- عضویت
- 18/4/21
- ارسال ها
- 242
- امتیاز واکنش
- 5,662
- امتیاز
- 263
- محل سکونت
- خانوادهام!
- زمان حضور
- 29 روز 11 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
مادر لبانش را شیرین گاز میگیرد.
_دختر نگو اینطوری زشته خاله جون. بقیه بشنون جدی میگیرن نمیگن از سادگی خودته فکرا دیگه میکنن.
باران پشت چشمی نازک میکند که مژه های پر پشت و فر خورده اش بر رویِ چشمان قهوه رنگش، سایه ای زیبا میاندازد و زیباییش را چند برابر جلوه میکند.
_خاله افسویِ تپلم، زشت این دخترته که دارن راجبه عروسیش حرف میزنن...
_دختر نگو اینطوری زشته خاله جون. بقیه بشنون جدی میگیرن نمیگن از سادگی خودته فکرا دیگه میکنن.
باران پشت چشمی نازک میکند که مژه های پر پشت و فر خورده اش بر رویِ چشمان قهوه رنگش، سایه ای زیبا میاندازد و زیباییش را چند برابر جلوه میکند.
_خاله افسویِ تپلم، زشت این دخترته که دارن راجبه عروسیش حرف میزنن...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان سقوط قفنوس | pegah84 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com