مشاعره

moh@mad · 2/9/20

یک نگاه توام از نقد دو عالم بس بود

یک نظر دیدم و تاوان دو عالم دادم

آیسان · 2/9/20

مگذار دیگران نام تو را بدانند …
همین زلال بی‌کران چشمانت
برای پچ پچ هزار ساله آنان کافیست!

moh@mad · 2/9/20

تاجهان باشدنخواهم درجهان هجران عشق
عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق
تا حدیث عاشقی و عشق باشد در جهان
نام مـن بادا نوشته بر سر دیوان عشق

آیسان · 2/9/20

قصه ی عشق من اما، قصه ی یه مهربونه!!!
کسی که تموم قلبم متعلق به اونه..

moh@mad · 2/9/20

هر شب از کویت مرا سر سرخوش و شیدا میکشند
چون سر زلفت بدوشم بی سرو پا میکشند
میکشم هر شب به جام چشمها دریای خون
شادی آنانکه بر یاد تو دریا میکشند

آیسان · 2/9/20

دلتنگی
پیراهن نیست
که عوضش کنی و
حالت خوب شود!
دلتنگی گاهی
پوست تن آدمی ست

moh@mad · 2/9/20

ترک یاری کردی و من همچنان یارم تو را
دشمن جانی و از جان دوست تر دارم تو را
گر به صد خارِ جفا آزرده سازی خاطرم
خاطرِ نازک، به برگ گل نیازارم تو را

آیسان · 2/9/20

اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گنـ*ـاه بخت پریشان و دست کوته ماست

* رهــــــا * · 2/9/20

تصور کن بهاری را که از دست تو خواهد رفت
خم گیسوی یاری را که از دست تو خواهد رفت

شبی در پیچ زلف موج در موجت تماشا کن
نسیم بی قراری را که از دست تو خواهد رفت

*فاضل نظری*

آیسان · 2/9/20

تا در ره عشق آشنای تو شدم
با صد غم و درد مبتلای تو شدم

لیلی‌وش من به حال زارم بنگر
مجنون زمانه از برای تو شدم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

عضو تازه وارد انجمن

کاربر ممتاز

عضو تازه وارد انجمن

کاربر ممتاز

عضو تازه وارد انجمن

کاربر ممتاز

عضو تازه وارد انجمن

مدير بازنشسته

عضو تازه وارد انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین