M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
نقد فیلم بدخیم (Malignant) | ترساندن مخاطب به چه قیمت؟
جیمز وان کارگردان پس از پنج سال دوری از ژانری که با آن شناخته میشود، با فیلم Malignant یا بدخیم دوباره به سینمای وحشت بازمیگردد. اما آیا بدخیم بازگشتی قابل قبول برای این فیلمساز کارکشته محسوب میشود؟ با زومجی و نقد این فیلم همراه باشد.
وان پیش از این با ساخت فیلمهای کمهزینه و موفقی مانند اره ۱، احضار و توطئهآمیز مهارت خود را در کارگردانی و راهاندازی فرانچایزهای سودآور ثابت کرده است. حالا بعد از گذشت نیم دهه، وان با تجربههایی که در این چند سال در کار با پروژههای اکشن و ابرقهرمانی به دست آورده، سراغ بدخیم آمده است. وان در بدخیم همان سبک و الگوی آشنای خود را این بار با پیچشهای روایی متعدد ارائه میدهد.
نتیجهی آن فیلمی است که بیشتر از خلق تنش و ترس تلاش دارد که هیجانهای آنی و غافلگیریهای داستانیِ لـ*ـذتبخش ایجاد کند. بنابراین شاید باید با انتظار متفاوتی سراغ این فیلم جیمز وان رفت. در این صورت احتمالا تماشای آن رضایت بیشتری برایمان به همراه داشته باشد. فیلمی که بیشتر از هر چیزی به صدا و خشم توجه دارد.
جیمز وان در بدخیم، همان سبک و الگوی آشنای خود را این بار با پیچشهای روایی متعدد ارائه میدهد. فیلمی که بیشتر از خلق تنش و ترس تلاش دارد که هیجانهای آنی و غافلگیریهای داستانیِ لـ*ـذتبخش ایجاد کند
پیرنگ داستانی بدخیم بسیار مستعد یک فیلم وحشت روانشناختی با رگههایی از وحشت جسمانی فیلمهایی مانند فرزندان و شباهت کامل از دیوید کراننبرگ و خواهران برایان دی پالما است. اما وان با تاکید بیش از حد بر فضاسازی و چرخشهای داستانی، این پتانسیل بالقوه را نادیده میگیرد. بدخیم از منطق سست فیلمنامه و ضعف شخصیتپردازی رنج میبرد.
وان بجای تلاش برای خلق شخصیتی پیچیده و انسانی که قلب دراماتیک فیلمش باشد تمام همت خود را بکار برده است تا یک کاراکتر غیرانسانی صرفا وحشتآور خلق کند. با اینحال بدخیم چندان ترسناک نیست و بخش عمدهی جذابیت آن ناشی از مواجهه با پیچشهای داستانی است.
در ادامه به بخشهایی از داستان فیلم اشاره میشود
آنابل والیسِ کهنهکار در نقش زنی به نام مدیسون بازی میکند که پس از چند حاملگی ناموفق در انتظار تولد فرزندش است. او رویاهای بسیار وحشتناکی دربارهی قتلهای وحشیانهای که بنظر واقعی هستند، میبیند. او همسر و فرزندش را از دست میدهد و در حالی که ظاهرا خانهی مجلل ویکتوریاییاش تسخیر شده است در آنجا میماند تا با کمک خواهرش سیدنی بر غم و اندوهی که دچارش شده غلبه کند.
دیری نمیگذرد که مدیسون کابوس قتلهای واقعی دیگری را میبیند. دو کارآگاه به نام ککوآ و رجینا در تلاش برای کنار هم گذاشتن قطعات پازل اتفاقات فیلم هستند. از آن طرف مدیسون و سیدنی در حال بررسی تماسهای تلفنی شیطانیای هستند که مدیسون از شخصی به نام گبریل دریافت میکنند. به این ترتیب یک تلاش جمعی برای یافتن حقیقت رویاهای مدیسون و آنچه که بر سر او آمده است شروع میشود.
فیلم بدخیم چندان ترسناک نیست و بخش عمدهی جذابیت آن ناشی از مواجهه با پیچشهای داستانی است
نگاه وان به شخصیت اصلیاش که از مشکلی بغرنج و پیچیده رنج میبرد سادهانگارانه است. او از کاراکتر مدیسون فقط به عنوان فرصتی برای ارائهی صحنههای خشونتآمیز بهره میبرد. خشونتی که از اثرات ناخوشایند اتفاقی در گذشته ناشی میشود. اتفاقهایی که خود مدیسون آنها را به یاد نمیآورد. اطلاعاتی که در طول فیلم دربارهی گذشتهی مدیسون ارائه میشود فقط در حکم کنار گذاشتن قطعههای پازل فیلم عمل میکنند. بنابراین قابل انتظار است که طبق کلیشههای فیلمهای اینچنینی، در لحظهای مناسب دادههای لازم را به شکل صریح و آشکاری برای مخاطبان (و مدیسون) بیان شوند.
مانند زمانی که مدیسون با کمک متخصص هپینوتیزمکننده وارد گذشتهاش میشود و میفهمیم که ظاهرا او در گذشته یک دوست خیالی داشته است. یا زمانی که سیدنی در مرکز تحقیقاتی سیمیون نوار ویدئویی را پیدا میکند که در آن اطلاعات لازم مربوط به گذشتهی مدیسون قرار دارد. در این لحظه است که متوجه میشویم دوست خیالی شرور مدیسون در واقع بخشی از وجود خودش است.
ما این مسئله را زودتر از خود مدیسون متوجه میشویم. وان گرهگشایی معمای فیلم را به شخصیتهای فرعی آن میسپارد و همین مسئله از تاثیرگذاری آن کم میکند. کافی است به عنوان نمونه سکانس مونتاژی نزدیک به پایان فیلم را مرور کنیم. وان در سه موقعیت مجزا شخصیتهای اصلیاش را نشان میدهد و با تدوین موازی میان هر کدام از آنها برش میزند.
جیمز وان کارگردان پس از پنج سال دوری از ژانری که با آن شناخته میشود، با فیلم Malignant یا بدخیم دوباره به سینمای وحشت بازمیگردد. اما آیا بدخیم بازگشتی قابل قبول برای این فیلمساز کارکشته محسوب میشود؟ با زومجی و نقد این فیلم همراه باشد.
وان پیش از این با ساخت فیلمهای کمهزینه و موفقی مانند اره ۱، احضار و توطئهآمیز مهارت خود را در کارگردانی و راهاندازی فرانچایزهای سودآور ثابت کرده است. حالا بعد از گذشت نیم دهه، وان با تجربههایی که در این چند سال در کار با پروژههای اکشن و ابرقهرمانی به دست آورده، سراغ بدخیم آمده است. وان در بدخیم همان سبک و الگوی آشنای خود را این بار با پیچشهای روایی متعدد ارائه میدهد.
نتیجهی آن فیلمی است که بیشتر از خلق تنش و ترس تلاش دارد که هیجانهای آنی و غافلگیریهای داستانیِ لـ*ـذتبخش ایجاد کند. بنابراین شاید باید با انتظار متفاوتی سراغ این فیلم جیمز وان رفت. در این صورت احتمالا تماشای آن رضایت بیشتری برایمان به همراه داشته باشد. فیلمی که بیشتر از هر چیزی به صدا و خشم توجه دارد.
جیمز وان در بدخیم، همان سبک و الگوی آشنای خود را این بار با پیچشهای روایی متعدد ارائه میدهد. فیلمی که بیشتر از خلق تنش و ترس تلاش دارد که هیجانهای آنی و غافلگیریهای داستانیِ لـ*ـذتبخش ایجاد کند
پیرنگ داستانی بدخیم بسیار مستعد یک فیلم وحشت روانشناختی با رگههایی از وحشت جسمانی فیلمهایی مانند فرزندان و شباهت کامل از دیوید کراننبرگ و خواهران برایان دی پالما است. اما وان با تاکید بیش از حد بر فضاسازی و چرخشهای داستانی، این پتانسیل بالقوه را نادیده میگیرد. بدخیم از منطق سست فیلمنامه و ضعف شخصیتپردازی رنج میبرد.
وان بجای تلاش برای خلق شخصیتی پیچیده و انسانی که قلب دراماتیک فیلمش باشد تمام همت خود را بکار برده است تا یک کاراکتر غیرانسانی صرفا وحشتآور خلق کند. با اینحال بدخیم چندان ترسناک نیست و بخش عمدهی جذابیت آن ناشی از مواجهه با پیچشهای داستانی است.
در ادامه به بخشهایی از داستان فیلم اشاره میشود
آنابل والیسِ کهنهکار در نقش زنی به نام مدیسون بازی میکند که پس از چند حاملگی ناموفق در انتظار تولد فرزندش است. او رویاهای بسیار وحشتناکی دربارهی قتلهای وحشیانهای که بنظر واقعی هستند، میبیند. او همسر و فرزندش را از دست میدهد و در حالی که ظاهرا خانهی مجلل ویکتوریاییاش تسخیر شده است در آنجا میماند تا با کمک خواهرش سیدنی بر غم و اندوهی که دچارش شده غلبه کند.
دیری نمیگذرد که مدیسون کابوس قتلهای واقعی دیگری را میبیند. دو کارآگاه به نام ککوآ و رجینا در تلاش برای کنار هم گذاشتن قطعات پازل اتفاقات فیلم هستند. از آن طرف مدیسون و سیدنی در حال بررسی تماسهای تلفنی شیطانیای هستند که مدیسون از شخصی به نام گبریل دریافت میکنند. به این ترتیب یک تلاش جمعی برای یافتن حقیقت رویاهای مدیسون و آنچه که بر سر او آمده است شروع میشود.
فیلم بدخیم چندان ترسناک نیست و بخش عمدهی جذابیت آن ناشی از مواجهه با پیچشهای داستانی است
نگاه وان به شخصیت اصلیاش که از مشکلی بغرنج و پیچیده رنج میبرد سادهانگارانه است. او از کاراکتر مدیسون فقط به عنوان فرصتی برای ارائهی صحنههای خشونتآمیز بهره میبرد. خشونتی که از اثرات ناخوشایند اتفاقی در گذشته ناشی میشود. اتفاقهایی که خود مدیسون آنها را به یاد نمیآورد. اطلاعاتی که در طول فیلم دربارهی گذشتهی مدیسون ارائه میشود فقط در حکم کنار گذاشتن قطعههای پازل فیلم عمل میکنند. بنابراین قابل انتظار است که طبق کلیشههای فیلمهای اینچنینی، در لحظهای مناسب دادههای لازم را به شکل صریح و آشکاری برای مخاطبان (و مدیسون) بیان شوند.
مانند زمانی که مدیسون با کمک متخصص هپینوتیزمکننده وارد گذشتهاش میشود و میفهمیم که ظاهرا او در گذشته یک دوست خیالی داشته است. یا زمانی که سیدنی در مرکز تحقیقاتی سیمیون نوار ویدئویی را پیدا میکند که در آن اطلاعات لازم مربوط به گذشتهی مدیسون قرار دارد. در این لحظه است که متوجه میشویم دوست خیالی شرور مدیسون در واقع بخشی از وجود خودش است.
ما این مسئله را زودتر از خود مدیسون متوجه میشویم. وان گرهگشایی معمای فیلم را به شخصیتهای فرعی آن میسپارد و همین مسئله از تاثیرگذاری آن کم میکند. کافی است به عنوان نمونه سکانس مونتاژی نزدیک به پایان فیلم را مرور کنیم. وان در سه موقعیت مجزا شخصیتهای اصلیاش را نشان میدهد و با تدوین موازی میان هر کدام از آنها برش میزند.
نقد و بررسی فیلم بدبخیم
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com