- عضویت
- 10/10/20
- ارسال ها
- 1,202
- امتیاز واکنش
- 12,617
- امتیاز
- 323
- محل سکونت
- نیمهی تاریک وجودم...!
- زمان حضور
- 53 روز 19 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
آدولف هیتلر یک سیاستمدار آلمانی و رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان (حزب نازی) بود. او در سال ۱۹۳۳۳ با انتخاب به صدارت به قدرت رسید. در ۱۹۳۴ پیشوای آلمان شد و تا زمان مرگ خود در ۱۹۴۵۵ بر آن کشور حکومت کرد. هیتلر با حمله به لهستان در اول سپتامبر ۱۹۳۹ زمینهساز آغاز جنگ جهانی دوم در اروپا شد. او در طول جنگ در عملیاتهای نظامی نقش پررنگی داشت و طراح اصلی هولوکاست بود.
ادامه دارد...
ادامه دارد...
زن پیشمرگ هیتلر
این زن که هنوز زنده است و ۹۵ سال هم دارد، مارگو ولک نام دارد. بیشتر از دوسال، او و دیگر زنان همراهش؛ مجبور بودند تمام وعدههای غذایی هیتلر را بچشند، بعد از اطمینان از سالم بودن غذاها، غذاها به هیتلر داده میشد.
در شرایطی که شهروندان آلمان دچار کمبود غذا میشدند، بهسختی قهوه گیر میآوردند و کرهای که با آرد رقیق شده بود، روی نان میمالیدند. او خوشطعمترین غذاها را هر روز میخورد؛ البته غذایی که هرلقمه با چاشنی ترس از مرگ همراه بود!
مارگو زمانی که ۲۴ ساله بود، در زمستان سال ۱۹۴۱، از آپارتمان والدین خود در برلین که مورد اصابت بمب قرار گرفته بود فرار کرد و به خانهی نامادریاش در دهکدهای در لهستان رفت. از قضا این خانه در سهکیلومتری یکی از محلهای اقامت هیتلر بود! جایی که او از آنجا جبه نبرد شرق را رهبری میکرد.
رئیس این مرکز، یک نازی پیر بود.
روزی او به مارگو دستور داد تا همراه آنها بیاید. از آن زمان او در حلقهی ۱۵ زن پیشمرگ قرار گرفت.
آنها در یک ساختمان دو طبقه سکونت داده شدند که در آنجا غذاهای هیتلر آماده میشد.
در آن زمان این شایعه وجود داشت که متفقین قصد مسموم کردن هیتلر را دارند، بنابراین پیشمرگها وادار بودند کار حساسی انجام بدهند.
در طول دوسالی که مارگو پیشمرگ هیتلر بود، هیچوقت هیتلر را از نزدیک ندید. صرفاً وقتی که هیتلر به محل اقامت شرقی میآمد، او را ساعت ۸ صبح بیدار میکردند تا آمادهی کار ویژهای باشد.
به این ترتیب که مارگو حاضر نشده بود به انجمن دختران آلمانی حمایتکنندهی نازیها بپیوندد، در شرایطی قرار گرفت که مجبور به کمک به هیتلر شد. در این زمان همسر او «کارل» در میدان جنگ بود و او در این دوسال خبری ازش نداشت.
در ۲۰ جولای ۱۹۴۴؛ زمانی که به هیتلر سوءقصد نافرجامی شد، چند سرباز زنان پیشمرگ را دعوت کرده بودند تا در یک چادر، نزدیک محل اقامت هیتلر فیلمی را باهم ببینند.
بعد از انفجار، بعضیها فریاد زدند که هیتلر مرده است! اما هیتلر فقط چند جراحت کوچک برداشته بود.
بعد از این حادثه، حلقهی محافظتی از هیتلر محکمتر شد.
«ادامه دارد...»
حقایقی دربارهی آدولف هیتلر سیاستمدار آلمانی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com