خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

parädox

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
9/10/20
ارسال ها
2,829
امتیاز واکنش
37,845
امتیاز
368
محل سکونت
انتهای راهرو سمت چپ
زمان حضور
60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرا در گوری خوابانده‌اند
که نمی‌دانم‌ کجاست
مرا در عمق زمین کاشته‌اند
دست کسی روی تنم‌ افتاده
که انگشتان استخوانی‌اش
مرا می‌ترساند
من
خسته‌ام از خوابیدن در گورهای دسته جمعی
اینجا نمی‌شود معاشقه کرد
همه قصه‌ی شکنجه می‌گویند
همهمه‌ای بی‌پایان
من اسمم را فراموش کرده‌ام
چون خاکِ سرد فراموشی می‌آورد
فقط ل**ب‌های تو را به یاد دارم
که مرا می‌بـ*ـو*سیدند
و خیس اشک می‌شدند
من به خاطر لـ*ـب‌هایت
-با این که چشم‌هایت را به یاد ندارم-
خاک را می‌شکافم
و‌ بیرون می‌آیم
اسم تو هر چه بود، شیرین بود
مزه‌اش را زیر زبانم حس می‌کنم
تونلی باندازه ی یک عمر حفر می‌کنم
از قلب زمین
به آنجا که تو هستی
گورهای دسته جمعی عبور و مرور را سخت می‌کنند
می آیم شاید اسمم روی سنگی بر سـ*ـینه‌ی خاک باشد
می‌آیم شاید زمین مرا به یاد بیاورد
اما
نه
ما مجهول الهویه‌ایم
و روی خاک گورمان
جرثقیلی عبوس دارد خانه می‌سازد.​


اشعار روشنک آرامش

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا