درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

Ryhwn · 8/7/21

ارام گفت:
با سلام
نام رمان : دیوار
ژانر: علمی تخیلی ، درام، تراژدی
خلاصه:
دختری نوجوان که درگیر جنگ میشه و برخلاف باورهاش میفهمه که چقدر در مقابل مشکلات ضعیفه.

سلام. ناظر شما ~حنانه حافظی~ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.

Ryhwn · 8/7/21

Mbhvr گفت:
نام رمان:مانکن(متظاهر،مدعی)

ژانر:جنایی‌پلیسی_معمایی‌رمزآلود_عاشقانه‌غمگین_روانشناسی‌پندآموز_اجتماعی‌.اطلاعات عمومی.
ژانر غالب:پلیس مافیایی_روانشناسی محرک_عاشقانه غمگین.

تعداد جلد:2
نام مجموع جلد:مانکن

نام جلد اول:متظاهر،مدعی،وانمودگر

نویسنده:مریم بهاور84 (EMBR)
تعداد صفحات:نامعلوم(بیشتر از هزار صفحه)

تاریخ شروع: فروردین ماه سال (1397)

وضعیت:در حال تایپ!

خلاصه:در مورد زندگی نفرت انگیز و تاسف بار یک سرگرد اینترپل عصبی و رنجیده است که در رویای مرگ به سر میبرد..اما فقط زمانی میتواند از زندگی دست بکشد که سوگند خود را به طور کامل ادا کرده باشد.آن روز،روز مرگ این مرد است..اما باید دید که گذشته این مرد بی احساس و عصبی چیست که کمر به قتلِ روانی پانزده تن از کسانی که نام آنها را"متظاهر" گذاشته بسته و فقط با نابود کردن این افراد به آرامش مرگ میرسد..در این میان تحول بزرگی در زندگی این مرد بی احساس و خودخواه رخ میدهد که نتایج خیلی از سرانجام ها را عوض میکند..

مقدمه کوتاه:

من..سام نیکنام،..ناشناسی که در حین شهرت هیچوقت شناخته نشد!..
قضیه زندگی من رو فقط خدا میدونه..نمیتونید من رو بشناسید..چون هیچوقت،..متظاهرا توانایی شناخت من رو نخواهند داشت..

داستان زندگیم..تا زمانی که پیروز نشم به پایان نمی رسه..و دقیقا شروع این تاریکی ژرف تو زندگیم زمانی بود که کارگردان،....
جناب سرنوشت لـ*ـب زد:...
«سام..وقتشه بازی رو شروع کنی!»

(تابع قوانین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی!)

سلام. ناظر شما ^~SARA~^ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.

Ryhwn · 8/7/21

noor7371 گفت:
سلام درخواست ناظر دارم ژانر عاشقانه تراژدی

سلام. لطفا اطلاعات رمانتون رو کامل بنویسید تا براتون ناظر تعیین بشه :)

✧آیناز عقیلی✧ · 9/7/21

با سلام

اسم رمان: آهوی سرخوش
نویسنده: Aynaz_A_12
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تراژدی

رمان راجب یک دختر روستایی با خانواده‌ای دارای تعصبات بی جا و غلط...
اما مهشاد آرزوی پزشک شدن داره و براش تلاش میکنه اما خانوادش این اجازه رو بهش نمیدن ولی اون باز هم سرسختانه پای هدفش با تمام سختی‌هاش هست و اگه لازم باشه و خانوادش راضی نشن حتی فکر فرار از روستا رو هم داره....!
ماجرا از زمانی شروع میشه که یک دکتر برای تکمیل فرایند تحقیقی که داره به روستا میاد....

ناظر به صلاح دید مدیریت

Ryhwn · 9/7/21

Nikayousefi گفت:
به نام خدایی که ابری را میگریاند تا گلی را بخنداند..
باسلام درخواست ناظر دارم
نام رمان:عشق و تاسف

نویسنده:نیکا یوسفی

ژانر:عاشقانه،طنز،هیجانی،غمگین

داستان دختری است که تنها با یک دوست خود در آپارتمان زندگی می کند
او از خانواده اش دور شد تا از عشق غیر ممکن خود دور شود،تا بتواند اورا فراموش کند ..
او که بود؟؟
او عاشق عمویش شده بود حتی از غیرممکن هم غیرممکن تر. :)
اما در واقع عموی او..

سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.

Ryhwn · 9/7/21

5678kamand گفت:
با سلام درخواست تایید ناظر دارم
اسم رمان:سرنوشت و تقدیر
ژانر:اجتماعی،درام،عاشقانه
خلاصه:بهار توسط افرادی به گروگان گرفته می‌شود آنها می‌خواهند او را بکشند اما طی اتفاقاتی بهار براس نجات خودش قاتل می‌شود و به پنج سال زندان محکوم می‌شود اما تقدیر چیز دیگری را برایش رقم زده

سلام. ناظر شما *ELNAZ* . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.

Ryhwn · 9/7/21

Aynaz_A_12 گفت:
با سلام

اسم رمان: آهوی سرخوش
نویسنده: Aynaz_A_12
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تراژدی

رمان راجب یک دختر روستایی با خانواده‌ای دارای تعصبات بی جا و غلط...
اما مهشاد آرزوی پزشک شدن داره و براش تلاش میکنه اما خانوادش این اجازه رو بهش نمیدن ولی اون باز هم سرسختانه پای هدفش با تمام سختی‌هاش هست و اگه لازم باشه و خانوادش راضی نشن حتی فکر فرار از روستا رو هم داره....!
ماجرا از زمانی شروع میشه که یک دکتر برای تکمیل فرایند تحقیقی که داره به روستا میاد....

ناظر به صلاح دید مدیریت

سلام. اول باید رمان اولتون رد یا تایید بشه تا برای رمان دومتون ناظر انتخاب بشه.

*ELNAZ* · 9/7/21

سلام

*می‌دونم سه تا رمانم پره! اما یکیش به زودی قراره تموم شه اینم درخواست ناظر بدم با ناظر برسی کنیم تا برسیش تموم شه اون یکی هم تموم میشه

)
نام رمان: سقوط(تغییر میکنه)
ژانر: اجتماعی، تراژدی، عاشقانه
خلاصه:
تمام عمر نفس عمیق کشیدم...
حتی یک بار خفگی رهایم نکرد!
گاهی به حجم ریه‌های خودم شک کردم؛
گاهی به سیگار‌های پشت سیگار، شب تا صبح.
شک اصلی باید روانه‌ی تنگی جهانم می‌شد!
ریه بی‌گنـ*ـاه بود...
سیگار بی‌گنـ*ـاه‌تر...
ناظر انتخابی: Z.A.H.Ř.Ą༻
دلیل: به قلم بنده آشنا هستن و خیلی میتونن کمک کنن برای رفع این مشکلات. بیشتر میخوام گوشمو بگیره بکشه ادب شم

ناظر انتخابی دوم: ~ROYA~~
یکی رو بده دیگه :batting_eyelashes:

مدیترانه · 9/7/21

بسم الله نور

سلام
نام رمان: هنوز کاملا مشخص نشده
ژانر :تراژی و عاشقانه
خلاصه: رمان بر گرفته از چند زندگی هست هم توی یک داستان جمع شدن.........
دختری به اسم غزل که سعی میکنه با تمام مشکلاتش کنار بیاد و زندگی خوبی داشته باشه
اولی از اول داستان با خودکشی مادرش رو به رو میشه و سعی میکنه با عشق بچگش خودش رو اروم کنه ولی
اونم از دست میده هر بار زمین میخوره و بلند میشه عاشق میشه میشکنه خورد میشه ولی در اخر یچرخه و میچرخه
بر میگرده پیش پدره و عزیز دور دونه ی پدرش باقی میمونه

ناظر انتخابی: Armita.M .. ~حنانه حافظی~ .... *Z.A.H.R.A*

noor7371 · 10/7/21

رمان:"همیشه تنها"

نویسنده:نور7371

ژانر: تراژدی,عاشقانه.

مقدمه:

"پرودگارا تو آنقدر زیبا و مهربانی که زندگی با تمام تلخ

بودنش,برایم زیباست,تورا بابت تمام داشته ها و نداشته هایم

شکرمیگویم,جانا تو لایق بهترین ستایشی!"

خلاصه:

"بیتا دخترزیباییه که عشایرنشینه,ولی خودش با علاقه و پشتوانه مادرمحدویت های عشایری رو از بین برده و معلمه,بیتاپسرعمویی داره که عشق رو براش جهنم کرده,به پیشنهاد مادرش از زادگاهش به تهران میاد و به پیشنهاد دوستش در شرکت دانه روغنی " مهندس رضا شیرازی"مشغول میشه ولی امان از طاهر که نمیزاره این دختر زندگی کنه...پایان غم انگیز.

"توضیحات: این رمان کاملا واقعیه و فقط اشخاص و مکانها عوض شدند"
برای رمانم درخواست ناظر دارم با تشر اگر میشه کمی سریع تر,متشکر میشم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر نیمه حرفه‌ای

عضو جدید انجمن

اخراج شده

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین