خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نگار 1373

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
8/8/19
ارسال ها
1,681
امتیاز واکنش
15,226
امتیاز
323
محل سکونت
همدان
زمان حضور
62 روز 21 ساعت 12 دقیقه
درخواست تعیین ناظر دارم
نام رمان: نفرین شده
ژانر:فانتزی
خلاصه‌ی داستان: داستان پسری که پس از غیب شدن برادرش متوجه نفرین سیاهی می شود که خانواده اش را احاطه کرده و قصد گرفتن جانشان را دارد.
شان، پسر ارشد خانواده پس از این اتفاقات ناگوار به قصد پیدا کردن برادر، و جادوگری که نفرینش را برای آن ها به جا گذاشته اقدام کرده و در این راه اتفاقات وحشتناکی را از سر می گذراند...
با سلام
لطفا 5 پست اول رمان و جزییات لازم را به گفتگوی خصوصی ناظر Empire ارسال بفرمایید و منتظر ویرایش و یا تایید رمان باشید


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: * رهــــــا *، Empire و MAEE_A

Maryam.naj

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/11/19
ارسال ها
3
امتیاز واکنش
23
امتیاز
73
سن
17
محل سکونت
توی تختم
زمان حضور
0
نام رمان:عشق .انتقام .شیطنت
ژانر:عاشقانه طنز همسر اجباری کمی غمگین
نویسندهMaryam.naj
خلاصه:ماهور دختر شیطون ولجبازیه که اصلا تن به ازدواج نمیده اما اخرین خواسته پدر بزرگش این بوده که اون و پسر عمه خوشتیپ ومغرورش باهم ازدواج کنن حالا این دو به دنبال زایه کردن هم ونشون دادن به دیگران که ما از هم بدمون میاد
ناظر:هرچی سلاح مدیریت


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • پوکر
Reactions: Yasna867777، * رهــــــا *، MAEE_A و یک کاربر دیگر

نگار 1373

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
8/8/19
ارسال ها
1,681
امتیاز واکنش
15,226
امتیاز
323
محل سکونت
همدان
زمان حضور
62 روز 21 ساعت 12 دقیقه
نام رمان:عشق .انتقام .شیطنت
ژانر:عاشقانه طنز همسر اجباری کمی غمگین
نویسندهMaryam.naj
خلاصه:ماهور دختر شیطون ولجبازیه که اصلا تن به ازدواج نمیده اما اخرین خواسته پدر بزرگش این بوده که اون و پسر عمه خوشتیپ ومغرورش باهم ازدواج کنن حالا این دو به دنبال زایه کردن هم ونشون دادن به دیگران که ما از هم بدمون میاد
ناظر:هرچی سلاح مدیریت
با سلام
لطفا 5 پست اول رمان و جزییات لازم را به گفتگوی خصوصی ناظر MAEE_A ارسال بفرمایید و منتظر ویرایش و یا تایید رمان باشید
توجه داشته باشید که باید بعد از تایید ناظر، تاپیک رمان را ارسال کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MAEE_A و * رهــــــا *

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
21
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 36 دقیقه
سلام درخواست تعین ناظر برای رمان تاوان رو دارم
خلاصه:
تاوان یا تقاص !
اسمش رو هرچی می خوای بزار! من فقط می دونم خدا از اشک های هیچ کس نمیگذرد!
نویسنده: delnegarehaye_man
ژانر: عاشقانه


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: * رهــــــا *

sana_s.m

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/11/19
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
121
امتیاز
98
سن
23
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
سلام
نویسنده: ثنا 24
نام رمان: تقدیر
ژانر: عاشقانه اجتماعی مرموز
خلاصه:
ایا وکیلم؟؟؟
خدایا این چه تقدیر هست که برایم رقم زد ای نمیخوام..
برای بار آخر می پرسم عروس خانم آیا بنده وکیلم ؟
نه نه نه
چرا نمی‌توانم بلند بگوئیم
د بگو دیگه دختره خیر سر!
پوز خندی گوشه لـ*ـبم نقش بست
خیر سر
مگر دختر بابا نبودم
حالا شدم خیر سر...
ماهین مادر؟؟
نگاه اشک آلودم را به مادرم دوختم
بله
صدای بلند زنی آمد
عروس خانم بله رو گفتن..!!
قطر اشکی از گوشه چشمم چکید..
.........
من ماهینم خواهرم شب عروسیش با کسی که دوست داشت فرار کرد ولی من تقاص کار خواهرم رو دادم.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: آیدا رستمی، * رهــــــا * و مرسانا

* رهــــــا *

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/18
ارسال ها
996
امتیاز واکنش
9,607
امتیاز
233
محل سکونت
مرز جنون
زمان حضور
10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
سلام درخواست تعین ناظر برای رمان تاوان رو دارم
خلاصه:
تاوان یا تقاص !
اسمش رو هرچی می خوای بزار! من فقط می دونم خدا از اشک های هیچ کس نمیگذرد!
نویسنده: delnegarehaye_man
ژانر: عاشقانه
سلام
نویسنده: ثنا 24
نام رمان: تقدیر
ژانر: عاشقانه اجتماعی مرموز
خلاصه:
ایا وکیلم؟؟؟
خدایا این چه تقدیر هست که برایم رقم زد ای نمیخوام..
برای بار آخر می پرسم عروس خانم آیا بنده وکیلم ؟
نه نه نه
چرا نمی‌توانم بلند بگوئیم
د بگو دیگه دختره خیر سر!
پوز خندی گوشه لـ*ـبم نقش بست
خیر سر
مگر دختر بابا نبودم
حالا شدم خیر سر...
ماهین مادر؟؟
نگاه اشک آلودم را به مادرم دوختم
بله
صدای بلند زنی آمد
عروس خانم بله رو گفتن..!!
قطر اشکی از گوشه چشمم چکید..
.........
من ماهینم خواهرم شب عروسیش با کسی که دوست داشت فرار کرد ولی من تقاص کار خواهرم رو دادم.
ناظر هر دوی شما: MAEE_A


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MAEE_A، مرسانا و sana_s.m

سميه سادات هاشمي جزي

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/11/19
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
1,878
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 10 ساعت 31 دقیقه
با سلام درخواست تعيين ناظر
رمان همخونه شرقي
نويسنده :سميه سادات هاشمي جزي
درخواست ناظر"زهرا قريب(يا زينب)
ژانر :اجتماعي
خلاصه :بهار دختري نخبه كه به جهت ادامه تحصيلش با مشكل روبه رو ميشود و مجبور به ازدواج ميشود


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: * رهــــــا *، MAEE_A، مرسانا و یک کاربر دیگر

damoon.gil

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/11/19
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
4
امتیاز
73
سن
44
زمان حضور
0
با درود و سپاس به خاطر سایت سودمند شما.
من درخواست تعیین ناظر برای رمان دارم.
نام داستان سرنوشت ما هست.
داستان درباره یک آموزگار سپاه دانشی در اواخر دوران پهلوی هست که در یک روستا ، مدرسه ای تک کلاسه را اداره می کند.
داستان در حال نوشته شدن هست و در حین اشتراک با دیگران پیش خواهد رفت.
موقعیت مکانی داستان در گیلان است. گفتگوها به گیلکی هستند ولی به دلیل روان و گویا بودن و هم ریشه بودن گیلکی با پارسی برای همه قابل فهم خواهد بود. قائدتا روایت داستان به فارسی هست.
سپاس از همراهی شما


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: sana_s.m، MAEE_A، زهرا قریب و یک کاربر دیگر

* رهــــــا *

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/18
ارسال ها
996
امتیاز واکنش
9,607
امتیاز
233
محل سکونت
مرز جنون
زمان حضور
10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
با سلام درخواست تعيين ناظر
رمان همخونه شرقي
نويسنده :سميه سادات هاشمي جزي
درخواست ناظر"زهرا قريب(يا زينب)
ژانر :اجتماعي
خلاصه :بهار دختري نخبه كه به جهت ادامه تحصيلش با مشكل روبه رو ميشود و مجبور به ازدواج ميشود
ناظر شما تایید شد.
لطفا بقیه جزییات را با زهرا قریب در میان بگذارید و بعد از تایید و ویرایش رمان خودتان را شروع کنید.


با درود و سپاس به خاطر سایت سودمند شما.
من درخواست تعیین ناظر برای رمان دارم.
نام داستان سرنوشت ما هست.
داستان درباره یک آموزگار سپاه دانشی در اواخر دوران پهلوی هست که در یک روستا ، مدرسه ای تک کلاسه را اداره می کند.
داستان در حال نوشته شدن هست و در حین اشتراک با دیگران پیش خواهد رفت.
موقعیت مکانی داستان در گیلان است. گفتگوها به گیلکی هستند ولی به دلیل روان و گویا بودن و هم ریشه بودن گیلکی با پارسی برای همه قابل فهم خواهد بود. قائدتا روایت داستان به فارسی هست.
سپاس از همراهی شما
زهرا قریب
ناظر این رمان است.
لطفا گفتگویی با موضوع ناظر رمان داستان سرنوشت ما ایجاد کنید و موارد گفته شده را برایش بفرستید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MAEE_A

* رهــــــا *

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/18
ارسال ها
996
امتیاز واکنش
9,607
امتیاز
233
محل سکونت
مرز جنون
زمان حضور
10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
با درود و سپاس به خاطر سایت سودمند شما.
من درخواست تعیین ناظر برای رمان دارم.
نام داستان سرنوشت ما هست.
داستان درباره یک آموزگار سپاه دانشی در اواخر دوران پهلوی هست که در یک روستا ، مدرسه ای تک کلاسه را اداره می کند.
داستان در حال نوشته شدن هست و در حین اشتراک با دیگران پیش خواهد رفت.
موقعیت مکانی داستان در گیلان است. گفتگوها به گیلکی هستند ولی به دلیل روان و گویا بودن و هم ریشه بودن گیلکی با پارسی برای همه قابل فهم خواهد بود. قائدتا روایت داستان به فارسی هست.
سپاس از همراهی شما
زهرا قریب
ناظر این رمان است.
لطفا گفتگویی با موضوع ناظر رمان داستان سرنوشت ما ایجاد کنید و موارد گفته شده را برایش بفرستید.
ولی ایشون مثل این که انصراف دادند
ناظر شما MAEE_A


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MAEE_A
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا