خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Shaghayegh_G

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/6/21
ارسال ها
34
امتیاز واکنش
393
امتیاز
123
سن
17
زمان حضور
1 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا
اسم رمان: مرداب اغواگر
اسم نویسندگان: شقایق گل‌محمد، نیایش حمزه‌ئی کاربران انجمن رمان ۹۸
ناظر: *Z.A.H.R.A*
ژانر: عاشقانه، معمایی، اجتماعی
خلاصه‌ی رمان:
زندگی همیشه هموار و صاف نیست؛
گاهی طوفانی در زندگی‌ات بر پا می‌شود که معنی سختی‌ و دشواری را، در راه طوفان زندگی میفهمی!
مشکلات، باعث می‌شود تصمیمی بگیرد از سر خستگی بخاطر مشکلات فراوان، که به ضرر او و خانواده‌اش است؛ اما تصمیمش را می‌گیرد و وارد راهی می‌شود که پر از پستی، بلندی هاست!
اما در این راه کسانی هستند که با وجود تصمیماتش هنوز هم دوسش دارند و بهش کمک می‌کنند تا از شر این مشکلات خلاص شوند!
آیا آنها می‌توانند دوباره به زندگی آرام خود باز گردند؟!


نقد و بررسی رمان مرداب اغواگر | شقایق گل محمد و نیایش حمزه ئی کاربران انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: فاطمه بیابانی، MĀŘÝM، زینب باقری و یک کاربر دیگر

فاطمه بیابانی

ناظر کتاب
ناظر کتاب
  
  
عضویت
6/7/20
ارسال ها
281
امتیاز واکنش
8,709
امتیاز
263
محل سکونت
shiraz
زمان حضور
65 روز 16 ساعت 23 دقیقه
"به نام خدای کاغذ و قلم"
~نقد و بررسی رمان مرداب اغواگر~
در اصول رمان نویسی یکی از مهم ترین معیارها برای انتخاب ایده داستان است؛ در مرداب اغواگر ایده تا حدودی کلیشه بود تا جایی خواننده نمی توانست خود را با فضای داستان همراه کند، اما از جایی به بعد توصیف احساسات به طور معقولی گنجانده شده بود که این برای نویسنده جای تحسین دارد.
و اما توصیفات در جاهای بسیار خوب و درجاهایی ضعیف بود. برای مثال جایی که پدر و مادرش باهم میمیرند، شما فقط به فضای قبر و اطرافیان توجه کردید، اگر به فضای قبرستان هم بپردازید، توصیفات کامل تر و زیبا ترخواهد شد.
وحالا دوباره میرسیم به بحث اصلی شخصیت سازی که اکثر نویسندگان به آن توجهی ندارند.
هر کارکتر باید یک شخصیت منحصر به فرد خودش داشته باشد؛ همانطور که ما در دنیای واقعی با انسان‌های دیگر متفاوتیم، پس در داستان هم باید شخصیت ها از یکدیگر متمایز باشند که در مرداب اغواگر اینگونه نبود!
در مرداب اغواگر شخصیت‌ها تقریبا مثل هم بودند و هر کدام نشانه خاصی که معرف شخصیتشان باشد را نداشتند.
و اما چند ایراد یا بهتره بگم مشکلات داستان که قابل حل است اما با کمی ریز بینی و دقت!
مثلا:
نقل قول های آذین و درین تقریبا مشابه یکدیگر بودند.
بسط شخصیت خیلی کم بود و اتفاقاتی که در طول داستان می‌افتاد سریع و زودگذر بود، به طوری که من به عنوان خواننده هنوز شکی را رد نکرده، مجبور به قبول شک بعدی بودم و این برایم سخت و ناراحت کننده بود، زیرا نمی‌توانستم اتفاقات را حضم کنم.
در مورد توصیفات بخواهم بگویم؛ لازم به ذکر است که توصیفات احساس دو شخصیت اصلی خیلی سطحی و ابتدایی بود و به آن خوب پرداخته نشده بود؛ منظور جایی ایست که خبر تصادف پدر و مادر شخصیت را به او میدهند و نویسنده نتوانسته بود با توصیف احساسات خواننده را غرق در اتفاق ناگواری کند که پیش آمده است.
اما بعد از فوتشون پرداختن به توصیفات خوب بود اما رفتار کسری کلیشه‌است که اگر حذف یا جایگزین بشه بهتره!
و در آخر باید بگم با اینکه رمان، رمانی گروهی بود و توقع داشتم چون دو نفر، با دوتا طرز فکر متفاوت متن داستان را مینویسند گاهی اشتباهاتی مرتکب شوند، اما اینطور نبود و من به عنوان یک خواننده هر دو دوست عزیز را تحسین میکنم.
کادر نقد انجمن رمان۹۸


نقد و بررسی رمان مرداب اغواگر | شقایق گل محمد و نیایش حمزه ئی کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MĀŘÝM، زینب باقری، فاطمه باقری و 2 نفر دیگر

Elaheh_A

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/10/20
ارسال ها
1,158
امتیاز واکنش
17,924
امتیاز
323
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
59 روز 6 ساعت 34 دقیقه
به‌نام خدا
رمان خوب رمانی‌است که پایه و اساس قوی‌ای داشته باشد، وجود هرگونه فحاشی بیهوده در رمان برخلاف تصور نویسندگان، سطح رمان را پایین می‌آورد.
متاسفانه عیان است که رمان " مرداب اغواگر " از آن دسته رمان‌هاست، اگر می‌خواهید صمیمیت بین دوستان را به نمایش بگذارید هزاران راه و روش و طرز صحبت وجود دارد، قطعا فحاشی راه خوبی برای نمایش صمیمیت جالب و زیبا نیست!
نویسنده ایده‌ای نسبتا خوب دارد اما نمی‌داند چگونه آن را به خواننده تحمیل کند و همین باعث شده که نتواند در ژانر‌ها موفق باشد.
در خلاصه و مقدمه‌ی رمان دیده می‌شود که نویسنده قادر است از کلمات زیبا تری استفاده کند و نویسنده را به وجد بی‌آورد اما با این حال اثری از ژانر معمایی در هیچ‌یک از قسمت‌های رمان موجود نبود!
وقتی ژانر معمایی را بر‌می‌گزینید باید به یاد داشته باشید طرح کردن معماهای پیچیده و " نو " کار دشواری‌است؛ طراحی معما و وارد کردن آن در رمان کار جالبی‌است اما اگر نویسنده نتواند این کار را از ابتدای رمان انجام دهد بسیار بسیار در ذوق می‌زند.
ولی می‌دانم که هر نویسنده قادر است معماهارا به‌خوبی طرح کند و جوابش را ریز ریز وارد رمان کند زیرا اوست که خالق داستانش است و از ابتدا تا انتهای رمان باخبر است، قطعا می‌تواند معماهارا به خوبی توصیف کند.
توصیفات در رمان اصلا به چشم نمی‌آید! شخصیت‌های رمان " مرداب اغواگر " زیاد بودند اما آن‌طور که باید و شاید، توصیفات نداشت و هیچ تصوری از هیچ‌یک از شخصیت‌ها در ذهن خواننده نیست.
این موضوع باعث می‌شود نه تنها شخصیت‌ها به فراموشی سپرده شوند بلکه هیچ نام و نشان و نسبتی با شخصیت‌های اصلی نیز در ذهن ماندگار نمی‌شود.
وقتی سخن از شخصیت می‌شود ما به یاد رفتار، عادت‌ها، قیافه، نوع گفتار و طرز پوشش می‌افتیم و توصیفات آنها باعث می‌شود در ذهن ما حک شوند.
توصیفات ظاهری شخصیت‌ها نقش بسیار زیادی در زیبایی رمان و همچنین ماندگاری آن دارد؛ بیایید کمی موضوع را باز کنیم اگر نمی‌دانید چگونه آنها را توصیف کنید، بهترین راه از نظر من این است که از خود " سوال بپرسید "
ترفند سوال کردن را به شدت پیشنهاد می‌کنم:
بیایید درباره شخصیت‌ها سوال بپرسیم، درین چاق است یا لاغر؟ اذین شبیه خواهرش است یا نه؟ پدربزرگ صورتش چروکیده‌است؟ تارا چه قیافه‌ای دارد؟ مادربزرگ بداخلاق است؟ درین به چه کاری عادت دارد؟ .....
و همچنین توصیفات فضا یا همان فضا سازی به نوعی همانند " مکمل " عمل می‌کند.
توصیفات مکان نیز یکی از اصل‌های مهم نویسندگی‌است اما در این رمان از فضا فقط نام برده شده است، وقتی از جایی نام می‌برید آنجا را توصیف کنید!
سوالاتی از خود بپرسید تا راحت تر بتوانید توصیف کنید، سوالاتی اعم از: " چه بویی در فضا پیچیده است؟ رنگ مکان چگونه است؟ شلوغ است یا خلوت؟ خنک یا گرم؟و...
به دلیل توصیف نکردن خواننده گیج میشد و به عبارتی نویسنده از شاخه‌ای به شاخه دیگر می‌پرید گویا هزاران ایده و اتفاق در ذهنش است و می‌خواهد همه را وارد رمان کند و باعث تند شدن سیر رمان و نامفهوم بودن آن شده است، ما در زندگی روزمره هزاران کار انجام می‌دهیم ولی لزومی ندارد همه آنهارا وارد رمان کنید.
نام رمان بسیار زیبا بود و خواننده جذب می‌کرد اما سیر تند رمان و نامفهوم بودن رمان باعث شده است که حس خوبی نسبت به رمان نداشته باشیم!
وقتی اتفاقات به تندی بگذرد ما خواننده‌ها هنوز در برسی و تحیلیل اتفاقات قبل هستیم ولی بلافاصله اتفاق جدیدی می‌افتد.
این از نظر منِ خواننده یکی از نقاط ضعف رمان به حساب می‌آید و بهتر است رفع شود.
به‌نظر من بهتر است رمان را ویرایش اساسی کنید چراکه کسی را بدون غسل کردن و صدور برگه فوتی خاک نمی‌کنند!
کمی واقع بین باشیم! در هیچ کجای دنیا به این سرعت کسی را به خاک نمی‌سپارند، گرفتن مراسم نیاز به خبر دادن و چاپ اعلامیه است، خاک کردن نیاز به سنگ قبر دارد، مرده نیلز به غسل دارد و همه این‌ها نیاز به " زمان " دارند.
درکل رمان از سطح پایینی برخوردار است و به نویسنده پیشنهاد میکنم کمی وقت و دقت داشته باشد تا بتواند اثری ماندگار خلق کند زیرا قلم خوبی دارند و قلم آنها جای پیشرفت فراوان!
پوزش از نقد تندم، با آرزوی موفقیت برای شما دوعزیز.
#الهه_آذری_مقدم
" کادر نقد انجمن98 "
12/6/00


نقد و بررسی رمان مرداب اغواگر | شقایق گل محمد و نیایش حمزه ئی کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: MĀŘÝM، Z.A.H.Ř.Ą༻، Shaghayegh_G و یک کاربر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا