خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Aby_M

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/10/21
ارسال ها
7
امتیاز واکنش
70
امتیاز
133
محل سکونت
تو جاده
زمان حضور
13 ساعت 18 دقیقه
سلام درخواست ناظر داشتم

نام اثر: دوست خیالی من
ژانر: ترسناک فانتزی عاشقانه درام
خلاصه:
اکثر ما انسان‌ها دوست‌خیالی در دوران خردسالی داشته‌ایم که او را حداقل یک‌بار (بهترین دوست) خود می‌نامیدیم.
اما... آیا واقعیت آن‌ها، چیزی بود که ما می‌دیدیم؟ یا تنها ظاهر کوتهی از آن؟!
اگر دوست‌خیالی که لقب بهترین دوست گذشته را دارا بود، خودش را با چهره‌ی اصلی و وحشتناکش به ما نشان دهد چه خواهد شد؟ یا حتی بدتر از آن... درخواستی داشته باشد... ؟!

ناظر: صلاح دید مدیر


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

Z.a.H.r.A☆

مدیر تالار ماورا
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,348
امتیاز واکنش
9,398
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
168 روز 8 ساعت 55 دقیقه
با سلام:flowerb:
درخواست ناظر برای رمانم رو داشتم:aiwan_light_heart:
من دو تا رمان درحال تایپ داشتم که برای انتقال رمان اولم به متروکه درخواست دادم یعنی درواقع الان فقط یه رمان درحال تایپ دارم:aiwan_light_heart:
نام رمان: هنوز اسمی انتخاب نشده
نویسنده:زهرا بهشتی‌فر
ژانر:ترسناک_علمی‌_تخیلی_مذهبی_تراژدی
خلاصه: رمان درباره ی پسری به اسم روحانه که توی یکی از مراسم جن‌گیریش برادرش و از دست میده و....


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
با سلام:flowerb:
درخواست ناظر برای رمانم رو داشتم:aiwan_light_heart:
من دو تا رمان درحال تایپ داشتم که برای انتقال رمان اولم به متروکه درخواست دادم یعنی درواقع الان فقط یه رمان درحال تایپ دارم:aiwan_light_heart:
نام رمان: هنوز اسمی انتخاب نشده
نویسنده:زهرا بهشتی‌فر
ژانر:ترسناک_علمی‌_تخیلی_مذهبی_تراژدی
خلاصه: رمان درباره ی پسری به اسم روحانه که توی یکی از مراسم جن‌گیریش برادرش و از دست میده و....
سلام وقتتون بخیر
رمان توی متروکه هم رمان رها شده محسوب میشه و امکان تعیین ناظر برای رمان جدید شما نیست
ابتدا لطف کنید رمان هاتون رو تکمیل کنید !


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
سلام درخواست ناظر داشتم

نام اثر: دوست خیالی من
ژانر: ترسناک فانتزی عاشقانه درام
خلاصه:
اکثر ما انسان‌ها دوست‌خیالی در دوران خردسالی داشته‌ایم که او را حداقل یک‌بار (بهترین دوست) خود می‌نامیدیم.
اما... آیا واقعیت آن‌ها، چیزی بود که ما می‌دیدیم؟ یا تنها ظاهر کوتهی از آن؟!
اگر دوست‌خیالی که لقب بهترین دوست گذشته را دارا بود، خودش را با چهره‌ی اصلی و وحشتناکش به ما نشان دهد چه خواهد شد؟ یا حتی بدتر از آن... درخواستی داشته باشد... ؟!

ناظر: صلاح دید مدیر
سلام وقتتون بخیر
ناظر شما ^~SARA~^
منتظر گفتوگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: Aby_M

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,202
امتیاز واکنش
12,617
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 46 دقیقه
سلام، شب بخیر :گل:
درخواست ناظر رمان دارم!


نام رمان: اصیل و خونخوار (جلد دوم)
ژانر: فانتزی، معمایی، عاشقانه
نویسنده: کیمیا وارثی
خلاصه:
همیشه در تنگنای یک خاموشی مطلق، روشنایی عمیقی هم وجود دارد؛ اما گاهی داشتنِ این روشنایی زیبا، تاوان هم دارد. همان‌طور که یک چیز خوب، بدی هم دارد!
جنگ تمام شده است، ولی هم‌چنان دشمنان باقی مانده‌اند. خون‌ها ریخته شده‌اند، ولی هنوز هم خون‌ها برای ریخته‌شدن فراوانند. و زندگی برای یک روحِ مرده، باز هم می‌تواند معنای زندگی داشته باشد!
و اما این‌بار و در این داستان، شیطانِ دیگر کیست؟! شیطانِ اهریمن و هیولای خونخوار، کیست؟


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
سلام، شب بخیر :گل:
درخواست ناظر رمان دارم!


نام رمان: اصیل و خونخوار (جلد دوم)
ژانر: فانتزی، معمایی، عاشقانه
نویسنده: کیمیا وارثی
خلاصه:
همیشه در تنگنای یک خاموشی مطلق، روشنایی عمیقی هم وجود دارد؛ اما گاهی داشتنِ این روشنایی زیبا، تاوان هم دارد. همان‌طور که یک چیز خوب، بدی هم دارد!
جنگ تمام شده است، ولی هم‌چنان دشمنان باقی مانده‌اند. خون‌ها ریخته شده‌اند، ولی هنوز هم خون‌ها برای ریخته‌شدن فراوانند. و زندگی برای یک روحِ مرده، باز هم می‌تواند معنای زندگی داشته باشد!
و اما این‌بار و در این داستان، شیطانِ دیگر کیست؟! شیطانِ اهریمن و هیولای خونخوار، کیست؟
سلام عزیزجان وقتت بخیر
بعداز اتمام یکی از رمان هات میتونی درخواست ناظر بدی
همزمان دو رمان + یک رمان کوتاه "داستان کوتاه" میتونی بنویسی:گل:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: ~Kimia Varesi~

Saba86tt

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/10/21
ارسال ها
111
امتیاز واکنش
966
امتیاز
163
سن
54
زمان حضور
2 روز 9 ساعت 56 دقیقه
رمان: این مغز با افکارش به فروش میرسد.
نویسنده: صبا طهرانی
ژانر: مافیایی.جنایی. عاشقانه
خلاصه:
همه چی از انجایی شروع شد که بار زندگی گردنش افتاد. بعد اتفاقی که افتاد ماجرای عجیبی پیش اومد. از فرارش تا پاکسازی شهر، قاتل روانی و...
چند رفیق که اتفاقات پیچیده‌ای براشون رخ میده.
آدم ها تغییر می‌کنند؛ اما این تغییر فرق داشت. او رو از یک آدم مثبت و فرشته، تبدیل به آدم سرد و شیطانی کردن که می‌تونه به راحتی همه رو شکست بده.

اما در زندگی همه چیز اون جوری که فکر می‌کنی خوب پیش نمی‌ره.



مقدمه:

قصه اینجاست که شب بود و هوا بهم ریخت.

من چنان دردی کشیدم، که خدا بهم ریخت.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

سارا مرتضوی

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
22/4/21
ارسال ها
167
امتیاز واکنش
1,169
امتیاز
163
سن
33
محل سکونت
اصفهان
زمان حضور
1 روز 5 ساعت 0 دقیقه
نام رمان:دارامندی

نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: اجتماعی
خلاصه:
روایتی موازی از زندگی دو زن که طی یک اتفاق درهم گره میخورد


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
رمان: این مغز با افکارش به فروش میرسد.
نویسنده: صبا طهرانی
ژانر: مافیایی.جنایی. عاشقانه
خلاصه:
همه چی از انجایی شروع شد که بار زندگی گردنش افتاد. بعد اتفاقی که افتاد ماجرای عجیبی پیش اومد. از فرارش تا پاکسازی شهر، قاتل روانی و...
چند رفیق که اتفاقات پیچیده‌ای براشون رخ میده.
آدم ها تغییر می‌کنند؛ اما این تغییر فرق داشت. او رو از یک آدم مثبت و فرشته، تبدیل به آدم سرد و شیطانی کردن که می‌تونه به راحتی همه رو شکست بده.

اما در زندگی همه چیز اون جوری که فکر می‌کنی خوب پیش نمی‌ره.



مقدمه:

قصه اینجاست که شب بود و هوا بهم ریخت.

من چنان دردی کشیدم، که خدا بهم ریخت.
سلام وقتتون بخیر ناظر شما : The unborn
منتظر گفتوگو از سوی ناظر باشید.:گل:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: The unborn و Saba86tt

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نام رمان:دارامندی

نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: اجتماعی
خلاصه:
روایتی موازی از زندگی دو زن که طی یک اتفاق درهم گره میخورد
سلام وقتتون بخیر
ناظر شما : ~ROYA~
منتظر گفتوگو از سوی ناظر باشید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: سارا مرتضوی
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا