خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

سطح کار چقدر خوبه؟ (نقد و پیشنهادی هم بود خوشحال میشم بگید)


  • مجموع رای دهندگان
    11

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نامش و درپناهش
نام دلنوشته: ریتم عشق بد است
نویسنده: goli.e
ژانر: عاشقانه
مقدمه: تو برایم همانند ققنوس می‌ماندی. همانقدر اسطوره! همانقدر خاص و نایاب! و همانقدر یاری رسان!
اما زمانی رسید که همانند زال، پرت را برای کمک آتش زدم، اما نیامدی!
و من ماندم میان کوهی از درد و گمشده در خاطراتی که جان میکاهد مرورشان!
#قلمِ_گل

cca2e291d6b41061afc206a7d297c476.png




دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، NAZI_KH و 20 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
نامت را تمام شب همراه با ستاره ها صدا زدم.
پاسخی ندادی.
دلگیر شدم. دلگیر از این که همانقدر که من میخواستمت مرا نخواستی...
اما بخشیدم. چون حق انتخاب داشتی... چه کسی گفت بخشش همیشه از بزرگان است؟
منِ کوچک اما بخشیدم...
تورا به خود بخشیدم...
تا شاد باشی و خوشحال...
بی آنکه فکر کنم چه بر سر خود می آورم...
آری بیخیال این دل شکسته و عاشق...
#قلمِ_گل


دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، NAZI_KH و 19 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
مدتیست می اندیشم در تنهایی
که چه زود گذشت احوال خوبمان
ساعتهایی را که درکنارت بودم
خاطراتش ربود از من حس و حال آن لحظات را
که چه خوش بود لحظه هایمان
که چه زیبا بود لبخند هایمان
نامرد همه را ربود
و حالا در سیاه چال تنهایی هایم
محکوم به شمردن این به تاراج رفته های پر دردم...
#قلمِ_گل


دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Sajede Khatami، SelmA، FaTeMeH QaSeMi و 20 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
در کوچه پس کوچه های شهر پرسه میزدم
دخترکی فال به دست آمد
پولی نگرفت
فقط تکه کاغذ آبی رنگی با نوشته های نستعلیق رویش بر دسم داد و رفت
کاغذ را باز کردم
با دیدن نوشته ها، زخمی عمیق درد دلم سر باز کرد
(یاد آن روزی که یاری داشتیم ...... اینچنین خوار نبودیم اعتباری داشتیم
ای که مارا در زمستان دیده ای با پشت خم ...... این زمستان را نبین ماهم بهاری داشتیم)
پس از آن هر زمان که به دنبال من میگردند، رد پای خاطراتم را دنبال میکنند و به درخت بیدی میرسند.
درختی که به زیر آن نجوا هایی عاشقانه زمزمه کرده بودیم و قول این که هرگز از هم دست نکشیم...
اما نشد
روزگار چرخید تا زیر همان درخت، تنهایی و تکه کاغذ به دست با خود عهد ببندم که دیگر هرگز حصار دور قلبم را پایین نیاورم...
#قلمِ_گل


دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Sajede Khatami، SelmA، FaTeMeH QaSeMi و 21 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
باز هم شب شد
موسیقی درحال بخش
پنجره باز و پرده ها رقصان در نسیم شبانگاهی
و من خیره به نور ماه در تب و تاب دستان همیشه گرمت
و در تزلزل میان فکر کردن و نکردن به جعد موهای خرمایی رنگت
گویی شب هایم طلسم شده است
یک دم هم بی خیال تو نمیگذرد...
#قلمِ_گل


دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Sajede Khatami، SelmA، FaTeMeH QaSeMi و 20 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
در غم دوری از تو غرق میشوم
میگریم و هر دم و بازدمم یاد تو را بازگو میکنند
این روزها دیگر حوصله شنا کردن ندارم
میخواهم که غرق شوم در این خاطرات
و همچو ققنوسی سر از خاکستر بر نهاده
و اوج بگیرم بر بلندای کوه غرور
#قلمِ_گل


دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Sajede Khatami، SelmA، FaTeMeH QaSeMi و 20 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
گفتند عاشق نشو
گفتم نمیشود
گفتند مراقب غرورتباش
گفتم درقبال عشق غرور معنایی ندارد
گفتند با منطق تصمیم بگیر
گفتم عشق یعنی دیوانگی
گفتند قلب و روحت را حفاظت کن
اینبار چیزی نگفتم
برای هشدارشان دیر شده بود
در این رقابت پر هیاهو قلب و روحم را باختم
گفتند دیدی ثمرش را؟
فریاد زدم: دل دیوانه ام حرف حق نمیفهمید!
#قلمِ_گل


دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Sajede Khatami، SelmA، FaTeMeH QaSeMi و 19 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
ای دلکم
دلخوش نباش
که شاید یوسف گم گشته به کنعان باز نگردد
اما تو غم مخور چون سر شوریده تو به سامان خواهد رسید
فقط کافیست صبور باشی
زمانی که همچو صوفیان از بند افکار بیهوده رها شوی
همچون پرنده ای سبک بال تمام هستی را پرواز خواهی کرد
#قلمِ_گل


دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Sajede Khatami، SelmA، FaTeMeH QaSeMi و 18 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
ای زندگی دور گردونت آنقدر چرخید
که موقع پیاده شده از دنیا
میان خاطراتش غلت میخوردیم
و اضافاتش را از چشمانمان بالا آوردیم...
#قلمِ_گل


دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Sajede Khatami، SelmA، FaTeMeH QaSeMi و 17 نفر دیگر

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
همچو مجنونی دیوانه وار
سر بر بیابان نهادم
با تصور گرمای دستانت آفتاب سوزان کویری را تحمل کردم
سودای تو را در سر داشتم
چون صوفیان رقصیدم و چرخیدم به گرد عشق تو و اندیشیدم به رویای تو
به انتها رسیدم
بیابان را بی قطره ای آب طی کردم تا تو مرا با عشقت سیراب کنی
کاسه بر دست داشتم برای طلب ذرهای از شهد عشق
به تو رسیدم
اما شکستی کاسه ام را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته ریتم عشق بد است | goli.e کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Sajede Khatami، SelmA، FaTeMeH QaSeMi و 17 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا