خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
470
امتیاز واکنش
5,538
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
51 روز 12 ساعت 16 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام اثر: امپراتوری ساتارا
نام نویسنده:علی آبانی
خلاصه:
پیوند ناگسستنی شش بردار؛ این‌بار همراه آنجلا! هرکدام در راه اندیشه‌ای برای ایجاد انگیزه؛ انگیزه‌‌ای که ارمغانی از صلح داشته باشد. صلح جهانی! هزارتوی راه‌شان سخت در هم تنابیده و رأس آن ساتاراست؛ ساتارایی که برای رسیدنش آزمون‌های سختی در نظر دیده. آیا می‌توانند؟ آخر راه چگونه است؟
لینک:لینک رمان


نقد و بررسی رمان امپراتوری ساتارا | علی آبانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: زینب نامداری، Hadis.A 862، فاطمـ♡ـه و 4 نفر دیگر

LIDA_M

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/4/20
ارسال ها
1,796
امتیاز واکنش
20,432
امتیاز
428
محل سکونت
Cemetery
زمان حضور
78 روز 19 ساعت 52 دقیقه
به نام رب القلم
نقد و بررسی رمان "
امپراطوری ساتارا"
رمان "امپراطوری ساتارا" از آن دسته رمان هایی بود که اوایل مرا ترغیب به ادامه رمان می‌کرد ولی در ادامه انگار افسار از دست نویسنده خارج شده بود و رمان به سمتی که نباید می‌رفت کشیده می‌شد.
کاراکتر زیاد همیشه دردسرساز است!
در "
امپراطوری ساتارا" تعداد شخصیت‌ها آن‌قدر زیاد بود که به جز 2_3 نفر، با آورده شدن اسم آن شخصیت به اوایل رمان برمی‌گشتم تا نقشش را پیدا کنم!
علاوه بر وجود این نقض در شخصیت پردازی، ضعف در پردازش آن‌ها هم به عبارتی ناامیدم کرد!

صرافت، هنجار، اذهان و تعلقات و... شخصیت ها باید قدم به قدم ذکر شوند.
ولی شخصیت‌ها انگار ثبات نداشتند! مثلا دراکو شخصتی به اصطلاح خیلی قوی که احساسی را نشون نمی‌داد و... افراط در این شخصیت خواننده را زده می‌کرد! از طرفی دیگر تام! بنده به عنوان خواننده نمی‌توانستم شخصیت ها را درک و با آن‌ها همراهی کنم!
مطالعه کم نویسنده هم یکی از علت های دیگری است که باعث ضعف ایده و شخصیت پردازی شده بود.
شخصیت سایکو اگر همان‌گونه که نویسنده گفت یک سادیسمی دل‌شکسته (!) است بعضی سهل انگاری ها و کار هایی انجام می‌داد که باعث زیر سوال برده شدن سطح مطالعه نویسنده بود!
در قدم اول نویسنده باید نوع سادیسم او را مشخص کرده و درباره این گونه افراد تحقیق می‌کرد! بعد با توجه به سطح مریضی موجود در بدن و علت وجودش که بستگی به نویسنده دارد
(البته با توجه به مریضی سادیسم واقعی) شخصی را طراحی کند نه اینکه با خواندن چند مطلب ساده شخصیتی را طراحی کند که باعث می‌شود خواننده از رمان دل‌سرد شود!
با توجه به شخصیت سایکو در رمان او یک سادیسم جسمی بود. با این حال وجود مازوخیسم و یا دیگر نوع های سادیسم همزمان می‌توانست جالب‌تر باشد.
باید در نظر بگیریم که سادیسم مریضی روانی جهت ارضاع، آرامش یا نشان دادن قدرت است پس در نتیجه زجرکشی کافی نیست و نویسنده نباید فقط در این جهت زوم می‌کرد، این‌که قربانی را با زجر بکشند فقط درحالت های حاد اتفاق می‌افتد؛ اگر او سادیسم حاد دارد پس سهل انگاری در محدودیت زمانی آزاد بودن سایکو برای انجام بعضی چیز ها باورپذیری را کمتر می‌کرد.
همان‌طور که بالا گفتم اصولا افراد سادیسم این‌کار را برای نشان دادن قدرت خود و چیز های مشابه یا ارضاع ج***ی انجام می‌دهند، پس تکه تکه کردن چند کودک نمی‌تواند به اندازه‌‌ی آزار افراد بالغ برایشان خوش‌آیند باشد!
بهتر است نویسنده این قسمت را اصلاح کند؛ زیرا با توجه به شخصیت سایکو اون دچار سادیسم حاد است و تا کشتن افراد پیش می‌رود یعنی این امر بیشتر بر او صدق می‌کند.
مشکل دیگر شخصیت سن او بود! پسری 14 ساله‌ی سادیسم که یک زن بالغ را زجرکش و همزمان با دو مرد بالغ که قدرت دارند مبارزه کرد آن هم فقط با یک چاقو و قدرت اسید که البته استفاده از قدرتش کمتر بود؟!!! حتی با وجود این‌که موفق نشد. امیدوارم نویسنده واقعا دلیل قانع کننده‌ای برای این حجم از تخیل داشته باشد!
قدرت آتسو! به شخصه متوجه نشدم قدرت آتسو زمان هست یا توانایی کنترل و سفر در ابعاد؟! نویسنده عزیز باید توجه داشته باشد این دو قدرت تفاوت‌ها و کمبود هایی دارد!
باورپذیری در فانتزی هم وجود دارد!
درواقع قدرت دراکو، آتسو، ساتارا و بعضی از فرمانده‌ها یا باید محدودیت داشته باشد یا یک ضعف!
سن پایین شخصیت ‌ها یکی دیگر از مشکلاتی بود که بهتر است نویسنده به آن رسیدگی کند!
ایده یکی از اصل های اولیه رمان است که باید جذاب و به‌دور از کلیشه باشد، ولی "
امپراتوری ساتارا" در این امر کاملا موفق نبود.
بنده وقتی قدرت های غیر کلیشه‌ای کاراکتر ها را دیدم متوجه ذهن خلاق نویسنده شدم. با این حال این نکته مثبت نمی‌توانست نقض‌های رمان را بپوشاند!
باورپذیری پایین از جذابیت رمان کم کرده و خواننده را از ادامه رمان بازمی‌دارد و نداشتن محدودیت در بعضی موضوعات باعث می‌شد سطح رمان خیلی پایین بیاید!
بی توجه‌ای به برخی از سوژه‌ها مثل کاراکتر‌های دیگر، ما درطول داستان اکثرا همراه فرمانده یوکان و زیر دستانش بودیم مثل این‌که شخصیت های دیگر اصلا وجود نداشتند؛ یا هندی کردن رمان (!) چطور ممکن است کسی با تیرباران زنده بماند و با یک لشکر به قول نویسنده تا دندان مسلح بجنگد؟!! درصورتی که حتی نامیرا یا به عبارتی شکست ناپذیر هم نیست؟!
یا وقتی که آن‌ها به سختی می‌توانند با پنج در صد قدرتشان کنار بیایند پس چگونه موقع دعوا می‌توانند از صد در صد آن استفاده کنند بدون این‌که تحت
تاثیر درد قرار بگیرن؟!
برای مثال میگل درحالی که بدنش تکه تکه شده بود حرف می‌زد.
باعث زده شدن خوانده می‌شود. بهتر است نویسنده حداقل برای این اتفاقات دلیل بیاورد!
قسمت هایی مثل زنده ماندن سایکو بعد آن اتفاق!
وجود زهرا و محمد در رمانی با شخصیت های فانتزی غیر شرقی که از قضا با آتسو نسبت دارند؟!! و یا وجود شروین نامی؟!
آمدن آن‌ها به ایران، نوشیدن چای و... باعث شد چند لحظه شوکه شوم!
استفاده از اصطلاحات ایرانی در رمان فانتزی؟!!
نویسنده بهتر است در رمان های فانتزی از شهر/کشور/قاره های غیر تخیلی مخصوصا کشور هایی مثل ایران استفاده نکند زیرا از جهت باورپذیری به مشکل برمی‌خورد!
وجود هادس یعنی خدای دنیای زیرین و اشیای قیمتی در یونان باستان همراه با برزخ و خدای واقعی در رمان فانتزی با دنیایی فانتزی؟!!
نویسنده‌ی عزیز لطفا تمامی قسمت های مربوطه را
حذف یا جایگزین کنید.
رمان از بازه زمانی و مکانی مشخصی هم بهره نمی‌برد، برای مثال پایتخت در کجا بود و کدام شهر؟کدام سال؟کدام قرن؟ نویسنده عزیز باید به یاد داشته باشد وقتی در دنیای فانتزی شهر/کشور/ایالتی خلق می‌کند باید همه‌ی جوانب را در نظر بگیرد، یعنی از قوانین گرفته تا نوع پوشش مردم؛ درصورتی که در رمان نه تنها موقعیت جغرافیایی فرضی برای آن شهر در نظر گرفته نشده بود بلکه اسمی هم نداشت!
استفاده از وسیله های بازه های زمانی مختلف در یک زمان؟!! برای مثال هتل و اسب؟! یا نقشه هولوگرامی؟!
باورپذیری پایین در رمان مثل این است که از داخل تنور ماهی سخن‌گو بیرون بیاید!
تخیل و فانتزی هم حد و چارچوبی دارد که رمان "
امپراطوری ساتارا" این را شکسته بود نمونه هایی هم بالا مثال زدم، علاوه بر این از نوع خاصی پیروی نمی‌کرد که این خواننده را گیج می‌کرد. فانتزی انواع دارد در اوایل "امپراطوری ساتارا" رمان از نوع جادو و شمشیرزنی با کمی تغییر استفاده می‌کرد ولی در ادامه با وارد شدن نوع اساطیری باعث شد سیر رمان بهم بریزد!
سیر رمان خیلی تند بود و مخاطب نمی‌توانست با آن همراه شود علاوه بر آن روان و خیلی خوب نبودن قلم که نیاز هر رمانیست، استفاده از اینتر بیش از حد که متن را خسته کننده می‌کرد، اشکالات تایپی و نگارشی خیلی زیاد، مونولوگ کم، دیالوگ های ضعیف، نبود تعادل بین دیالوگ و مونولوگ، استفاده نکردن از یک لحن مشخص و اشکالاتی که درطول نقد به آن‌ها اشاره شده هم تاثیر منفی زیادی بر سیر و روند داشته، آن را خسته کننده می‌کرد.
این یک ضعف بزرگ برای رمان محسوب می‌شود!
در روند رمان بهتر است نویسنده، خواننده را مستقیما مخاطب قرار ندهد و در تغییر های مکانی/زمانی از روش های درست استفاده کند نه از نام بردن مکان درون داستان!
درون رمان پرش های زمانی/مکانی دیده می‌شود باعث می‌شود خواننده گیج شود و به عبارتی نفهمد چی به چیه؟ این موارد باعث می‌شود از ایده اصلی دور شود.
ژانر فانتزی ژانر سنگینی‌ست که نیازمند اصل های مهمی مثل خلاقیت، شخصیت پردازی قوی و حرفه‌ای، توصیف قوی و حرفه‌ای، قلم خوب و هدف‌مند، ذهن بی‌پروا، ایده بدور از کلیشه و توجه به جزئی ترین چیزهاست؛ حتی گاهی باورپذیری!
درواقع تمامی ژانر ها نیازمند این اصول هستند، ولی فانتزی کمی بیشتر به آنها نیاز دارد چون تقریبا کل داستان برگرفته از تخیل است و همراه کردن خواننده با روند رمان چیز مهمی‌ست!
توصیفات خیلی ضعیف بودند و توصیف چهره تقریبا صفر بود! نویسنده بعضی سوژه ها را به خوبی توصیف کرده بود اما از بعضی سوژه ها به آسانی گذر کرده بود.
برای مثال در روز مسابقه از نظر توصیف خیلی ضعیف بود ولی در پارت 1 توصیفات خوب بودند. در توصیف رابـ*ـطه هم باید وصف صورت بگیرد؛ نه اینکه با مثال یا تمثیل سعی در نشان دادن داشته باشیم. به سبکی نویسنده باید قدم به قدم توصیفات را وارد رمان کند تا برای مخاطب تصویر و آن را تجربه کند؛

بهتر است نویسنده توصیفات درست و به‌جا را افزایش دهد. بیشتر سعی کند فیلم‌بردار باشد تا گزارش گر!
هدف‌مند نبودن متن و وجود تمامی این اشکالات باعث شده بود سطح رمان پایین‌تر از حد مطلوب باشد! نویسنده بهتر است تمامی این ها را ویرایش یا حذف کند!

با تشکر از انتقاد پذیری شما
LIDA
کادر نقد رمان‌98


نقد و بررسی رمان امپراتوری ساتارا | علی آبانی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: زینب باقری، فریان، MĀŘÝM و 7 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا