مشاعره با حرف ل

~ĤaŊaŊeĤ~ · 28/11/21

لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند

~ĤaŊaŊeĤ~ · 28/11/21

لاله ای را که بر او داغ دو رنگی پیداست
حیف از ناله معصوم هزار آوایی

moh@mad · 2/12/21

حنانه سادات هاشمی گفت:
لاله ای را که بر او داغ دو رنگی پیداست
حیف از ناله معصوم هزار آوایی

لـ*ـب بر لـ*ـب كوزه بردم از غایت آز
تا زو طلبم واسطة عمر دراز

لـ*ـب بر لـ*ـب من نهاد و می گفت براز
می خور كه بدین جهان نمی آیی باز

~ĤaŊaŊeĤ~ · 18/12/21

لا ابلالی چه کند دفتر دانایی را

طاقت وعظ نباشد سر سودایی را

moh@mad · 18/12/21

حنانه سادات هاشمی گفت:
لا ابلالی چه کند دفتر دانایی را

طاقت وعظ نباشد سر سودایی را

لاله چو پریر آتش شور انگیخت
دی نرگس آب شرم از دیده بریخت

امروز بنفشه عطر با خاک آمیخت
فردا سحری باد سمن خواهد بیخت

~ĤaŊaŊeĤ~ · 20/12/21

moh@mad گفت:
لاله چو پریر آتش شور انگیخت
دی نرگس آب شرم از دیده بریخت

امروز بنفشه عطر با خاک آمیخت
فردا سحری باد سمن خواهد بیخت

لاله ای را که بر او داغ دو رنگی پیداست
حیف از ناله معصوم هزار آوایی

-PANAHツ · 25/12/21

لطف حق با تو مدارا ها کند
چون که از حد بگذرد رسوا کند

moh@mad · 27/12/21

-PANAHツ گفت:
لطف حق با تو مدارا ها کند
چون که از حد بگذرد رسوا کند

لطفی است که میکند غمت با دلم
ورنه دل تنگ من چه جای غم توست

~ĤaŊaŊeĤ~ · 28/12/21

لـ*ـب فرو بسته ام از ناله و فریاد، ولی

دل ماتمزده، در سـ*ـینه من نوحه گر است

moh@mad · 28/12/21

حنانه سادات هاشمی گفت:
لـ*ـب فرو بسته ام از ناله و فریاد، ولی

دل ماتمزده، در سـ*ـینه من نوحه گر است

لـ*ـبت تا در شکفتن لاله سیراب را ماند
دلم در بیقراری چشمه مهتاب را ماند

گهی کز روزن چشمم فرو تابد جمال تو
به شبهای دل تاریک من مهتاب را ماند

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی