خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

عسل شمس

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/4/21
ارسال ها
188
امتیاز واکنش
6,082
امتیاز
198
محل سکونت
crystal city
زمان حضور
14 روز 10 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: مرغوا
نام نویسنده: ❄Asal
ژانر: جنایی_ مافیایی، عاشقانه
خلاصه: افکار ترسناک هستند. از همه چیز در این دنیا ترسناک تر! چون افکار آدم‌هاست که همه چیز را کنترل می‌کند! او این را خوب می‌دانست و یاد گرفته بود به بهترین نحو ممکن از آن استفاده کند. اما یک چیز آزارش می‌داد. ترس از تاریکی! برای کسی مثل او مسخره می‌آمد؛ اما حقیقت چیز دیگری بود. او هنوز هم همان بود؛ فقط ظاهرش عوض شده بود!
از مرگ واهمه‌ای نداشت؛ اما از تاریکی چرا، چون فکر می‌کرد مرگ پایان درد است؛ ولی تاریکی شروعش...
لینک رمان: در حال تایپ - رمان مرغوا | ❄Asal کاربر انجمن ۹۸


نقد و بررسی رمان مرغوا | ❄️Asal کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: زینب باقری، ~XFateMeHX~، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 7 نفر دیگر

حنانه سادات میرباقری

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/11/19
ارسال ها
1,194
امتیاز واکنش
8,274
امتیاز
283
زمان حضور
40 روز 14 ساعت 32 دقیقه
نقد و بررسی رمان مرغوا
به نام آنکه هستی نام از او یافت
فلک جنبش، زمین آرام از او یافت

علاقه نویسنده های تازه کار به ژانر های هیجانی و پر ماجرا را به خوبی درک می‌کنم اما نویسنده باید سعی کند طوری داستان و شخصیت ها را کنار هم بچیند که با موضوعی که مطرح کرده همخوانی داشته باشد و مهم‌تر از همه نویسنده باید شخصیت های رمان خودش را درک کند و بتواند خودش را جای او قرار دهد چرا که کاغذ سفید جلوی نویسنده به ما یاداوری می‌کند که خدا بودن چقدر سخت است. نویسنده عزیز مرغوا، افرا، پدر بزرگ، شهریار، کامران و تمام‌ شخصیت هایش را به خوبی می‌شناخت و در نتیجه می‌توانم بگویم احساسات رمان تا حد زیادی در تجربه اول زیبا و ملموس بود. اما نویسنده باید به یاد داشته باشد که بخش مهمی از روابط اجتماعی شخصیت‌ها در دیالوگ شکل می‌گیرد و متاسفانه نویسنده‌ کمی به این موضوع بی توجهی کرده بود؛ هر چند که در تجربه های اول نویسندگی این نواقص طبیعیست منتها امکان برطرف شدنش نیز وجود دارد! زمان هایی که شخصیت عصبانیست نباید دیالوگ‌ها طولانی باشد، زمانی که شخصیت ناراحت است نباید جمله کامل باشد و در کل باید بگویم به طور مثال لرزش صدای شخصیت باید در لحن و گفتارش مشهود باشد. شخصیت پردازی افرا زیبا و یکدست بود ولی با شخصیتی که نویسنده توصیف کرده بود کمی تفاوت داشت. با توجه به اطلاعات ما از افرا در گذشته، می‌دانستیم که او دختر جوانیست که سالهاست در کار های خلاف جای گرفته و همچنین دست پرورده‌ی پدربزرگی خلافکار و کار بلد است در نتیجه افرا باید قضیه شاهارا، را می‌دانست و این‌که باید وسواس بیشتری بر روی افرادش داشت. جز این، افرا باید بر خودش هم تسلط بیشتری می‌داشت تا با حرف های نویسنده همزادپنداری کند.
در ضمن از آن جایی که من متوجه شدم خانواده افرا، خانواده‌ای اشرافی هستند منتها از لحن و برخورد پدربزرگ افرا و خودش این موضوع قابل مشاهده نبود و امیدوارم بتوانید این نقص را ویرایش کنید. ولی در نگاه کلی تا این‌‌جای رمان فضای جنایی رمان را درک کردم. ژانر جنایی_مافیایی به خوبی گنجانده شده بود ولی خبری از ژانر عاشقانه نبود، هر چند می‌دانم که رمان هنوز در ابتدای راه قرار دارد و وقت زیادی برای نشان دادن خود دارد پس تنها پیشنهادم به نویسنده این است که کمی عجله کند مبادا که خواننده از صبوری خسته شود! یک اشتباه شایع دیگری که در اکثر رمان های نویسنده های تازه کار دیده می‌شود؛ تغیر راوی اول شخص به سوم شخص است. بانو جان، در اصول نویسندگی شما باید یک سیر مشخص را طی کنید. منتها قبول دارم که گاهی نیاز است رمان از سمت فرد دیگری هدایت شود و در این حال نویسنده می‌تواند با شخصیت پردازی‌ای قوی، راوی را به دست فرد دیگری بسپارد و یا این‌که گذشته را در مرور خاطرات نشان دهد. موضوع دیگری که شایسته تحسین است، تلاش نویسنده برای بهتر نشان دادن توصیفات است. چون مرغوا، رمانی کم کاراکتر است نویسنده سعی کرده بود، توصیفات چهره را کم کم وارد کند اما این سیر خیلی کند شد و می‌توانم بگویم تا این‌جای رمان خیلی کم بود. همچنین توجه داشته باشید که شخصیت های زودگذر هم نیاز به یک توصیفات جزئی دارند و نباید خیلی ساده از آنها گذشت. در کنار توصیفات چهره، نگاه بیشتری هم به توصیفات مکان، لباس های کاراکتر و این موارد سطحی هم داشته باشید. دیالوگ های شما لحن محاوره‌ای و مونولوگ های شما لحنی ادبی داشت پس عزیز جان دقت کنید که در مونولوگ‌ها قواعد جمله و ترتیب اصول رعایت شود. ضمنا برای جذابیت بیشتر کار خود می‌توانید تلاش کنید که دیالوگ ها را کوتاه کنید و در دیالوگ‌ها از ضمیر کمتر استفاده کنید و مانع گمراهی خواننده شوید. مرغوا، پیرنگی خوب اما نسبتا تکراری داشت ولی از نامی که نویسنده برگزیده بود و به معنای فال بد لحاظ شده بود، مشخص بود که فرد خلاقی در ماجرا دست دارد پس سعی کنید تغیرات بیشتری بدهید و بر خلاف پیش‌بینی های خواننده رفتار کنید. در نهایت باید بگویم اگر نویسنده پیشنهادات بنده را رعایت کند و در کنارش حتما متنش را قبل از بارگذاری نهایی یکبار بخواند می‌تواند از بسیاری از مشکلات و ابهامات جلوگیری کند و اثری جذاب‌تر خلق کند‌. همچنین پیشنهاد دیگرم این است که از اسم های عادی‌تر استفاده کنید تا خواننده با رمان خو بگیرد و برای حرفه‌ای‌تر نشان دادن کارتان گذر زمان را هم یکهو قید نکنید بلکه با تغیر فصل یا نشان دادن تاریخ بیان کنید.
قصد من به هیچ‌وجه تخریب نبود و امیدوارم درپیشرفت نویسنده موثر بوده باشم.
نکته: این رمان تا پست ۲۵ توسط بنده نقد شده است.
با آرزوی موفقیت و سعادت برای شما:گل:
حنانه سادات میرباقری
کادر نقد رمان ۹۸


نقد و بررسی رمان مرغوا | ❄️Asal کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: ~HadeS~، ~XFateMeHX~، ɢнαzαʟ و 7 نفر دیگر

عسل شمس

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/4/21
ارسال ها
188
امتیاز واکنش
6,082
امتیاز
198
محل سکونت
crystal city
زمان حضور
14 روز 10 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
نقد و بررسی رمان مرغوا
به نام آنکه هستی نام از او یافت
فلک جنبش، زمین آرام از او یافت

علاقه نویسنده های تازه کار به ژانر های هیجانی و پر ماجرا را به خوبی درک می‌کنم اما نویسنده باید سعی کند طوری داستان و شخصیت ها را کنار هم بچیند که با موضوعی که مطرح کرده همخوانی داشته باشد و مهم‌تر از همه نویسنده باید شخصیت های رمان خودش را درک کند و بتواند خودش را جای او قرار دهد چرا که کاغذ سفید جلوی نویسنده به ما یاداوری می‌کند که خدا بودن چقدر سخت است. نویسنده عزیز مرغوا، افرا، پدر بزرگ، شهریار، کامران و تمام‌ شخصیت هایش را به خوبی می‌شناخت و در نتیجه می‌توانم بگویم احساسات رمان تا حد زیادی در تجربه اول زیبا و ملموس بود. اما نویسنده باید به یاد داشته باشد که بخش مهمی از روابط اجتماعی شخصیت‌ها در دیالوگ شکل می‌گیرد و متاسفانه نویسنده‌ کمی به این موضوع بی توجهی کرده بود؛ هر چند که در تجربه های اول نویسندگی این نواقص طبیعیست منتها امکان برطرف شدنش نیز وجود دارد! زمان هایی که شخصیت عصبانیست نباید دیالوگ‌ها طولانی باشد، زمانی که شخصیت ناراحت است نباید جمله کامل باشد و در کل باید بگویم به طور مثال لرزش صدای شخصیت باید در لحن و گفتارش مشهود باشد. شخصیت پردازی افرا زیبا و یکدست بود ولی با شخصیتی که نویسنده توصیف کرده بود کمی تفاوت داشت. با توجه به اطلاعات ما از افرا در گذشته، می‌دانستیم که او دختر جوانیست که سالهاست در کار های خلاف جای گرفته و همچنین دست پرورده‌ی پدربزرگی خلافکار و کار بلد است در نتیجه افرا باید قضیه شاهارا، را می‌دانست و این‌که باید وسواس بیشتری بر روی افرادش داشت. جز این، افرا باید بر خودش هم تسلط بیشتری می‌داشت تا با حرف های نویسنده همزادپنداری کند.
در ضمن از آن جایی که من متوجه شدم خانواده افرا، خانواده‌ای اشرافی هستند منتها از لحن و برخورد پدربزرگ افرا و خودش این موضوع قابل مشاهده نبود و امیدوارم بتوانید این نقص را ویرایش کنید. ولی در نگاه کلی تا این‌‌جای رمان فضای جنایی رمان را درک کردم. ژانر جنایی_مافیایی به خوبی گنجانده شده بود ولی خبری از ژانر عاشقانه نبود، هر چند می‌دانم که رمان هنوز در ابتدای راه قرار دارد و وقت زیادی برای نشان دادن خود دارد پس تنها پیشنهادم به نویسنده این است که کمی عجله کند مبادا که خواننده از صبوری خسته شود! یک اشتباه شایع دیگری که در اکثر رمان های نویسنده های تازه کار دیده می‌شود؛ تغیر راوی اول شخص به سوم شخص است. بانو جان، در اصول نویسندگی شما باید یک سیر مشخص را طی کنید. منتها قبول دارم که گاهی نیاز است رمان از سمت فرد دیگری هدایت شود و در این حال نویسنده می‌تواند با شخصیت پردازی‌ای قوی، راوی را به دست فرد دیگری بسپارد و یا این‌که گذشته را در مرور خاطرات نشان دهد. موضوع دیگری که شایسته تحسین است، تلاش نویسنده برای بهتر نشان دادن توصیفات است. چون مرغوا، رمانی کم کاراکتر است نویسنده سعی کرده بود، توصیفات چهره را کم کم وارد کند اما این سیر خیلی کند شد و می‌توانم بگویم تا این‌جای رمان خیلی کم بود. همچنین توجه داشته باشید که شخصیت های زودگذر هم نیاز به یک توصیفات جزئی دارند و نباید خیلی ساده از آنها گذشت. در کنار توصیفات چهره، نگاه بیشتری هم به توصیفات مکان، لباس های کاراکتر و این موارد سطحی هم داشته باشید. دیالوگ های شما لحن محاوره‌ای و مونولوگ های شما لحنی ادبی داشت پس عزیز جان دقت کنید که در مونولوگ‌ها قواعد جمله و ترتیب اصول رعایت شود. ضمنا برای جذابیت بیشتر کار خود می‌توانید تلاش کنید که دیالوگ ها را کوتاه کنید و در دیالوگ‌ها از ضمیر کمتر استفاده کنید و مانع گمراهی خواننده شوید. مرغوا، پیرنگی خوب اما نسبتا تکراری داشت ولی از نامی که نویسنده برگزیده بود و به معنای فال بد لحاظ شده بود، مشخص بود که فرد خلاقی در ماجرا دست دارد پس سعی کنید تغیرات بیشتری بدهید و بر خلاف پیش‌بینی های خواننده رفتار کنید. در نهایت باید بگویم اگر نویسنده پیشنهادات بنده را رعایت کند و در کنارش حتما متنش را قبل از بارگذاری نهایی یکبار بخواند می‌تواند از بسیاری از مشکلات و ابهامات جلوگیری کند و اثری جذاب‌تر خلق کند‌. همچنین پیشنهاد دیگرم این است که از اسم های عادی‌تر استفاده کنید تا خواننده با رمان خو بگیرد و برای حرفه‌ای‌تر نشان دادن کارتان گذر زمان را هم یکهو قید نکنید بلکه با تغیر فصل یا نشان دادن تاریخ بیان کنید.
قصد من به هیچ‌وجه تخریب نبود و امیدوارم درپیشرفت نویسنده موثر بوده باشم.
نکته: این رمان تا پست ۲۵ توسط بنده نقد شده است.
با آرزوی موفقیت و سعادت برای شما:گل:
حنانه سادات میرباقری
کادر نقد رمان ۹۸
سلام به حنانه عزیزم:aiwan_light_heart:
مرسی از نقدت
چشم عزیزم خودمم میدونستم که اینا مشکل داره ولی برای اطمینان بیشتر گذاشتم که ببینم آیا واقعا مشکل هستن یا نه رمان رو خوب می‌کنه
ایشالا ویرایش میزنم بهتر میشه بازم ممنون از تذکراتت:flowerb:


نقد و بررسی رمان مرغوا | ❄️Asal کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻، حنانه سادات میرباقری، ɢнαzαʟ و 5 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا