مشاعره

Nazgol.H · 20/7/20

تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو

Maryam.ey · 20/7/20

Nazgol.H گفت:
تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو

وه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیال من! تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من:)

mahaflaki · 20/7/20

Maryam.ey گفت:
وه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیال من! تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من:)

نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود
آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد

Maryam.ey · 20/7/20

mahaflaki گفت:
نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود
آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد

دوش می آمد و رخساره برافروخته بود...
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود!

mahaflaki · 20/7/20

Maryam.ey گفت:
دوش می آمد و رخساره برافروخته بود...
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود!

دل خون شده وصلم و لـ*ـب‌های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر، نه

Maryam.ey · 20/7/20

mahaflaki گفت:
دل خون شده وصلم و لـ*ـب‌های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر، نه

هستم اگر می روم...
گر نروم نیستم:)

mahaflaki · 20/7/20

Maryam.ey گفت:
هستم اگر می روم...
گر نروم نیستم:)

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست

Maryam.ey · 20/7/20

mahaflaki گفت:
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست

توانا بود هرکه دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود:/:)

mahaflaki · 20/7/20

Maryam.ey گفت:
توانا بود هرکه دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود:/:)

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

Maryam.ey · 20/7/20

mahaflaki گفت:
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است...
در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است!

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی