- عضویت
- 8/6/20
- ارسال ها
- 722
- امتیاز واکنش
- 6,368
- امتیاز
- 213
- سن
- 23
- محل سکونت
- اتاقم
- زمان حضور
- 27 روز 20 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
باتوجهبه سرعت سرسامآور پیشرفت فناوری، گاهی اوقات باورهای غلطی دربارهی ابزار موجود در آن شکل میگیرد و درک افراد مختلف از آن موضوع را تحتالشعاع قرار میدهد. در این مقاله قصد داریم ۱۰ مورد از باورهای غلط دربارهی سختافزار کامپیوتر را که دستهای از افراد آن را به اشتباه متوجه شدهاند، زیر ذرهبین قرار دهیم و انحراف آنها را ارزیابی کنیم. این ۱۰ مورد باور غلط بیشترین وجه اشتراک را دربین سایر اطلاعات نادرست سختافزاری دارند و بیشتر در میادین مبتدی حوزهی فناوری دستبهدست میشوند.
۱- مقایسهی پردازندههای مختلف براساس تعداد هستهها و سرعت کلاک آنها انجام میشود
این باور غلط است.
اگر از مدتها پیش در دنیای فناوری بودهاید، حتما تاکنون شنیدهاید که بعضی افراد برای مقایسه بین دو پردازنده بگویند: «پردازندهی A دارای ۴ هسته است و فرکانس آن ۴ گیگاهرتز است. درمقابل اما، پردازندهی B دارای ۶ هسته است که فرکانس ۳ گیگاهرتزی ارائه میکنند. بنابراین، ۱۶ = ۴ × ۴ و از آنجاکه ۱۸ = ۳ × ۶، پس قطعا پردازندهی B عملکرد بهتری دارد.» این گزاره یکی از پرایرادترین گزارهها در دنیای سختافزار کامپیوتر بهشمار میرود. برای مقایسهی دو پردازنده، پارامترها و معیارهای بسیار زیادی وجود دارند که چنین قیاسی را از پایه مردود و خالی از اعتبار میکنند. بنابراین، بههیچعنوان نمیتوان دو پردازنده را با این روش با یکدیگر مقایسه کرد.
بهفرض در مثالی که گفته شد اگر تمام پارامترهای دیگر برابر باشند، پردازندهی ۶ هستهای سریعتر از نمونهی ۴ هستهای خواهد بود. ازسویی دیگر، تحت شرایطی خاص، پردازندهای با فرکانس ۴ گیگاهرتز قطعا از همان تراشه با فرکانس ۳ گیگاهرتز سریعتر خواهد بود. اما، فراموش نکنید با افزودن پارامترهای پیچیدهی تراشههای واقعی به میدان مقایسه، دستیابی به نتیجه و انجام قیاس معنی خود را از دست میدهد.
بهعبارتی دیگر، مقایسه زمانی صحیح است که با ارزیابی ویژگیهای داخلی پردازنده و درنظر گرفتن عوامل خارجی مثل نیاز کاربر، انجام شود
بعضی عملیات و فرایندهای پردازشی نیاز به فرکانس بالا دارند و در مواردی دیگر هستههای بیشتر بهرهوری را افزایش خواهند داد. ازسویی دیگر، ممکن است پردازندهای برای اجرای فرمانها نیاز به انرژی زیادی داشته باشد و عملا عملکرد آن بهصرفه نباشد. همچنین، ممکن است یک پردازنده دارای حافظه کش بیشتری باشد یا پایپلاین انجام وظایف در آن، بهتر بهینهسازی شده باشد. فهرست معیارهای مؤثر بر مقایسه میتواند همچنان ادامه پیدا کند و با درنظر گرفتن هرکدام نتایج گیج کنندهتر شوند؛ بنابراین هرگز برپایهی تعداد هسته و میزان فرکانس پردازندهها را مقایسه نکنید.
۲- سرعت کلاک مهمترین شاخص عملکرد پردازنده است
این باور غلط است.
گذشتهاز تعداد هستهها و میزان فرکانس پردازنده، باید تأکید کنیم که سرعت کلاک پردازنده نیز بهتنهایی همهچیز نیست. دو پردازنده در یک محدودهی قیمتی متناسب با پردازش در یک فرکانس ممکن است همچنان تفاوت عملکردی نشان دهند.
قطعا سرعت هستهها در میزان بهرهوری اثرگذار است؛ اما، پساز رسیدن به میزانی خاص، سایر عوامل نقش مؤثرتری ایفا میکنند. پردازندهها ممکن است مدتزمان زیادی را در انتظار پاسخگویی دیگر بخشهای سیستم صرف کنند؛ بنابراین مقدار حافظهی کش و معماری ساختار پردازنده نیز اهمیت بسیار زیادی خواهند داشت. این دو عامل میتوانند میزان زمان انتظار را کاهش دهند و متعاقبا، سبب افزایش بهرهوری عملکرد پردازنده شوند.
قطعا میتوان مدعی شد که یک پردازنده با سرعت کم و معماری داخلی بهینهتر میتواند دادههای بیشتری را نسبتبه یک پردازندهی سریع با معماری نهچندان بهینه، پردازش کند. همچنین، در طراحیهای نوین پردازندهها، اندازهی میزان عملکرد به توان مصرفی (Performance per Watt) تبدیل به فاکتور اصلی برای تعیین میزان عملکرد آنها شده است.
۳- پردازنده اصلیترین عضو در تعیین میزان توانایی یک سیستم کامپیوتری است
این باور غلط است.
این موضوع درگذشته کاملا صحت داشت؛ اما با پیشرفت فناوری و پیچیدگیهای بیشتر، هرروز اعتبارش کمتر میشود. هنوز برحسب عادت گذشته بسیاری از افراد به اشتباه وظایف زیادی را به CPU یا پردازنده نسبت میدهند؛ اما در واقعیت، پردازنده فقط بخشی از یک مجموعه بزرگتر است که وظایف مختلفی را پوشش میدهد. امروزه اما، کامپیوترها متشکل از عناصر محاسباتی متفاوتی درکنار یکدیگر هستند که یک تراشه را تشکیل میدهند و بهطور کلی آن را Hetrerogeneous Computing (محاسبات ناهمگن) مینامند. بهعبارتی دیگر، این نام بر سیستمهایی که تعدادی عنصر محاسباتی را روی یک تراشه جای میدهند، دلالت دارد.
بهطور کلی، تراشههای موجود روی اکثر کامپیوترهای رومیزی و لپتاپها پردازنده هستند؛ اما تقریبا سایر دستگاههای الکترونیکی دارای تراشههای SoC یا بهعبارتی دیگر سیستم روی تراشه هستند.
مادربرد در کامپیوترهای رومیزی فضای کافی برای قرارگیری انواع تراشهها را دارد که هرکدام از آن تراشهها عملکرد خاصی ارائه میکنند؛ اما این امکان در اکثر پلتفرمهای دیگر وجود ندارد. ازاینرو، شرکتها در تلاش هستند تا چند عملکرد و ویژگی را دریک تراشه گردآوری کنند تا بدین ترتیب عملکرد و مصرف انرژی بهینهتری داشته باشند.
بنابراین، تراشههای SoC که روی گوشیهای هوشمند شاهد آن هستیم، علاوهبر پردازنده (CPU)، پردازندهی گرافیکی (GPU)، موتورهای انکد و دیکد مدیا (Media Encoder & Decoder)، اتصالات شبکه، مدیریت مصرف انرژی و بسیاری دیگر از قابلیتها را در خود جای میدهد. درحالیکه ممکن است افراد زیادی تراشهی SoC را CPU اصلی بدانند؛ اما درواقع، CPU فقط یکی از اجزای تشکیلدهندهی SoC است.
۴- فناوری و اندازهی لیتوگرافی برای مقایسه تراشهها کاربرد دارند
این باور غلط است.
اخیرا سروصدای زیادی برسر تأخیر در معرفی فناوری نود (Node) بعدی اینتل بهراه افتاده است. وقتی تولیدکنندگانی مثل اینتل یا AMD محصول جدیدی طراحی میکنند، آن محصول براساس فناوری ساخت خاصی طراحی شده است. معیار متداولی که برای طراحی بهعنوان شاخص استفاده میشود، اندازهی ترانزیستورهای کوچک است که محصول نهایی را تشکیل میدهند.
اندازهگیری این قطعات با معیار نانومتر انجام میشود. برای مثال، چند مورد از اندازههای متداول ساخت عبارتاند از: ۱۴ نانومتری، ۱۰ نانومتری، ۷ نانومتری و ۵ نانومتری. این ادعا که باید بتوانیم دو ترانزیستور هماندازه را در یک گره از لیتوگرافی ۷ نانومتری جای دهیم و این میزان برابر با فضای اشغالی توسط یک ترانزیستور در لیتوگرافی ۱۴ نانومتری است، بهنظر درست میرسد؛ اما همیشه صحت آن مورد تأیید قرار نمیگیرد. باتوجهبه موضوع زیادبودن سربار پردازشی (Overhead)، تعداد ترانزیستورها و قدرت پردزاش عامل مناسبی برای مقایسه با فناوری ساخت و اندازه بهشمار نمیروند.
۱- مقایسهی پردازندههای مختلف براساس تعداد هستهها و سرعت کلاک آنها انجام میشود
این باور غلط است.
اگر از مدتها پیش در دنیای فناوری بودهاید، حتما تاکنون شنیدهاید که بعضی افراد برای مقایسه بین دو پردازنده بگویند: «پردازندهی A دارای ۴ هسته است و فرکانس آن ۴ گیگاهرتز است. درمقابل اما، پردازندهی B دارای ۶ هسته است که فرکانس ۳ گیگاهرتزی ارائه میکنند. بنابراین، ۱۶ = ۴ × ۴ و از آنجاکه ۱۸ = ۳ × ۶، پس قطعا پردازندهی B عملکرد بهتری دارد.» این گزاره یکی از پرایرادترین گزارهها در دنیای سختافزار کامپیوتر بهشمار میرود. برای مقایسهی دو پردازنده، پارامترها و معیارهای بسیار زیادی وجود دارند که چنین قیاسی را از پایه مردود و خالی از اعتبار میکنند. بنابراین، بههیچعنوان نمیتوان دو پردازنده را با این روش با یکدیگر مقایسه کرد.
بهفرض در مثالی که گفته شد اگر تمام پارامترهای دیگر برابر باشند، پردازندهی ۶ هستهای سریعتر از نمونهی ۴ هستهای خواهد بود. ازسویی دیگر، تحت شرایطی خاص، پردازندهای با فرکانس ۴ گیگاهرتز قطعا از همان تراشه با فرکانس ۳ گیگاهرتز سریعتر خواهد بود. اما، فراموش نکنید با افزودن پارامترهای پیچیدهی تراشههای واقعی به میدان مقایسه، دستیابی به نتیجه و انجام قیاس معنی خود را از دست میدهد.
بهعبارتی دیگر، مقایسه زمانی صحیح است که با ارزیابی ویژگیهای داخلی پردازنده و درنظر گرفتن عوامل خارجی مثل نیاز کاربر، انجام شود
بعضی عملیات و فرایندهای پردازشی نیاز به فرکانس بالا دارند و در مواردی دیگر هستههای بیشتر بهرهوری را افزایش خواهند داد. ازسویی دیگر، ممکن است پردازندهای برای اجرای فرمانها نیاز به انرژی زیادی داشته باشد و عملا عملکرد آن بهصرفه نباشد. همچنین، ممکن است یک پردازنده دارای حافظه کش بیشتری باشد یا پایپلاین انجام وظایف در آن، بهتر بهینهسازی شده باشد. فهرست معیارهای مؤثر بر مقایسه میتواند همچنان ادامه پیدا کند و با درنظر گرفتن هرکدام نتایج گیج کنندهتر شوند؛ بنابراین هرگز برپایهی تعداد هسته و میزان فرکانس پردازندهها را مقایسه نکنید.
۲- سرعت کلاک مهمترین شاخص عملکرد پردازنده است
این باور غلط است.
گذشتهاز تعداد هستهها و میزان فرکانس پردازنده، باید تأکید کنیم که سرعت کلاک پردازنده نیز بهتنهایی همهچیز نیست. دو پردازنده در یک محدودهی قیمتی متناسب با پردازش در یک فرکانس ممکن است همچنان تفاوت عملکردی نشان دهند.
قطعا سرعت هستهها در میزان بهرهوری اثرگذار است؛ اما، پساز رسیدن به میزانی خاص، سایر عوامل نقش مؤثرتری ایفا میکنند. پردازندهها ممکن است مدتزمان زیادی را در انتظار پاسخگویی دیگر بخشهای سیستم صرف کنند؛ بنابراین مقدار حافظهی کش و معماری ساختار پردازنده نیز اهمیت بسیار زیادی خواهند داشت. این دو عامل میتوانند میزان زمان انتظار را کاهش دهند و متعاقبا، سبب افزایش بهرهوری عملکرد پردازنده شوند.
قطعا میتوان مدعی شد که یک پردازنده با سرعت کم و معماری داخلی بهینهتر میتواند دادههای بیشتری را نسبتبه یک پردازندهی سریع با معماری نهچندان بهینه، پردازش کند. همچنین، در طراحیهای نوین پردازندهها، اندازهی میزان عملکرد به توان مصرفی (Performance per Watt) تبدیل به فاکتور اصلی برای تعیین میزان عملکرد آنها شده است.
۳- پردازنده اصلیترین عضو در تعیین میزان توانایی یک سیستم کامپیوتری است
این باور غلط است.
این موضوع درگذشته کاملا صحت داشت؛ اما با پیشرفت فناوری و پیچیدگیهای بیشتر، هرروز اعتبارش کمتر میشود. هنوز برحسب عادت گذشته بسیاری از افراد به اشتباه وظایف زیادی را به CPU یا پردازنده نسبت میدهند؛ اما در واقعیت، پردازنده فقط بخشی از یک مجموعه بزرگتر است که وظایف مختلفی را پوشش میدهد. امروزه اما، کامپیوترها متشکل از عناصر محاسباتی متفاوتی درکنار یکدیگر هستند که یک تراشه را تشکیل میدهند و بهطور کلی آن را Hetrerogeneous Computing (محاسبات ناهمگن) مینامند. بهعبارتی دیگر، این نام بر سیستمهایی که تعدادی عنصر محاسباتی را روی یک تراشه جای میدهند، دلالت دارد.
بهطور کلی، تراشههای موجود روی اکثر کامپیوترهای رومیزی و لپتاپها پردازنده هستند؛ اما تقریبا سایر دستگاههای الکترونیکی دارای تراشههای SoC یا بهعبارتی دیگر سیستم روی تراشه هستند.
مادربرد در کامپیوترهای رومیزی فضای کافی برای قرارگیری انواع تراشهها را دارد که هرکدام از آن تراشهها عملکرد خاصی ارائه میکنند؛ اما این امکان در اکثر پلتفرمهای دیگر وجود ندارد. ازاینرو، شرکتها در تلاش هستند تا چند عملکرد و ویژگی را دریک تراشه گردآوری کنند تا بدین ترتیب عملکرد و مصرف انرژی بهینهتری داشته باشند.
بنابراین، تراشههای SoC که روی گوشیهای هوشمند شاهد آن هستیم، علاوهبر پردازنده (CPU)، پردازندهی گرافیکی (GPU)، موتورهای انکد و دیکد مدیا (Media Encoder & Decoder)، اتصالات شبکه، مدیریت مصرف انرژی و بسیاری دیگر از قابلیتها را در خود جای میدهد. درحالیکه ممکن است افراد زیادی تراشهی SoC را CPU اصلی بدانند؛ اما درواقع، CPU فقط یکی از اجزای تشکیلدهندهی SoC است.
۴- فناوری و اندازهی لیتوگرافی برای مقایسه تراشهها کاربرد دارند
این باور غلط است.
اخیرا سروصدای زیادی برسر تأخیر در معرفی فناوری نود (Node) بعدی اینتل بهراه افتاده است. وقتی تولیدکنندگانی مثل اینتل یا AMD محصول جدیدی طراحی میکنند، آن محصول براساس فناوری ساخت خاصی طراحی شده است. معیار متداولی که برای طراحی بهعنوان شاخص استفاده میشود، اندازهی ترانزیستورهای کوچک است که محصول نهایی را تشکیل میدهند.
اندازهگیری این قطعات با معیار نانومتر انجام میشود. برای مثال، چند مورد از اندازههای متداول ساخت عبارتاند از: ۱۴ نانومتری، ۱۰ نانومتری، ۷ نانومتری و ۵ نانومتری. این ادعا که باید بتوانیم دو ترانزیستور هماندازه را در یک گره از لیتوگرافی ۷ نانومتری جای دهیم و این میزان برابر با فضای اشغالی توسط یک ترانزیستور در لیتوگرافی ۱۴ نانومتری است، بهنظر درست میرسد؛ اما همیشه صحت آن مورد تأیید قرار نمیگیرد. باتوجهبه موضوع زیادبودن سربار پردازشی (Overhead)، تعداد ترانزیستورها و قدرت پردزاش عامل مناسبی برای مقایسه با فناوری ساخت و اندازه بهشمار نمیروند.
۱۰ باور غلط دربارهی سختافزار کامپیوتر
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com