خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,887
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
حاصلم دوش به جز ناله شبگیر نبود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود


مشاعره

 
  • تشکر
Reactions: n@ziii و Mahshid Setoodeh

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,977
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 21 ساعت 27 دقیقه
در ره عشق تو با درد الم ساخته ایم
سـ*ـینه ی سوخته را مجمر غم ساخته ایم


مشاعره

 
  • تشکر
Reactions: Mahshid Setoodeh و Narges_Alioghli

Mahshid Setoodeh

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/1/20
ارسال ها
382
امتیاز واکنش
3,130
امتیاز
228
زمان حضور
26 روز 7 ساعت 25 دقیقه
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
دل برقرار نیست که گویم نصیحتی
از راه عقل و معرفتش رهنمون شود


مشاعره

 

Mahshid Setoodeh

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/1/20
ارسال ها
382
امتیاز واکنش
3,130
امتیاز
228
زمان حضور
26 روز 7 ساعت 25 دقیقه
در ره عشق تو با درد الم ساخته ایم
سـ*ـینه ی سوخته را مجمر غم ساخته ایم
من به خال لـ*ـبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تورا دیدم و بیمار شدم


مشاعره

 

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,887
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
در ره عشق تو با درد الم ساخته ایم
سـ*ـینه ی سوخته را مجمر غم ساخته ایم
من آن گلبرگ مغرورم که می‌میرم ز بی‌آبی
ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی‌گردم


مشاعره

 
  • تشکر
Reactions: n@ziii و Mahshid Setoodeh

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,977
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 21 ساعت 27 دقیقه
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من به چشم خویشتن دیدم جانم می رود


مشاعره

 
  • تشکر
Reactions: Mahshid Setoodeh و Narges_Alioghli

Mahshid Setoodeh

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/1/20
ارسال ها
382
امتیاز واکنش
3,130
امتیاز
228
زمان حضور
26 روز 7 ساعت 25 دقیقه
من آن گلبرگ مغرورم که می‌میرم ز بی‌آبی
ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی‌گردم
من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود


مشاعره

 

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,887
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من به چشم خویشتن دیدم جانم می رود
دردناک است که در دام شغال افتد شیر
یا که محتاج فرومایه شود مرد کریم


مشاعره

 
  • تشکر
Reactions: n@ziii

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,977
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 21 ساعت 27 دقیقه
من آن گلبرگ مغرورم که می‌میرم ز بی‌آبی
ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی‌گردم
ما دل آشفته لطف و کرم دوست نه ایم
عاشقانیم که با جور ستم ساخته ایم


مشاعره

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli و Mahshid Setoodeh

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,977
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 21 ساعت 27 دقیقه
دردناک است که در دام شغال افتد شیر
یا که محتاج فرومایه شود مرد کریم
مردنت اندر ریاضت زندگیست
رنج این تن و روح را پایندگیست


مشاعره

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا