درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

Amerətāt · 29/3/21

نام رمان:ماتم آدم
ژانر: تخیلی، تراژدی
خلاصه: آلن بچه روباهی که پس از کشته شدن مادرش درصدد انتقام از شکارچی بر می‌آید و در این راه با پسر بچه‌ای به نام چارلز آشنا می‌شود.
چارلز: انسان آگاه

✧آیناز عقیلی✧ · 29/3/21

با سلام و خسته نباشید

من تازه عضو انجمن شما شدم و در خواست ناظر دارم.

نام رمان: آخر برج

نام نویسنده:آی ناز عقیلی

ژانر: عاشقانه، درام، اندکی کم راز آلود

خلاصه:

ساحل کلهر دختری خود ساخته با روحیات ظریف ولی در عین حال قوی کسی که جلوی هیچ کسی فرق نمی کنه کی باشه ولی کم نمیاره شیطنت های مخفی که به موقع گل می کنه و زبون دراز.

ماجرا:ساحل کلهر دختری که یک سال پیش مادرش طی یک تماس تلفنی فوت می کنه و کسی که صاحب تماس بوده پدر ساحل بوده که بعد از اون تماس که منجر به مرگ مادر ساحل میشه به طور ناگهانی غیب میشه و بعد اون ساحل بدون اینکه خودش بدونه، مجبور به پرداخت بدهی های برادرش میشه و تا آخر برج اسفند وقت داره و دنبال کار هست که به پیشنهاد دوستش به یک شرکت/کارخانه می ره و صاحب کارخانه مرد زن ستیزی هست و فقط چون صاحب کارخانه مجبور هست منشی خانم استخدام می کنه و آغاز ماجرای اصلی از اینجاست که شهراد کیهانی همان مرد زن ستیز وقتی جریان زندگی ساحل رو می فهمه از روی لج و چون ساحل کمی روی اعصابش هست و بعضا بر خلاف میل شهراد عمل می کنه؛ کاری می کنه ساحل بیوفته زندان و بعد از کلی بلا که سر ساحل میاد و مقصر شهراد هست تازه متوجه احساساتش نسبت به ساحل میشه و حاضره هر کاری بکنه تا ساحل اون رو ببخشه ولی حالا این ساحل هست که با وجود این خودشم دلش پیش شهراد گیره، آیا این فرصت رو به شهراد می ده و اون رو می بخشه یا نه...

انتخاب ناظر:به صلاح دید مدیریت

Ryhwn · 29/3/21

M£R گفت:
نام رمان:ماتم آدم
ژانر: تخیلی، تراژدی
خلاصه: آلن بچه روباهی که پس از کشته شدن مادرش درصدد انتقام از شکارچی بر می‌آید و در این راه با پسر بچه‌ای به نام چارلز آشنا می‌شود.
چارلز: انسان آگاه

سلام. ناظر شما LIDA_M . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.

Pariya0_0 · 29/3/21

با سلام و خسه نباشید خدمت شما
درخواست ناظر برای رمانم دارم

نام رمان : شعله ی انتقام

نویسنده : پریا.خ

خلاصه :

تقاص من چیست؟

تقاص منی که به خاطر بی گناهی باید مجازات بشم

به خاطر اشتباه دیگران،گنـ*ـاه دیگران و خطای دیگران

تقاص من چیست؟

منی که باید اسیر مردی بشم که تا حالا نه او را دیدم نه او را می‌شناسم

من اسیر شعله ی انتقام مردی شدم که قلبش سنگه و سردی عمق چشمای سیاهش منو میلرزونه

اسیر شعله انتقامی که ذره ذره منو میسوزونه و نابودم میکنه

واقعا تقاص من چیست؟!

ژانر:عاشقانه،انتقامی

Ryhwn · 29/3/21

Aynaz_A_12 گفت:
با سلام و خسته نباشید

من تازه عضو انجمن شما شدم و در خواست ناظر دارم.

نام رمان: آخر برج

نام نویسنده:آی ناز عقیلی

ژانر: عاشقانه، درام، اندکی کم راز آلود

خلاصه:

ساحل کلهر دختری خود ساخته با روحیات ظریف ولی در عین حال قوی کسی که جلوی هیچ کسی فرق نمی کنه کی باشه ولی کم نمیاره شیطنت های مخفی که به موقع گل می کنه و زبون دراز.

ماجرا:ساحل کلهر دختری که یک سال پیش مادرش طی یک تماس تلفنی فوت می کنه و کسی که صاحب تماس بوده پدر ساحل بوده که بعد از اون تماس که منجر به مرگ مادر ساحل میشه به طور ناگهانی غیب میشه و بعد اون ساحل بدون اینکه خودش بدونه، مجبور به پرداخت بدهی های برادرش میشه و تا آخر برج اسفند وقت داره و دنبال کار هست که به پیشنهاد دوستش به یک شرکت/کارخانه می ره و صاحب کارخانه مرد زن ستیزی هست و فقط چون صاحب کارخانه مجبور هست منشی خانم استخدام می کنه و آغاز ماجرای اصلی از اینجاست که شهراد کیهانی همان مرد زن ستیز وقتی جریان زندگی ساحل رو می فهمه از روی لج و چون ساحل کمی روی اعصابش هست و بعضا بر خلاف میل شهراد عمل می کنه؛ کاری می کنه ساحل بیوفته زندان و بعد از کلی بلا که سر ساحل میاد و مقصر شهراد هست تازه متوجه احساساتش نسبت به ساحل میشه و حاضره هر کاری بکنه تا ساحل اون رو ببخشه ولی حالا این ساحل هست که با وجود این خودشم دلش پیش شهراد گیره، آیا این فرصت رو به شهراد می ده و اون رو می بخشه یا نه...

انتخاب ناظر:به صلاح دید مدیریت

سلام. ناظر شما فاطمه بیابانی.
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظرتون باشین من رو هم اد کنید.

Ryhwn · 29/3/21

Pariya0_0 گفت:
با سلام و خسه نباشید خدمت شما
درخواست ناظر برای رمانم دارم

نام رمان : شعله ی انتقام

نویسنده : پریا.خ

خلاصه :

تقاص من چیست؟

تقاص منی که به خاطر بی گناهی باید مجازات بشم

به خاطر اشتباه دیگران،گنـ*ـاه دیگران و خطای دیگران

تقاص من چیست؟

منی که باید اسیر مردی بشم که تا حالا نه او را دیدم نه او را می‌شناسم

من اسیر شعله ی انتقام مردی شدم که قلبش سنگه و سردی عمق چشمای سیاهش منو میلرزونه

اسیر شعله انتقامی که ذره ذره منو میسوزونه و نابودم میکنه

واقعا تقاص من چیست؟!

ژانر:عاشقانه،انتقامی

سلام. ناظر شما دونه انار.
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشین. من رو هم اد کنید.

fatimamosoomi · 30/3/21

در خواست یک ناضر دارم
ناظر در خواستی=fatim808
نام رمان=دریاچه ارزوها
ژانر=اجتماعی،پلیسی
نام نویسنده=فاطیما معصومی
خلاصه= فرشته دختری از جنس دریا گاهی طوفانی و گاهی آرام.
به دنبال آرزویی که سال هاست، به دنبالشه پا میزاره تو راهی پر از سختی و پیچ .
در مسیری قدم میزا ره که به همه نشون بده دختر ها هم میتونن پلیس بشن و در برابر مشکلات استوار باشند.
و داستان ازون جایی شروع میشه که مادر بزرگش پدرشو راضی میکنه
و تازه راه پر ماجرای فرشته اغاز میشه...

Ryhwn · 30/3/21

fatimamosoomi گفت:
در خواست یک ناضر دارم
ناظر در خواستی=fatim808
نام رمان=دریاچه ارزوها
ژانر=اجتماعی،پلیسی
نام نویسنده=فاطیما معصومی
خلاصه= فرشته دختری از جنس دریا گاهی طوفانی و گاهی آرام.
به دنبال آرزویی که سال هاست، به دنبالشه پا میزاره تو راهی پر از سختی و پیچ .
در مسیری قدم میزا ره که به همه نشون بده دختر ها هم میتونن پلیس بشن و در برابر مشکلات استوار باشند.
و داستان ازون جایی شروع میشه که مادر بزرگش پدرشو راضی میکنه
و تازه راه پر ماجرای فرشته اغاز میشه...

سلام. با ناظر پیشنهادیتون موافقت شد. ناظرتون فاطمه بیابانی . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشین من رو هم اد کنید.

DENNIS_S · 31/3/21

سلام. خسته نباشید.
نام رمان: تروریسم
ناظر: به صلاح دید کادر مدیریت.
ژانر: #تریلر #جنایی
خلاصه:
قاتل به زودی به صحنه‌ی قتل بازمی‌گردد.
سرنوشتی که در دست گذشته است و گذشته‌ای مملوء از ابهام!
ابهامی که فقط شامل سه جسم بیمار و شش روح زخمی است.
زندگی همیشه خوب نیست؛ مخصوصا برای دو دختر که از قضا یکی کودک و دیگری بزرگسال است؛ هر دو در جنگ و شر!
خیـ*ـانت و قتل، مبارزه و باطل، شکست و شکست و شکست، همگی سر انجام یک پیروزی است.
پیروزی تلخ تروریسم!

س اکبری · 31/3/21

سلام، با احترام درخواست تعیین ناظر دارم. ترجیحا همون ناظر عزیز رمان قبلی( سیتا) رو می خوام

Ryhwn

نام رمان: سیاه چاله
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، معمایی
خلاصه:
هوای منحوس هر لحظه در اتمسفرش منجمد تر می شد. نفرین ابدی خانواده ی سراوندی در طبقه به طبقه این مجتمع 19 یال شمالی از یکسو و رفت و آمد های مشکوک عمو های کوچک و شبدر از سوی دیگر.
درب خانه که باز و بسته می شد آنهم درست ساعت 1 نیمه شب. پنجره هایی که به خودی خود قفل می شدند و درختی که شب قطع می شد و صبح دوباره درون باغچه ی مشرف به شیر آب داخل حیاط به قدمت صد ساله ی عمر فاطمه بانوی کاخ سعداباد سبز بود.
کوهی از وحشت در این سال های اخیر در میان مردم محلات و نگاهی که هیچ وقت نفهمید چرا به او و خانه اش می شد و گاه این فرار ها و ترس هایی که بچه های محلات از او داشتند و هرگز نپرسیده بود چرا.
تنها می دانست همه چیز از یک روز سرد زمستانی در اوائل بهمن ماه 37 شروع شده بود. روز سردی که برف می آمد و زوزه ی باد، نت هفتم بت هوون را به سخره می گرفت.
هشتم ژوئن بود یک روز چهار شنبه که شمشاد، تازه به وطن برگشته بود و سراوندی بزرگ برای دیدن برادر دوقلویش یک جشن و سرور در باغ فراست ها راه انداخت. روز نحسی که با استخر تمام شد و یک نفر جانش را از دست داد.
مامورین برای کشف جسدی که هرگز پیدا نشد بارها توسط ارشد هایشان بازخواست شدند و گره این مشکل بعد از گذشت سی سال باز نشد و تبدیل شد به یک...
سیاه چاله

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اخراج شده

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

عضو تازه وارد انجمن

نویسنده افتخاری

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین