مشاعره با حرف م

:)NAHAL · 11/1/22

Sh@bnam گفت:
میشوم دورترین خاطره در شب‌هایت
تو به من میخندی و به خود می گویی
باز می‌آید و می‌سوزد از این عشق ولی برنمی گردم نه

منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن

Sh@bnam · 11/1/22

:)NAHAL گفت:
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن

میروم آنجا که دلی به هر دلی تب دارد
عشق زیباست و حرمت دارد

:)NAHAL · 11/1/22

Sh@bnam گفت:
میروم آنجا که دلی به هر دلی تب دارد
عشق زیباست و حرمت دارد

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

«حافظ»

Sh@bnam · 11/1/22

:)NAHAL گفت:
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

«حافظ»

ما ز بالاییم و بالا می‌رویم
ما ز دریاییم و دریا می‌رویم

:)NAHAL · 11/1/22

Sh@bnam گفت:
ما ز بالاییم و بالا می‌رویم
ما ز دریاییم و دریا می‌رویم

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد شکر هیچ مگو

«مولانا»

moh@mad · 11/1/22

:)NAHAL گفت:
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد شکر هیچ مگو

«مولانا»

ما دستخوش سبحه و زنار نگشتیم
در حلقه تقلید گرفتار نگشتیم

از کعبه و بتخانه گذشتیم به تعجیل
قانع به نگاه در و دیوار نگشتیم

صائب

:)NAHAL · 11/1/22

moh@mad گفت:
ما دستخوش سبحه و زنار نگشتیم
در حلقه تقلید گرفتار نگشتیم

از کعبه و بتخانه گذشتیم به تعجیل
قانع به نگاه در و دیوار نگشتیم

صائب

مي رسد روزي که شرط عاشقي دلدادگي ست
آن زمان، هر دل فقط يک بار عاشق مي شود
خليل ذکاوت

Mahii · 11/1/22

ماه من نیست در این قافله، راهش ندهید

کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست

ماهم از آه دل سوختگان بی خبر است

مگر آئینه ی شوق و دل آگاهش نیست

Saba hosseinzadeh · 12/1/22

مکن زغصه شکایت که در طریق طلب

به راحتی نرسید انکه زحمتی نکشید

~ĤaŊaŊeĤ~ · 12/1/22

من در این جای همین صورت بیجانم و بس

دلم آنجاست که آن دلبر عیار آنجاست

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی