درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

Paniz2013 · 25/6/20

با سلام
نام رمان:نستوه(خستگی‌ناپذیر)
نویسنده

paniz2013
ژانر: اجتماعی،عاشقانه،غمگین
خلاصه:داستان در مورد دختری به نام ساحل صداقت است که پایین شهر زندگی میکنه اما هیچ جوره به این زندگی قانع نیست و میخواد با هر زحمتی که شده زندگیشو تغییر بده اما این جاده ای که ساحل در پیش گرفته همیشه هموار نیست و...

ناظر:به صلاح دید مدیریت

* رهــــــا * · 25/6/20

Paniz2013 گفت:
با سلام
نام رمان:نستوه(خستگی‌ناپذیر)
نویسندهpaniz2013
ژانر: اجتماعی،عاشقانه،غمگین
خلاصه:داستان در مورد دختری به نام ساحل صداقت است که پایین شهر زندگی میکنه اما هیچ جوره به این زندگی قانع نیست و میخواد با هر زحمتی که شده زندگیشو تغییر بده اما این جاده ای که ساحل در پیش گرفته همیشه هموار نیست و...

ناظر:به صلاح دید مدیریت

ناظر شما: vettue
لطفا گفتگویی با عنوان رمان نستوه با ایشان و من ایجاد کنید و در گفتگو نام رمان، نام نویسنده، ژانر، خلاصه، مقدمه، چکیده‌ی کلی از تمام داستان (ویژه ناظر) و ۵ پست اولیه را بفرستید

Rooia75 · 25/6/20

باسلام
نام: طلوع خوشبختی
درخواست ناظر دارم
موضوع:دختری به نام نوراکه در پروشگاه بوده دختری ارام و مهربان و سن ۱۲ سالگی به فرزند خواندگی خانواده رستمی قرار گرفت توسط پیرزن سالخورده مهربان که فرزاندش خارج کشور هستن از نورا حمایت میکنه و نورا به دانشگاه میره و رشته گرافیک تحصیل میکنه شاگرد ممتاز دانشکده بوده تو لیسانس میگیره .
وقتی او ۲۳ سال داشت خانم رستمی فوت میکنه وتوسط فرزندان خانم رستمی از خانه بیرونش میکنن نورا تصمیم میگیره رو پا خودش بایسته و.
در همین حال پسری از یک خانواده مدرن است به نام امیر حافظ موحد پسر سرد و خشن که بعد مرگ مادرش ادم کمی هم صحبت شد لبخند به لـ*ـب نیاورد بخاطر اتفاقات گذشته از همه متنفره بجز مسیح پسر عموش که همیشه کنارشه و....

الهه جنوب · 25/6/20

سلام و خسته نباشید
نام رمان:شب های بی خوابی
نویسنده:الهه جنوب
ژانر:عاشقانه،پلیسی
خلاصه:
زندگیه دختری را روایت میکند که درگذشته اتفاقی افتاده که خودرا باعث بانیه اون اتفاق میداند و سعی در جبران ان اتفاق دارد.
ناظر با انتخاب خودتان

* رهــــــا * · 25/6/20

Rooia75 گفت:
باسلام
نام: طلوع خوشبختی
درخواست ناظر دارم
موضوع:دختری به نام نوراکه در پروشگاه بوده دختری ارام و مهربان و سن ۱۲ سالگی به فرزند خواندگی خانواده رستمی قرار گرفت توسط پیرزن سالخورده مهربان که فرزاندش خارج کشور هستن از نورا حمایت میکنه و نورا به دانشگاه میره و رشته گرافیک تحصیل میکنه شاگرد ممتاز دانشکده بوده تو لیسانس میگیره .
وقتی او ۲۳ سال داشت خانم رستمی فوت میکنه وتوسط فرزندان خانم رستمی از خانه بیرونش میکنن نورا تصمیم میگیره رو پا خودش بایسته و.
در همین حال پسری از یک خانواده مدرن است به نام امیر حافظ موحد پسر سرد و خشن که بعد مرگ مادرش ادم کمی هم صحبت شد لـ*ـبخند به لـ*ـب نیاورد بخاطر اتفاقات گذشته از همه متنفره بجز مسیح پسر عموش که همیشه کنارشه و....

دوست عزیز ژانر رو ننوشتید!
البته چون خلاصه ژانرها رو تا حدودی لو داده بود ناظر رو استثنا مشخص کردم.
ناظر شما: Ryhwn
لطفا گفتگوی خصوصی با عنوان رمان طلوع خوشبختی ایجاد کنید.
البته این نام تکراری است پس نام جدید رمان، نام نویسنده، ژانر، خلاصه مناسب‌تر، مقدمه و یک چکیده کلی از تمام داستان را به همراه ۵ پست اولیه بفرستید.

پ.ن: مرا هم در گفتگو دعوت کنید.

* رهــــــا * · 25/6/20

الهه جنوب گفت:
سلام و خسته نباشید
نام رمان:شب های بی خوابی
نویسنده:الهه جنوب
ژانر:عاشقانه،پلیسی
خلاصه:
زندگیه دختری را روایت میکند که درگذشته اتفاقی افتاده که خودرا باعث بانیه اون اتفاق میداند و سعی در جبران ان اتفاق دارد.
ناظر با انتخاب خودتان

ناظر شما: niloofar.H
لطفا گفتگوی خصوصی با عنوان رمان شب های بی خوابی با ایشان و من ایجاد کنید.
در گفتگو نام رمان، نام نویسنده، ژانر، خلاصه، مقدمه، چکیده‌ی کلی از تمام داستان و ۵ پارت اولیه را بفرستید و منتظر جواب ناظر شوید.

Rooia75 · 26/6/20

باسلام
نام: طلوع خوشبختی
درخواست ناظر دارم
موضوع:دختری به نام نوراکه در پروشگاه بوده دختری ارام و مهربان و سن ۱۲ سالگی به فرزند خواندگی خانواده رستمی قرار گرفت توسط پیرزن سالخورده مهربان که فرزاندش خارج کشور هستن از نورا حمایت میکنه و نورا به دانشگاه میره و رشته گرافیک تحصیل میکنه شاگرد ممتاز دانشکده بوده تو لیسانس میگیره .
وقتی او ۲۳ سال داشت خانم رستمی فوت میکنه وتوسط فرزندان خانم رستمی از خانه بیرونش میکنن نورا تصمیم میگیره رو پا خودش بایسته و.
در همین حال پسری از یک خانواده مدرن است به نام امیر حافظ موحد پسر سرد و خشن که بعد مرگ مادرش ادم کمی هم صحبت شد لبخند به لـ*ـب نیاورد بخاطر اتفاقات گذشته از همه متنفره بجز مسیح پسر عموش که همیشه کنارشه و....

* رهــــــا * گفت:
دوست عزیز ژانر رو ننوشتید!
البته چون خلاصه ژانرها رو تا حدودی لو داده بود ناظر رو استثنا مشخص کردم.
ناظر شما: Ryhwn
لطفا گفتگوی خصوصی با عنوان رمان طلوع خوشبختی ایجاد کنید.
البته این نام تکراری است پس نام جدید رمان، نام نویسنده، ژانر، خلاصه مناسب‌تر، مقدمه و یک چکیده کلی از تمام داستان را به همراه ۵ پست اولیه بفرستید.

پ.ن: مرا هم در گفتگو دعوت کنید.

چه طور میتونم گفت گو خوصی ایجاد کنم

Kiana.sh · 26/6/20

با سلام درخواست ناظر دارم
نام رمان: فاصله
نام نویسنده:کیانا شبیهی
ژانر:عاشقانه،اجتماعی،تراژدی

داستان درباره دختری هست که روانشناس هستش ودر طول داستان اتفاقات زیادی براش میفته
اتفاقات خوب ، غم انگیز و ...
اون در حالی که پسر خاله ش رو دوست داره میفهمه که ایدز داره و به خواستگاری پسر خالش جواب رد میده تا آینده ی اون خراب نشه و در آخر هم به عشقش نمی رسه

* رهــــــا * · 26/6/20

Rooia75 گفت:
باسلام
نام: طلوع خوشبختی
درخواست ناظر دارم
موضوع:دختری به نام نوراکه در پروشگاه بوده دختری ارام و مهربان و سن ۱۲ سالگی به فرزند خواندگی خانواده رستمی قرار گرفت توسط پیرزن سالخورده مهربان که فرزاندش خارج کشور هستن از نورا حمایت میکنه و نورا به دانشگاه میره و رشته گرافیک تحصیل میکنه شاگرد ممتاز دانشکده بوده تو لیسانس میگیره .
وقتی او ۲۳ سال داشت خانم رستمی فوت میکنه وتوسط فرزندان خانم رستمی از خانه بیرونش میکنن نورا تصمیم میگیره رو پا خودش بایسته و.
در همین حال پسری از یک خانواده مدرن است به نام امیر حافظ موحد پسر سرد و خشن که بعد مرگ مادرش ادم کمی هم صحبت شد لـ*ـبخند به لـ*ـب نیاورد بخاطر اتفاقات گذشته از همه متنفره بجز مسیح پسر عموش که همیشه کنارشه و....

چه طور میتونم گفت گو خوصی ایجاد کنم

روی اسم Ryhwn کلیک کنید و بعد بزنیدشروع گفتگو

Kiana.sh گفت:
با سلام درخواست ناظر دارم
نام رمان: فاصله
نام نویسنده:کیانا شبیهی
ژانر:عاشقانه،اجتماعی،تراژدی

داستان درباره دختری هست که روانشناس هستش ودر طول داستان اتفاقات زیادی براش میفته
اتفاقات خوب ، غم انگیز و ...
اون در حالی که پسر خاله ش رو دوست داره میفهمه که ایدز داره و به خواستگاری پسر خالش جواب رد میده تا آینده ی اون خراب نشه و در آخر هم به عشقش نمی رسه

اگر رمانتون تموم نشده باشه مشکلی برای تعیین ناظر و نوشتن ندارید!
تعیین ناظر می‌کنید و می‌نویسید؟

sev..da · 27/6/20

■

ارسال کنید.

سودا ثاقبی
عاشقانه
دختری به اسم سودا سعادت که عاشق پسری به اسم حسام کیانی میشه حسام هم عاشقانه سودارو دوست داره ولی ی روز حسام با حالی داغون میگه سودا من دیگه نمیخوات و دارم ازدواج میکنم
سودا از اون روز مشکل روانی پیدا میکنه ۶ ماه بسـ*ـتری میشه با کمک دکترش کامران بهبود پیدامیکه و به زندگی ادامه میده تا اینکه ی روز شریکش ی مهمونی برای دامادشو دخترش که تازه از خارج اومدن میگیره و سودارو هم دعوت میکنه و تو اون مهمونی بعد ۴ سال حسامو با زنش میبینه..

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

مدير بازنشسته

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

مدير بازنشسته

مدير بازنشسته

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

مدير بازنشسته

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین