- عضویت
- 28/2/20
- ارسال ها
- 4,354
- امتیاز واکنش
- 51,361
- امتیاز
- 443
- محل سکونت
- ☁️
- زمان حضور
- 122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
كلمچا :
كه به دوروش بازي صورت مي گرفته است يكي از آن حالت تيمي زير وتيم ديگر در بالاست و كلمچ كه چوبي نيم وجبي نوك تيز است با چوبي50 سانتي بنام گبه به طرف تيم زيرازوسط كلمچ روي زمين خوابيد دروسط چاله 5سانتي متري پرتاپ مي شده اگر ازهوا كلمچ را مي گرفتند تيم زير بالا مي آمد درغيراينصورت در نقطه توقف كلمچ بازيكنان تيم زير به طرف گبه ،كلمچ پرت مي كردند اگر به گبه مي خورد آن نفر بالايي مي سوخت وهمين طور تا نفر آخري درغير اين صورت هرجايي كه كلمچ مي افتادبازدنگبه به نوك آن جهش به طرف عمود مي گرفت وبه طرف افقي ضربه اي ديگرمي زدند كه اين كار سه بار تكرار مي شد واگر اشتباه مي كرد امتيازاتي به تيم زير داشت مثلا خوردن گبه به زمين كت مي شد يعني تيم زير بعدامي توانستند با پرتاب روي پا كلمچ رابه زچاله نزديك كنند اگربا چرخش عمودي روي خاك مي رفت تيم زير روي يكپا كلمچ رادرگوش مي گرفت وبه گبه نزديك مي كرداگر باچرخش افقي روي خاك مي رفت تيم زير روي يكپا كلمچ رادرروي سر مي گرفت وبه گبه نزديك مي كردودر صورت حداقل يكبار صحيح زدن از كلمچ تا چاله قدم مي زدند اگر مثلا مجموع قدم ها تاعدد صد مي رسيدتيم بالايي برنده مي شد وتيم بازنده تنبيه مي شدوتنبيه اين بود كه با گبه مثل سرپايي با توپ افرادتيم برنده كلمچ مي شمردند وبه همان اندازه كلمچ را باگبه ميزدند وافراد بازنده از آخرين نقطه بدون تنفس گتلي گتل يك من جووووووووو.... ميگفتند باقطع نفس نفر بعد ازهمان نقطه اگر به چاله مي رسيدنداين دفعه تيم زيربالا مي رفتند والا تيم بالايي، بالا بود.
دومين روش بازي كلمچا به جاي چاله خطي دايره اي مي كشيدند وآن به اصطلاح مالك بود وبادست كلمچ گرفته با گبه به طرف تيم زير مي زدند وتيم زير كلمچ را بايد درون خط مي زد وتيم بالا به نحوي نمي گذاشت درموقع حركت كلمچ وارد خط بشود اگر بي حركت در خط جا مي گرفت آن شخص سوخته مي شد وبقيه قوانين تقريبا شبيه كلمچ به صورت چاله اي بود.
بازي رمازا :
در آنگروهي زير وگروهي بالا وهمه بادست يك پاي خود گرفته وفقط بايك پاي ديگر مي توانستندحركت كنند آنهايي كه بالا بودندخودرا به محل تعين شده (مالك) مي رساندندوبرمي گشتند آنهايي كه زير بودند وظيفه شان بود با انداختن تك تك افرادي كه مي آمدند آنها را بسوزانند تا اينكه همه سوختند بالا مي آمدند
چهارمين بازي بازي در ا كه در آن به اندازه نصف تعداد بازيكنان با پامثل نقشه خانه به پهناي 50 سانتيمتروطول خانه ها 2*2مترو جفت پشت سرهم خانه رديف مي كردند
يك طرف اين خانه ها بالا بود كه افراد آن تيم بايد همه خانه ها را مي پيمودند وبه زير رفته بر مي گشتند اگر در وسط راه دست يا بدن افراد تيم زير كه در روي خطها غيراز خط اول دونفر دونفر ايستاده بودند به آنها مي رسيد تيم بالا شكست خورده به زير مي رفت البته يك استثنايي داشت كه رهبر تيم (بُنبِل) در تيم زير حق داشت از جاي خود حركت كرده روي خطها حركت كند و به اصطلاح به تيم بالايي بزند وشكستشان دهد
بازي سواريا :
اين بازي معمولا درشب ودر عروسيها انجام مي گرفت افراد گروه اول مي رفتند قايم مي شدند و سرگروه دوم بايد آنها راپيداميكرد وحداقل بدن يكي از گروه اولي رامي زد سرگروه ميرفت دنبال قايم شدگان آنها از كوچه ديگر مي توانستند روي كول افرادش بنشينند آنها سرگروه راصدا مي زنند سواري سواري .....بلاخره سرگروه باشنيدن صدا بداد آنها ميرسد اگر موفق به زدن يكي از آنها مي شد گروه برنده وجاي دو گروه عوض مي شود.
بازي دارتوپا:
باتوپ كريكت گروهي بالا وگروهي پايين وداور(هوپي)توپ را به طرف بالا به اندازه يك وجب پرت كرده افراد تيم بالا سه بار به آن توپ با گبه (چوب نيم متري) مي زنند طوري كه از افراد گروه زير دورتر يا جلوتر باشد اگر از توپ هوا گرفتند كه بالا مي آيند در غير اينصورت ياتوپ افراد گروه بالا كه حداقل يكبار زده اند و از خط به بيرون آمده قصد مالك(نشاني در پايين)يا برعكس دارندهدف مي گيرند اگر به مالك رسيدند كه هيچ اگر كتك خوردند گروه زير بالا مي آيد اين عمل آنقدر تكرار مي شود تا همه بزنندآنگاه گروه زير بالا مي آيد البته اگر كسي مالك را طي كرد باز هم مي تواند توب را بزند.هوپي در كتك زدن كمك حال گروه زير است.
بازي هفت سنگا:
تيم بالا با توب به سنگ ميزدند اگر قبل از درست كردن با توپ كتك مي خوردند به زير مي رفتند واگردر يك دور هر نفر تا سه بار موفق نمي شد سنگ بزند باز هم به زير مي رفت
بازي باز دار مغا:
كه يك نفر تامي توانست چوب درخت خرما بر روي انگشت نگه مي داشت همينكه مي افتاد آنرا پرت كرده وفرار مي كرد نفر مقابل فورا صداي اواو.....بدون قطع نفس چوب را برداشته حق داشت طرف مقابل رابزند اگر قبل از قطع نفس موفق مي شدطرف رابزند برنده بودو خودش چوب ر انگشتانش مي نهاد ودر غير اينصورت همان نفر اولي كار را تكرار مي كرد
بازي هُل ولت:
با استفاده از پارچه بافته شده آنرا با پا از پشت سر به جلو پرت مي كردند اگر به خط مي رسيد دبرنده در غير اينصورت با همان پارچه كتك مي خورد
بازی تيليا:
تيله نوعي توپ شيشه اي وكوچكتر از توپ پينگ پنگ است كه به روشهاي مختلف بازي مي شده است كه يك نوع آن موقع حركت به جايي بوده كه با تيله به تيله دوست مي زدند اگر به هدف نمي خورد نوبت ديگري مي شد واگر كسي به هدف ميزد يك تيله برد مي كرد.
گازی مایه:
با پنج وگاهي تا صد تكه سنگ كوچك به زمين ريخته يكي را برداشته به هوا پرتاپ مي كردند وبعد براي اولين بار يكي وبعد دوتا دوتا سه تا وچهار تااز زمين برداشته به نحوي كه ديگر سنگها تكان نخوردهمراه با سنگ پرتاپ شده مي گرفتندووقتي اين كار انجام مي شد همه سنگها پشت دست ريخته باز هم به هوا پرتاپ مي كردند واز هواآنرا مي گرفتند هر چند تا مي شد آنر ثبت مي كردند ووقتي مثلا به صد مي رسيد آن تيم يا شخص برنده بود.
منبع:بیا2 دولاب
كه به دوروش بازي صورت مي گرفته است يكي از آن حالت تيمي زير وتيم ديگر در بالاست و كلمچ كه چوبي نيم وجبي نوك تيز است با چوبي50 سانتي بنام گبه به طرف تيم زيرازوسط كلمچ روي زمين خوابيد دروسط چاله 5سانتي متري پرتاپ مي شده اگر ازهوا كلمچ را مي گرفتند تيم زير بالا مي آمد درغيراينصورت در نقطه توقف كلمچ بازيكنان تيم زير به طرف گبه ،كلمچ پرت مي كردند اگر به گبه مي خورد آن نفر بالايي مي سوخت وهمين طور تا نفر آخري درغير اين صورت هرجايي كه كلمچ مي افتادبازدنگبه به نوك آن جهش به طرف عمود مي گرفت وبه طرف افقي ضربه اي ديگرمي زدند كه اين كار سه بار تكرار مي شد واگر اشتباه مي كرد امتيازاتي به تيم زير داشت مثلا خوردن گبه به زمين كت مي شد يعني تيم زير بعدامي توانستند با پرتاب روي پا كلمچ رابه زچاله نزديك كنند اگربا چرخش عمودي روي خاك مي رفت تيم زير روي يكپا كلمچ رادرگوش مي گرفت وبه گبه نزديك مي كرداگر باچرخش افقي روي خاك مي رفت تيم زير روي يكپا كلمچ رادرروي سر مي گرفت وبه گبه نزديك مي كردودر صورت حداقل يكبار صحيح زدن از كلمچ تا چاله قدم مي زدند اگر مثلا مجموع قدم ها تاعدد صد مي رسيدتيم بالايي برنده مي شد وتيم بازنده تنبيه مي شدوتنبيه اين بود كه با گبه مثل سرپايي با توپ افرادتيم برنده كلمچ مي شمردند وبه همان اندازه كلمچ را باگبه ميزدند وافراد بازنده از آخرين نقطه بدون تنفس گتلي گتل يك من جووووووووو.... ميگفتند باقطع نفس نفر بعد ازهمان نقطه اگر به چاله مي رسيدنداين دفعه تيم زيربالا مي رفتند والا تيم بالايي، بالا بود.
دومين روش بازي كلمچا به جاي چاله خطي دايره اي مي كشيدند وآن به اصطلاح مالك بود وبادست كلمچ گرفته با گبه به طرف تيم زير مي زدند وتيم زير كلمچ را بايد درون خط مي زد وتيم بالا به نحوي نمي گذاشت درموقع حركت كلمچ وارد خط بشود اگر بي حركت در خط جا مي گرفت آن شخص سوخته مي شد وبقيه قوانين تقريبا شبيه كلمچ به صورت چاله اي بود.
بازي رمازا :
در آنگروهي زير وگروهي بالا وهمه بادست يك پاي خود گرفته وفقط بايك پاي ديگر مي توانستندحركت كنند آنهايي كه بالا بودندخودرا به محل تعين شده (مالك) مي رساندندوبرمي گشتند آنهايي كه زير بودند وظيفه شان بود با انداختن تك تك افرادي كه مي آمدند آنها را بسوزانند تا اينكه همه سوختند بالا مي آمدند
چهارمين بازي بازي در ا كه در آن به اندازه نصف تعداد بازيكنان با پامثل نقشه خانه به پهناي 50 سانتيمتروطول خانه ها 2*2مترو جفت پشت سرهم خانه رديف مي كردند
يك طرف اين خانه ها بالا بود كه افراد آن تيم بايد همه خانه ها را مي پيمودند وبه زير رفته بر مي گشتند اگر در وسط راه دست يا بدن افراد تيم زير كه در روي خطها غيراز خط اول دونفر دونفر ايستاده بودند به آنها مي رسيد تيم بالا شكست خورده به زير مي رفت البته يك استثنايي داشت كه رهبر تيم (بُنبِل) در تيم زير حق داشت از جاي خود حركت كرده روي خطها حركت كند و به اصطلاح به تيم بالايي بزند وشكستشان دهد
بازي سواريا :
اين بازي معمولا درشب ودر عروسيها انجام مي گرفت افراد گروه اول مي رفتند قايم مي شدند و سرگروه دوم بايد آنها راپيداميكرد وحداقل بدن يكي از گروه اولي رامي زد سرگروه ميرفت دنبال قايم شدگان آنها از كوچه ديگر مي توانستند روي كول افرادش بنشينند آنها سرگروه راصدا مي زنند سواري سواري .....بلاخره سرگروه باشنيدن صدا بداد آنها ميرسد اگر موفق به زدن يكي از آنها مي شد گروه برنده وجاي دو گروه عوض مي شود.
بازي دارتوپا:
باتوپ كريكت گروهي بالا وگروهي پايين وداور(هوپي)توپ را به طرف بالا به اندازه يك وجب پرت كرده افراد تيم بالا سه بار به آن توپ با گبه (چوب نيم متري) مي زنند طوري كه از افراد گروه زير دورتر يا جلوتر باشد اگر از توپ هوا گرفتند كه بالا مي آيند در غير اينصورت ياتوپ افراد گروه بالا كه حداقل يكبار زده اند و از خط به بيرون آمده قصد مالك(نشاني در پايين)يا برعكس دارندهدف مي گيرند اگر به مالك رسيدند كه هيچ اگر كتك خوردند گروه زير بالا مي آيد اين عمل آنقدر تكرار مي شود تا همه بزنندآنگاه گروه زير بالا مي آيد البته اگر كسي مالك را طي كرد باز هم مي تواند توب را بزند.هوپي در كتك زدن كمك حال گروه زير است.
بازي هفت سنگا:
تيم بالا با توب به سنگ ميزدند اگر قبل از درست كردن با توپ كتك مي خوردند به زير مي رفتند واگردر يك دور هر نفر تا سه بار موفق نمي شد سنگ بزند باز هم به زير مي رفت
بازي باز دار مغا:
كه يك نفر تامي توانست چوب درخت خرما بر روي انگشت نگه مي داشت همينكه مي افتاد آنرا پرت كرده وفرار مي كرد نفر مقابل فورا صداي اواو.....بدون قطع نفس چوب را برداشته حق داشت طرف مقابل رابزند اگر قبل از قطع نفس موفق مي شدطرف رابزند برنده بودو خودش چوب ر انگشتانش مي نهاد ودر غير اينصورت همان نفر اولي كار را تكرار مي كرد
بازي هُل ولت:
با استفاده از پارچه بافته شده آنرا با پا از پشت سر به جلو پرت مي كردند اگر به خط مي رسيد دبرنده در غير اينصورت با همان پارچه كتك مي خورد
بازی تيليا:
تيله نوعي توپ شيشه اي وكوچكتر از توپ پينگ پنگ است كه به روشهاي مختلف بازي مي شده است كه يك نوع آن موقع حركت به جايي بوده كه با تيله به تيله دوست مي زدند اگر به هدف نمي خورد نوبت ديگري مي شد واگر كسي به هدف ميزد يك تيله برد مي كرد.
گازی مایه:
با پنج وگاهي تا صد تكه سنگ كوچك به زمين ريخته يكي را برداشته به هوا پرتاپ مي كردند وبعد براي اولين بار يكي وبعد دوتا دوتا سه تا وچهار تااز زمين برداشته به نحوي كه ديگر سنگها تكان نخوردهمراه با سنگ پرتاپ شده مي گرفتندووقتي اين كار انجام مي شد همه سنگها پشت دست ريخته باز هم به هوا پرتاپ مي كردند واز هواآنرا مي گرفتند هر چند تا مي شد آنر ثبت مي كردند ووقتي مثلا به صد مي رسيد آن تيم يا شخص برنده بود.
منبع:بیا2 دولاب
بازی های بومی قشم
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com