- عضویت
- 8/4/20
- ارسال ها
- 1,796
- امتیاز واکنش
- 20,432
- امتیاز
- 428
- محل سکونت
- Cemetery
- زمان حضور
- 78 روز 19 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
نفس عمیقی کشید و از در طاق باز داخل شد.
زیر لـ*ـب گفت:
_حتی به خودش زحمت نداده درو ببنده. هه!
خانه بیش از حد نیاز ساکت بود!
وارد اتاق نشیمن شد و با دیدن رد خون چند لحظه بیحرکت ماند!
به آرامی رد را دنبال کرد و به پای تلفن رسید. بد گمان نگاهی به آخرین شماره انداخت.
با دیدن شمارهی آن مرد نحس، با خشم تلفن را...
زیر لـ*ـب گفت:
_حتی به خودش زحمت نداده درو ببنده. هه!
خانه بیش از حد نیاز ساکت بود!
وارد اتاق نشیمن شد و با دیدن رد خون چند لحظه بیحرکت ماند!
به آرامی رد را دنبال کرد و به پای تلفن رسید. بد گمان نگاهی به آخرین شماره انداخت.
با دیدن شمارهی آن مرد نحس، با خشم تلفن را...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
داستان کوتاه مجموعه پایان | LIDA کاربر انجمن رمان۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: