورد و بزرگی یکی از این لکه‌ها از قابلیت انعکاس نور سنگ کاسته بود. همین موضوع باعث شد که پرنس آلبرت به فکر تراش دوباره کوه نور بیفتد.
کوه نور از معدن کولار در جنوب هند به دست آمده است
در تاریخ به‌درستی مشخص نیست که کوه نور در چه تاریخی و از کجا پیدا شده و ازاین‌رو، ‌الماسی پررمزوراز است. با یقین می‌توان گفت که کوه نور از معدن استخراج نشده و از زیر خاک بسـ*ـتر یک رودخانه بی‌آب احتمالا در جنوب هند به دست آمده است.
کوه نور ارزشمندترین گنجینه مغول بوده است
برخلاف هندوها و سیک‌ها که در میان سنگ‌های قیمتی به الماس اهمیت زیادی می‌دادند، مغول‌ها و ایرانی‌ها، سنگ‌های تراش‌نخورده با رنگ‌های روشن را می‌پسندیدند. ظاهرا کوه نور یکی از سنگ‌های قیمتی متعدد در خزانه مغول‌ها بود و جزو مهم‌ترین جواهرات این گنجینه محسوب نمی‌شد؛ حتی شاه همایون، امپراتور مغول، الماس بابری که گفته می‌شود کوه نور باشد، به شاه تهماسب، پادشاه ایران هدیه داد.
کوه نور از شاه محمد فرمانروای مغول دزدیده شد
طبق روایات، نادرشاه به‌دنبال الماسی بود که پادشاه مغول در دستارش قرار می‌داد. در رد این روایت گفته شده است که کوه نور، جواهر کم‌ارزشی نبود که شاه محمد با سهل‌انگاری در دستارش پنهان کند و نادر شاه بتواند آن را بدزدد.
محمد کاظم مروی، مورخ ایرانی بر این موضوع صحه می‌گذارد که این سنگ گران‌بها در دوره فرمانورانی شاه محمد، زینت‌بخش نفیس‌ترین مبلمان ساخته‌شده تا آن زمان بود که تـ*ـخت طاووس شاه جهان نام داشت. او به‌عنوان یک شاهد عینی، این الماس را برای اولین بار کوه نور ‌خواند که در سر طاووس در بالای تـ*ـخت قرار داشت. جالب اینکه اسم کوه نور هیچ‌گاه به انگلیسی ترجمه نشد.
تراشکاری ونیزی با عدم مهارت، کوه نور را هنگام تراش بسیار کوچک‌ کرد
ژان باپتیست تاورنیه، جهانگرد فرانسوی بود که با اجازه پادشاه مغول موفق به دیدن مجموعه خصوصی جواهرات او شد. او گفته است که تراشکاری ناشی به نام «اورتنسیو بورگیو» (Hortensio Borgio)، سنگ درشت الماسی را با سهل‌انگاری تراشید و آن را به مراتب کوچک‌تر کرد. تاورنیه اشاره کرده بود، این همان الماس مغول کبیر است که به شاه جهان هدیه شده بود.
به‌طور کلی اکثر الماس‌های گران‌قیمت و ارزشمند زمان مغول از یادها رفته‌اند و شاید به همین دلیل باشد که مردم با دیدن نام الماس‌های هند در منابع تاریخی، یاد الماس کوه نور می‌افتند.

منبع:کجارو


الماس کوه نور

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا