خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Shaghayegh_G

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/6/21
ارسال ها
34
امتیاز واکنش
393
امتیاز
123
سن
17
زمان حضور
1 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا
نام رمان: تبسمی دوباره
نام نویسنده: نیایش حمزه‌ئی، شقایق گل‌محمد
نام ناظر:Mahla_Bagheri
ژانر: عاشقانه

خلاصه:هیچ‌وقت چیزی که تصور می‌کنی، پیش نمی‌آید و گاهی روزگار جور دیگری می‌چرخد! هزارتوی مشکلات راه تازه‌ای پیش رویش می‌گذارد؛ ورود به آن عمارت! ترس و دلهره، و چنگال خونینی به شیرینی فداکاری، چشمانش را به زمین می‌دوزد. او می‌تواند؟ اری، باید ثابت کند! حتی اگر، تغییراتی از جنس او باشد...


نقد و بررسی رمان تبسمی دوباره | Niya.Hamzehei و Shagayegh_G کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Z.A.H.Ř.Ą༻ و Whisper

Armita.M

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
  
عضویت
5/10/20
ارسال ها
560
امتیاز واکنش
16,971
امتیاز
303
محل سکونت
!~شهر فراموشی~!
زمان حضور
70 روز 22 ساعت 25 دقیقه
به نام او
نقد رمان تبسمی دوباره



آدم ها، اول جوان ها را با وجود اینکه هم دیگر را دوست ندارند، به‌عقد هم درمی آورند و بعد از اینکه آنها نمی توانند یکدیگر را تحمل کنند، تعجب می کنند..
آخر چطور میتوان با کسی زندگی کرد بدون این که عاشق اش بود؟
متأسفانه در رمان‌های عاشقانه، کلیشه‌های ریز و اشتباهات بزرگی دیده می‌شود.
در رمان تبسمی دوباره، شاهد کلیشه‌های زیادی بودیم که به دید یک منتقد، باید بگویم اگر اصلاح نشود آینده رمان در خطر است!
مردم در زندگی عادی، گاها با ازدواج اجباری روبرو و با فردی ازدواج میکنند که شناختی از او ندارند. در اوایل ازدواج، دعواها و بحث‌‌ها رواج میابد و کماکم، بهم عادت و زندگی را بر یک روال پیش میبرند. هرچند ممکن است ان ازدواج به طلاق و گاه به یک زندگی رویایی تبدیل شود؛ ولیکن اینکه در چند ماه عاشق هم شوند و بیخیال اجباری که در کار بوده خوش و خرم مثل افسانه‌ها زندگی کنند، تقریبا غیر ممکن است!
لازم به ذکر است اگر میخواهیم ازدواج اجباری را وارد رمانی کنیم از قبل مطالعه‌ی خاصی راجب آن داشته باشیم. کم پیش می‌آید کسانی که مطالعه ندارند رمان را بدون کلیشه پیش ببرند!
و سوالی برای خواننده هم پیش می‌آید!
چگونه ممکن است دختری به زور به عقد کسی در بیاید و عاشق آن شود در صورتی که آن فرد، مردی بداخلاق، مغرور، سرد باشد و حتی دست به زن داشته باشد و دختر با چند خوشرویی و لبخند خام شود!
درست است که انسان‌ها تغییر می‌کنند و ممکن است از هم خوششان بیاید ولیکن با این سرعت؟!
ما در افسانه ها زندگی نمی‌کنیم و زندگی مردم همیشه مانند دیو و دلبر نیست.
اگر از ژانر اجتماعی استفاده شده و میخواهید ازدواج اجباری را به رخ بکشید، چرا از مشکلات اجتماع و ضربه های عاطفی که به هردو طرف وارد میشود حرفی نمیزنید؟!
اینکه بگویید غرور من رو خورد کرد. قلبم رو به آتیش کشید و احساساتم رو نادید گرفت و.. به زودی در دو پارت فراموش کنید و از خوبی شخصیت مقابل حرف بزنید درست است؟
اگر نمیتوانید به خوبی از این ژانر بنویسید یا اگر مطالعه‌ای در این راستا ندارید ازدواج اجباری را وارد رمان نکنید!!
با وجود ازدواج اجباری تنها در رمان شاهد کلیشه بودم. جدا از نقد، به عنوان یک خواننده، ایده رمان توانایی جذب من رو نداشت!
خواهشمند اینم در راجب ایده تفکر دوباره ای داشته باشید و از نو داستان را بر یک پایه دیگه شروع کنید.
و فراموش نکنید ازدواج اجباری همیشه به خوشی تمام نمی‌شود!
از ایده که بگذریم، سیر تند رمان کمی زننده بود. اتفاقات تند تند و در سه پارت دیانا عروس شد..
معمولا در رمان‌ها، اتفاقات مهم و اصلی در پارت های اول ذکر نمیشود و پارت اول، زندگی شخصیت اصلی را نمی‌گویند. در این رمان شاهد چنین چیزی بودیم که باعث شد هیجان و جذابیت رمان کاهش بیابد. خواهشمندم پارتی‌های اولیه را ویرایش به تندی داستان را پیش نبرید.:cofee:
برای زاویه دید هم درخواست من این است از راوی استفاده کنید. در مواقعی که به زبان دیانا گفته میشود اشکالی ندارد ولی در زبان دیگر شخصیت ها بهتر است از راوی استفاده کنید «راوی، نفر سوم داستان است که اتفاقات را ذکر میکند و با دانای کل تفاوت دارد»
توصیفات رمان تبسمی دوباره، متوسط بود. به اندازه بود اما گاها کل یک پارت درگیر توصیفات و یک پارت به کلی توصیفات فراموش میشد! استفاده عادي توصیفات، در هر پارت نیاز است و بهتر است توصیفات رمان را افزایش دهید. «توصیفات چیست؟ درک از مکان، زمان، هوا، چهره و تیپ..»
شخصیت پردازی رمان ضعیف بود. وجود دیانا، یک دختر ضعیف، معصوم و مهربان با وجود هر سنگدلی و در تضاد آن سالار مردی مغرور، سرد و خشمگین؛ بشدت تکراری و اندکی زننده بود. هرچند از شخصیت مانیا حرفی زده نشد ولی اینکه او را قوی و مستقل در رمان نشان دادید، نکته‌ی مثبتی بود.و وجود مادر سالار و مادرشوهری جادوگر بازهم مرا یاد کارتون‌های دیزنی می‌انداخت!
سعی کنید برای شخصیت پردازی ِ شخصیت ها، از مردان و زنان بزرگ تاریخ الهام بگیرید تا قدرت شخصیت سازی رمان به چشم بیاید.
و توصیه نهایی برای آینده رمان
فراموش نکنید که ما در دیزنی افسانه ای زندگی نمی‌کنیم:) مشکلات وجود دارد، همه داستان ها به عشق ختم نمیشود و گاها سرنوشت، زندگی مارا با یکی دیگر خط میزند!
رمان تبسمی دوباره از سطح ضعیف و به نسبت معمولی برخوردار بود. رمان حتما نیاز به ویرایش دارد و ایده رمان باید تغییر نه چندان کوچکی کند. سیر رمان آرام تر و زاویه دید اصلاح شود. شخصیت پردازی قوی‌تر باشد و توصیفات فراموش نشود.
به امید موفقیت
تشکر از انتقاد پذیری شما:cofee:
Armita~
تیم نقد رمان ۹۸


نقد و بررسی رمان تبسمی دوباره | Niya.Hamzehei و Shagayegh_G کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: MĀŘÝM، فاطمه میرحسینی، Z.A.H.Ř.Ą༻ و یک کاربر دیگر

^~SARA~^

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/7/20
ارسال ها
887
امتیاز واکنش
5,007
امتیاز
263
زمان حضور
113 روز 18 ساعت 23 دقیقه
نقد و بررسی رمان تبسمی دوباره

هنگامی که زیربنای یک خانه خراب باشد، قطعا پایه‌هایی که برای خانه در نظر گرفته می‌شود، نمی‌تواند به خوبی از آب دربیاید. در رمان مربوطه، زیربنایی که شکل گرفته سبب شده که پایه‌ها نتوانند به خوبی استوار بمانند و از همین رو باعث شده که مشکلاتی را به بار بیاورد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
درمی‌یابیم که دیانا یک رعیت‌زاده است که با با اجبار به همسری خان‌زاده سالار در‌می‌آید که در ادامه شاهد جدال‌ها و کلکل‌های آن دو هستیم و خواننده می‌تواند حدس بزند که در آخر دلباخته همدیگر می‌شوند. بنابراین
، ایده اثر کلیشه‌ای است و عنصر تلویح که سبب می‌شود خواننده به دنبال پاسخ معما در رمان باشد وجود ندارد که بتواند خواننده را مجذوب خود کند!
اطلاعاتی که نویسنده به مخاطب ارائه می‌دهد، بایستی به صورت غیرمستقیم بیان شود. برای مثال اگر رعیت زاده هستند و وضع مالی‌ آنها خوب نیست، بایستی به طور غیرمستقیم بیان شود.
سیرتند یک اثر سبب می‌شود که مخاطب نتواند به خوبی با فضا و کاراکترها دست دوستی بدهد و همان طور که صریح است، پشت سیرتند یک اثر، فضاسازی و شخصیت پردازی ضعیف وجود‌ دارد که بایستی این مورد دست کم گرفته نشود!
برای اینکه طرح یک اثر به خوبی واقع شود، بایستی کاراکتر یا کاراکترهای اصلی، شخصیتی گیرا داشته باشند. در رمان مربوطه، کاراکترها پیش و پا افتاده هستند و مخاطب می‌تواند عکس‌العمل هر کاراکتر را قبل آن که نظاره گر باشند به خوبی حدس بزند. کاراکتر دیانا شخصیت لجوج و معصومی دارد و شخصیت ارسلان سرد و محکم است که در اکثر
موردی که مرا سرگردان کرد متناقض بودن واکنش دیانا و سالار با یکدیگر است که مبحث باورپذیری را نمایان می‌کند. در یک جا نظاره‌گر آن هستیم که جدال‌هایی دارند و در یک جا چنان با هم مچ می‌شوند که مخاطب را گیج می‌کند!

در قسمتی با عبارت" گل کوچکی کنار لـ*ـبش کاشت" بودیم و همچنین موردی که به شدت متحیرم کرد هم‌آ*غو*شی آنان بود که بایستی این مورد حذف شود و بقیه کاراکترها شامل پدر و مادر دیانا، مانیا و... محدود پردازش شده‌اند.
فضاسازی در اثر مربوطه ضعیف عمل شده است. برای مثال فضای خانه پدری دیانا به یک عبارت"خانه کوچک و گلی" اکتفا شده است و مخاطب منحصرا فضای بسی محدودی را می‌تواند تصور کند یا فضای خانه جدید او اساسا تفسیر نشده است. توصیف چهره کاراکتر‌ها ابدا در رمان مشهود نبود. برای مثال از کاراکتر سالار یک فرد "قد بلند و چهارشونه" در ذهن داریم که این مورد بخش بسی اندکی از توصیف یک فرد است.
زاویه دید اول‌شخص مفرد است که برای سبک عاشقانه مورد مناسبی است. بی‌گمان هر زاویه دید معایب خاص خود را دارد؛ منتها این به قلم نویسنده بستگی دارد.
به جهت اینکه زاویه از دید دیانا شرح داده می‌شود، مخاطب نمی‌تواند از حس و حال بقیه کاراکتر‌ها باخبر بشود.
روی هم رفته، رمان احتیاج به دگرش بنیادی دارد و این بایستی از زیربنا که همان ایده است آغاز شود. کاراکترها گیرایی برجسته خود را داشته باشند و از همه عمده‌تر، عنصر تلویح که در هر سبکی بایستی وجود داشته باشد رعایت بشود.

با تشکر از نقدپذیری نویسندگان محترم

^~SARA~^
کادرنقد انجمن رمان98


نقد و بررسی رمان تبسمی دوباره | Niya.Hamzehei و Shagayegh_G کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: MĀŘÝM، Shaghayegh_G، فاطمه میرحسینی و یک کاربر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا