خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

^moon shadow^

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/18
ارسال ها
1,896
امتیاز واکنش
17,969
امتیاز
428
محل سکونت
Tabriz
زمان حضور
38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
نام رمان:قفس

ژانر :عاشقانه

دختر قصه ما تنهاست تنها تو تنهایی های خودش غرقه کاری ب کسی نداره شیطونه اما همیشه شیطنت هاش رو سر کوب کرده با همین تنهایی با همین سکوت زندانی میشه گیر میوفته تو یه قفس ک راهی برای فرار ازش نداره

پایان خوش
در خواست ناظر دارم
ناظر شما: niloofar.H

لطفا جزئیات رمان و ۵ پارت اولیه را در گفتگوی خصوصی برای ناظر بفرستید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narín✿، niloofar.H، mahaflaki و یک کاربر دیگر

^moon shadow^

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/18
ارسال ها
1,896
امتیاز واکنش
17,969
امتیاز
428
محل سکونت
Tabriz
زمان حضور
38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
به نام خدا

خلاصه رمان :درمورد دختریه که ازآغاززندگیش سختی های زیادی روتحمل کرده وبامرگ شوهرش به دردسرهایی میافته که سرآغازخوشی روبراش داره....

ژانر اجتماعی .عاشقانه وکمی غمگین
ناظر شما: Asal_Zinati

لطفا جزئیات رمان و ۵ پارت اولیه را در گفتگوی خصوصی برای ناظر بفرستید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narín✿، mahaflaki، Asal_Zinati و یک کاربر دیگر

^moon shadow^

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/18
ارسال ها
1,896
امتیاز واکنش
17,969
امتیاز
428
محل سکونت
Tabriz
زمان حضور
38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
سلام درخواست ناظر برای رمانم رو دارم
نام رمان: دختران فریاد نمی زنند؛ بلکه جنگیدن را می آموزند
نویسنده: زینب معصومی ثانی (khas)
ژانر: اجتماعی_تراژدی_عاشقانه
خلاصه: درباره ی دختری به نام ملیحه هست..زندگی شخصیش و مشکلاتی که با مرگ پدر و مادرش براش به وجود اومده؛ پیرامون مشکلات فرهنگی و اجتماعی که باهاش رو به رو هست و اینکه چجوری با مشکلاتش کنار میاد
سلام
ناظر شما:
Narges_Alioghli

لطفا جزئیات رمان و ۵ پارت اولیه را در گفتگوی خصوصی برای ناظر بفرستید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narín✿، mahaflaki، Narges_Alioghli و یک کاربر دیگر

عاطفه خوشگواری

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/6/20
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
24
امتیاز
73
سن
34
زمان حضور
6 ساعت 31 دقیقه
نام رمان : امیدی در پس نامیدی
نویسنده : عاطفه خوشگواری
ژانر رمان: اجتماعی ، عاشقانه
کیمیا دختری امروزی است که بیشتر عمر خود را خارج از ایران زندگی کرده است ، بعد از چند سال به ایرا ن باز میگردد و به خاطر نذری که دوستش برای سلامتی بردارش کرده است ،همراه او وارد گروه جهادی دانشگاه می شود و در آنجا یک دل نه صد دل عاشق پسری می شود که تمام تفکراتش با او فرق میکند ،پسری مذهبی که پدرش در جنگ تحمیلی ایران شهید شده است ، با اصرار خود علا رغم مخالفت های خانواده با او نامزد میکند ، یک سال بعد نامزدی او براثر مرگ مغزی می میمیرد، به درخواست پدر برای جلوگیری از ورشکستی شرکتش با سامیارکه در امریکا وکالت خوانده است ازدواج میکند چند روز بعد از عروسی حقایقی برای او آشکار می شود .....
درخواست ناظر دارم


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Mahla_Bagheri، ^moon shadow^ و یک کاربر دیگر

^moon shadow^

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/18
ارسال ها
1,896
امتیاز واکنش
17,969
امتیاز
428
محل سکونت
Tabriz
زمان حضور
38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
نام رمان : امیدی در پس نامیدی
نویسنده : عاطفه خوشگواری
ژانر رمان: اجتماعی ، عاشقانه
کیمیا دختری امروزی است که بیشتر عمر خود را خارج از ایران زندگی کرده است ، بعد از چند سال به ایرا ن باز میگردد و به خاطر نذری که دوستش برای سلامتی بردارش کرده است ،همراه او وارد گروه جهادی دانشگاه می شود و در آنجا یک دل نه صد دل عاشق پسری می شود که تمام تفکراتش با او فرق میکند ،پسری مذهبی که پدرش در جنگ تحمیلی ایران شهید شده است ، با اصرار خود علا رغم مخالفت های خانواده با او نامزد میکند ، یک سال بعد نامزدی او براثر مرگ مغزی می میمیرد، به درخواست پدر برای جلوگیری از ورشکستی شرکتش با سامیارکه در امریکا وکالت خوانده است ازدواج میکند چند روز بعد از عروسی حقایقی برای او آشکار می شود .....
درخواست ناظر دارم
ناظر شما: elnaź вαnσσ

لطفا جزئیات رمان و ۵ پارت اولیه را در گفتگوی خصوصی برای ناظر بفرستید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli و mahaflaki

AFARIN

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/6/20
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
7
امتیاز
73
سن
16
زمان حضور
7 ساعت 26 دقیقه
نام رمان:تارسیدن به تو
ژانر:عاشقانه
خلاصه:درمورد دختری به اسم یلدا است که عاشقه کسی میشه که ازاول با برنامه وارد زندگیش شده وعشقش وخواهرش بهش خیـ*ـانت میکند واو از زندگی ناامید میشه اما......


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn، Narges_Alioghli و ^moon shadow^

^moon shadow^

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/3/18
ارسال ها
1,896
امتیاز واکنش
17,969
امتیاز
428
محل سکونت
Tabriz
زمان حضور
38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
نام رمان:تارسیدن به تو
ژانر:عاشقانه
خلاصه:درمورد دختری به اسم یلدا است که عاشقه کسی میشه که ازاول با برنامه وارد زندگیش شده وعشقش وخواهرش بهش خیـ*ـانت میکند واو از زندگی ناامید میشه اما......
ناظر شما: Ryhwn

لطفا جزئیات رمان و ۵ پارت اولیه را در گفتگوی خصوصی برای ناظر بفرستید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Narín✿ و Asal_Zinati

z.moradi.g

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/1/20
ارسال ها
134
امتیاز واکنش
1,025
امتیاز
163
محل سکونت
Krj
زمان حضور
1 روز 3 ساعت 0 دقیقه
نام رمان : خواب تلخ
ژانر: عاشقانه _ اجتماعی
خلاصه:
خواب تلخ قصه‌ی زندگی دختری است که در آستانه‌ی رسیدن به رویای دیرینه‌اش، روزگار برخلاف خواسته‌هایش پیش می‌رود و یک بازگشت غیر منتظره زندگی‌اش را متحول می‌کند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narín✿، Narges_Alioghli، عاطفه خوشگواری و 3 نفر دیگر

z.moradi.g

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/1/20
ارسال ها
134
امتیاز واکنش
1,025
امتیاز
163
محل سکونت
Krj
زمان حضور
1 روز 3 ساعت 0 دقیقه
نام رمان: آتشِ جان
ژانر: عاشقانه _ اجتماعی _ تراژدی
خلاصه:
روایت عشقی ممنوعه با خوشی‌ها و ناخوشی‌هایش...


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narín✿، Narges_Alioghli و niloofar.H

Zarin

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/6/20
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
3
امتیاز
73
سن
22
زمان حضور
1 ساعت 36 دقیقه
نام رمان:
دهاتی
ژانر:
عاشقانه،اجتماعی،تراژدی
خلاصه:
همیشه سعی کردم روی پای خودم باشم،به کسی تکیه نکنم،از حق خودم دفاع کنم.ولی عشق خیلی زودتر از چیزی که فکرشو کنم ریشه کرد تو زندگیم و ریشه خوشحالی و خندیدن از ته دلم و سوزاند....
ناظر پیشنهادی:
Ryhwn


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، mahaflaki و ^moon shadow^
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا