خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Sonya.j

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/1/22
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
34
امتیاز
58
سن
20
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 29 دقیقه
نام رمان: آزجویان
نام نویسنده: سونیا جباری
ژانر: معمایی، جنایی

خلاصه: درست در نقطه‌ای که طمع به چنگ آوردن پول، بشر را از مقام انسانیت به قعر حیوانیت پایین می‌کشد؛ دخترک داستان ما از همه‌چیز دست می‌شوید و فرار را به خاندان مونتیگو ترجیح می‌دهد.
اما افکار مسموم و هول انگیز کارلوس مونتیگو، یکی از جلادان شهر سن دیه‌گو و مالک بالحق میلیون‌ها دلار گنج خاک خورده، ارزشی برای او و آرزوهایش قائل نمی‌شود.
و در این هنگام، ملازمان جان بر کف کارلوس با تلنگری، در پی دریدن این دخترک ناخلف، پرقدرت‌تر از پیش به گردونه‌ی جنایت باز می‌گردند.

درخواست تعیین ناظر


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، فاطمه عطایی و MaRjAn

Kiana1384

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/1/22
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
6
امتیاز
48
سن
18
زمان حضور
1 ساعت 22 دقیقه
به نام خدا
نام نویسنده : کیانا میرزاپور
نام رمان : سنگ شیشه ای
ژانر: عاشقانه،تراژدی،جنایی
خلاصه: کلت مشکی اش را روی شقیقه ی او قرار داد تردید داشت این درد بعد از چندین سال به پایان میرسید با صدای نگران او ماشه را کشید و .... .
مقدمه: زندگی حصاری مملو از انسان های ریز و درشت است،هر کدام نقابی بر چهره دارند
زمانش که برسد چهره های واقعیشان را خواهی دید و این درد بزرگی ست


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، فاطمه عطایی، MaRjAn و یک کاربر دیگر

Aqua

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
30/11/21
ارسال ها
19
امتیاز واکنش
374
امتیاز
118
سن
14
محل سکونت
انبوه غم هایم زیر نقاب لبخند!
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 35 دقیقه
به نام خدا.
نويسنده: aqua (رها).
ژانر: عاشقانه، طنز
نام رمان: طلسم قلبم.
خلاصه: بچه که بودم می‌دیدم که دوتا زن و شوهر دست هم رو گرفتن کلی ذوق می‌کردم و از همون موقع به خودم قول دادم که ازدواجم با عشق باشه!
تجربه به من نشون داد که می‌شه عشق بعد ازدواج هم توی قلبت رسوخ کنه و شاید محکم تر هم باشه... فاصله عشق و نفرت فقط تار مویی هست و نفرت با کمی نرمی خیلی زود تبدیل به عشق می‌شه و شاید پایدار تر هم باشه.
(طلسم قلبم)


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، فاطمه عطایی و MaRjAn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان: آخرین ورق زندگی
نام نویسنده: مارال
ژانر: عاشقانه، پلیسی، رازآلود
خلاصه: این رمان درباره‌ی دختری سخت‌کوش و مغرور که طی روزگار سخت و محکم شده است که وقتی پسرعمویش از آمریکا بازمی‌گردد طی اتفاقاتی با سرگردی آشنا می‌شود و در همان وحله‌ی اول جرقه‌ی عشق در قلب دختر می‌زند. آن‌دو به آسانی ازدواج می‌کنند اما سخت زندگی مشترک را شروع می‌کنند. چند روز بعد از عقد این زوج ماموریتی برای سرگرد پیش می‌آید و بعد از چند ماه به ایران برمی‌گردد و می‌بیند همسرش باردار است! دو روز بعد از برگشتن سرگرد طی زایمان سختی زن از دنیا می‌رود و سرگرد با دخترعموی همسرش برای پرستاری دخترش ازدواج می‌کند اما زندگی‌اش طوری می‌شود که خودش می‌خواهد و خوشبختی در زندگی او را هم می‌زند.
سلام. ناظر شما MaRjAn . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: MaRjAn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
«به نام ایزد یار»
نام رمان: سنگسار
نویسنده: سونیا جهانبخشی
ژانر: اجتماعی، پلیسی، عاشقانه، درام
خلاصه: رگبار جماد مشکلات، روان شیشه مانند سهیل را در هم می‌شکاند و چیزی جز گس بودن باقی زندگانی‌‌اش عایدش نمی‌شود. آنگاه که شعله‌های فروزان آتش تیر خلاص را از کمان رها می‌کند، سوز و عطش انتقام سرتا پایش را در بر می‌گیرد و حال تنها چیزی که غلبه‌ی دوران و عبور از سنگسار می‌شود؛ دلدادگیست...
سلام. ناظر شما MaRjAn . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: SONIYA_M و MaRjAn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
به نام خدا.
نويسنده: aqua (رها).
ژانر: عاشقانه، طنز
نام رمان: طلسم قلبم.
خلاصه: بچه که بودم می‌دیدم که دوتا زن و شوهر دست هم رو گرفتن کلی ذوق می‌کردم و از همون موقع به خودم قول دادم که ازدواجم با عشق باشه!
تجربه به من نشون داد که می‌شه عشق بعد ازدواج هم توی قلبت رسوخ کنه و شاید محکم تر هم باشه... فاصله عشق و نفرت فقط تار مویی هست و نفرت با کمی نرمی خیلی زود تبدیل به عشق می‌شه و شاید پایدار تر هم باشه.
(طلسم قلبم)
سلام. ناظر شما MaRjAn . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: MaRjAn

᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/11/21
ارسال ها
278
امتیاز واکنش
4,240
امتیاز
228
سن
16
محل سکونت
دنیا :)
زمان حضور
23 روز 7 ساعت 19 دقیقه
نام: ما دیگر نیستیم
ژانر:‌ عاشقانه، معمایی، خانوادگی
نویسنده: Telma

خلاصه:
داستان در نورد یک خانواده است که زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه میکنند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: فاطمه عطایی و MaRjAn

بهاره ترابی..

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/6/21
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
5
امتیاز
73
سن
19
زمان حضور
9 ساعت 42 دقیقه
سلام.
نام رمان: پزشکِ روانی
نویسنده: بهاره ترابیm
ژانـر: طنـز، عاشقانه، کلکلی
خلاصه رمان: در موردِ دختریِ که بی‌نهایت لجباز و سرتقه... از اون دخترایی که بگی نه میگه آره... بگی نرو میگه میرم و حالا دست برقضا یه نفر از راه می‌رسه که باعث میشه کلی بخندید... مردی که طاقت حرف زور رو نداره از اون دسته آدم‌هایی هست که واقعاً حرف حق رو می‌زنه ولی این دختره قصه‌ی ما با ایشون سره جنگ داره چون... .


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Nohtani، فاطمه عطایی و MaRjAn

غزاله♡

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/1/22
ارسال ها
5
امتیاز واکنش
68
امتیاز
58
سن
21
زمان حضور
9 ساعت 3 دقیقه
سلام.

رمان: تیله‌های بارونی
ژانر: تراژدی، عاشقانه
نویسنده: غزاله⁦♡⁩

خلاصه:
وقتی توی این دنیای بزرگی که همه‌ی ما هر روز داریم توش نفس می‌کشیم، یک روز از پشت بهت خنجر می‌زنه. وقتی نمی‌تونی بهش اعتماد کنی چون می‌دونی یک روز بهت پشت می‌کنه... .
اینه حقیقت ماجرا! گاهی وقت‌ها هیچکس جز اون بالایی، آره همون خدایی که فراموشش می‌کنی، هیچکس مثل اون دوستت نداره.
تاحالا شده تیله‌های بارونی رو از نزدیک ببینی؟ همون تیله‌هایی که مثل بارون از چشم‌هاش سرازیر می‌شد.


« ناظری در نظر ندارم ممنون می‌شم خودتون ناظر رو سریعتر انتخاب کنید، با تشکر.»


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

Nohtani

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/22
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
1,123
امتیاز
153
محل سکونت
بیرجند/ قلب گوسفند به توان دو❤️
زمان حضور
8 روز 8 ساعت 11 دقیقه
نام رمان : ارام
نام نویسنده : یسنا نهتانی
ژائر : #اجتماعی#عاشقانه#طنز#معمایی
خلاصه : یک دختر توی یک خانواده ی خرپول به دنیا اومده ، توی بزرگ سالیش مکافات زیادی رو پشت سر گذاشته و الان یک دکتر موفقه ولی در واقع رئیس یک بیمارستان هست ، این دختر وقتی با رفیقاش میره تفریح یه جوری جون یک پسر رو نجات میده ، ارام با اینکه یک هفته از اون موضوع گذشته بود ولی بازهم فکر اون پسر مرموز بود ، بعد ها ارام متوجه اتفاقاتی میشه ، اتفاقاتی که یه نمه براش ترسناکه ،اتفاقاتی که موجبش فقط و فقط را...

درخواست یک ناظر خانم


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Mahii، ᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄ و MaRjAn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا