- عضویت
- 1/7/21
- ارسال ها
- 16
- امتیاز واکنش
- 193
- امتیاز
- 148
- زمان حضور
- 2 روز 9 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 9✰
به خونه که رسیدم بدون هیچ حرفی وارد سالن شدم و از پلههای اتاقم بالا رفتم.
در رو باز کردم و خودم رو روی تـ*ـخت پرت کردم. وای که داشتم از خستگی جون میدادم. سرم رو روی بالشتم گذاشتم و آروم به بالا نگاه کردم.
تم کهکشانی اتاقم در کنار آویزهای سیارات مختلف خیلی رویایی به نظر میرسید.
کمد سفید رنگم به همراه میز لوازم آرایشم با...
به خونه که رسیدم بدون هیچ حرفی وارد سالن شدم و از پلههای اتاقم بالا رفتم.
در رو باز کردم و خودم رو روی تـ*ـخت پرت کردم. وای که داشتم از خستگی جون میدادم. سرم رو روی بالشتم گذاشتم و آروم به بالا نگاه کردم.
تم کهکشانی اتاقم در کنار آویزهای سیارات مختلف خیلی رویایی به نظر میرسید.
کمد سفید رنگم به همراه میز لوازم آرایشم با...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان طالع واژگونه | Camilla_of_90 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com