- عضویت
- 18/3/18
- ارسال ها
- 1,878
- امتیاز واکنش
- 18,049
- امتیاز
- 428
- محل سکونت
- Tabriz
- زمان حضور
- 38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
- سلام؛ سعیم این بوده که سوالات تکراری نپرسم ولی خب بعضی از سوال ها لازمه. اول از همه یه بیو از خودت بده و اسم رمانهات رو بگو گلم.
- سلام عزیزم... زهرا بهاروند هستم اصالتا اهل خرم اباد ولی بزرگ شده و ساکن شهر دزفول. رمان های جان به نیمه جان بده_ بیسیمچی عشق و یک دقیقه یلدایم باش کارهای کامل شده م هستن و رمان در حال نگارشی با عنوان "هاوام" دارم.
- از کی نوشتن رو شروع کردی؟
- چهارسال پیش اولین رمانم رو شروع کردم. رمانی که هیچوقت جرات انتشارش رو پیدا نکردم و توی دل کاغذهای کهنه موند و جوهرش رنگ باخت.
- الگویی برای نوشتن داشتی یا رمان به رمان متفاوتی؟
- میشه گفت رمان هام با هم فرق دارن. بنظر خودم بعد از یک دقیقه یلدایم باش بهتر عمل کردم چون به نوعی دیدم به نوشتن عوض شد. بعد از اون کار و انتقاداتی که در کنار تعاریف بهش شد متوجه شدم باید وقت و دقت بیشتری رو صرف نوشتن کنم و سعی کنم انتظارات مخاطب رو در حدی معقول براورده کنم.
- کتاب میخونی؟ بیشتر چه سبکی؟ چه نویسنده و کتابی رو دوست داری؟ به نظرت چه کسی الهام بخش و الگوی نویسندگیت بوده؟ سبک نوشتنت به کدوم نویسنده شبیهه؟
- از هشت سالگی داستانای بلند می خوندم. یه دوره هم علاقه ی وافری به خوندن زندگینامه ها پیدا کردم. بعد از اون سلیقم به سمت داستان های خارجی و تخیلی رفت. اما در حال حاضر بیشتر رمان و شعر میخونم
کتابی یا اینترنتی؟ برام فرقی نداره... بیشتر کیفیت مهمه.
- شده تا حالا از نوشتن نا امید بشی؟ چرا؟ بعدش چه کردی؟ چه چیزی بهت انگیزه میده که نوشتن رو ادامه بدی؟
- خیلی زیاد این اتفاق برام می افتاد. یه روز برگشتم به خودم گفتم تا وقتی که حتی یک نفر باشه که رمان هات رو بخونه باید بخاطر همون یک نفر هر روز بهتر و قوی تر عمل کنی! و خدای بزرگ هم همیشه برام اتفاقات امیدبخش رو رقم زد و کمکم کرد.
- کدوم یکی از رمان هات رو بیشتر دوست داری؟ چرا؟
- هاوام رو بیشتر دوست دارم... یه جورایی وقتی مینویسمش تمام ذهنم روی کاغذ تخلیه میشه.
- شده از نوشتن و انتشار یک رمان پشیمون بشی؟ علتش؟
- رمان یک دقیقه یلدایم باش. با اینکه طرفدارای خودش رو در اون زمان داشت اما کاش قوی تر بود!
- خاطرهای جالب از خوانندههات یا خودت هنگام نوشتن داری؟
- خیلی زیاد... یه بار توی یکی از گروه های رمان یه خانمی به کسی دیگه رمان یک دقیقه یلدایم باش رو برای خوندن معرفی کرد. من که با یوزری غیر اسم خودم توی گروه بودم گفتم اصلا رمان خوبی نیست و یه جورایی زدم تو سر مال! اون دخترخانم اولش خوبیای رمان رو گفت و طرفداری میکرد. دیگه داشت کار به دعوا میکشید که گفتم من نویسندشم و...
- رویای یک نویسنده چی میتونه باشه؟ در گذر زمان رویا و تفکراتت تغییر کرده؟
- برای من اوایل چاپ کتابم بود اما الان ماندگار شدن! نویسنده ای که آثارش توی ذهن خواننده ها بمونه حتی اگر هیچوقت کتابی ازش چاپ نشه به نظر من ماندگاره!
- کتابی داری؟ اگر آره، شرایط چه طوره؟ سخته یا فرقی نداره؟ قصد کتاب جدید داری؟
- هاوام رو در حال تایپ دارم و اگر عمری باشه و خدا بخواد اواخر پاییز منتشر میشه.
- نظرت در مورد سلیقهی این روزهای مردم چیه گلم؟ به نظرت به سمت داستانهای آبکی رفته؟ راهی برای بهتر شدن فرهنگ کتاب خوانی و کتاب درست خوانی داری؟
- بنظرم هرچی جلوتر میریم توقع مخاطب ها بالاتر مبره و انتظار کار قوی تر دارن. البته همیشه عده ای هستن که متاسفانه به داستان های غیراخلاقی پر وبال میدن و معروفشون میکنن. راه نه اما توصیه م به نویسنده ها اینه بخاطر جذب و تبلیغ کارشون مرزها رو از بین نبرن و اخلاق رو زیر پا نذارن. خواننده های عزیز هم "خوب" بخونن و چشم هاشون رو به خوبی عادت بدن.
- یه انجمن رمان تازه کار، یا یه نویسنده که قلمش خوبه برای محبوب و دیده شدن باید چیکار کنه؟ پیشنهادت چیه؟ خودت بودی چه میکردی؟
- همیشه در جایگاه خودت بهترین باش! همه ی توانت رو بذار... اینطوری شرمنده ی خودت نمیشی و مطمعن باش خدا مزد تلاش هات رو میده.
- نظرت در مورد زیاد شدن رمان های - و کانال ها چیه؟ وقتی نظارتی نباشه بچه ۱۰ ساله هم مینویسه و آبکی شدن زیاد تر میشه. برای سوق دادن مردم به کتاب های خوب چه باید کرد؟
- نمیشه گفت همه ی رمان های تلگرامی خوب نیستن اما بنظرم بهترین راه انجمن ها هستن. به هرحال اونجا نظارتی جریان داره و مسیر حفظ میشه. ببینید اگر مخاطب تن به خوندن رمان های ضعیف چه در - چه در سایت ها نده و وقتی نویسنده ی اون اثار مخاطب نداشته باشن قطعا بهتر و قوی تر عمل میکنن. اما متاسفانه کانال میبینم با nkعضو و بازدید. مشکل یه جاهایی از من مخاطبه!
سوال های دیگر عزیران:
- نویسندگی یعنی چی؟ مهم ترین نکته نویسندگی چیه؟
- نویسندگی یعنی زندگی! هدایت کلی شخصیت و قصه و گجوندنشون توی صفحات! مهم ترین نکته تلاش برای جدید و متفاوت بودنه البته در مرزها و چهارچوب خودش.
- به نظرتون همه استعداد نویسندگی دارن؟
- یه بار بنیامین بهادری توی برنامه ی کلاه قرمزی گفت به تعداد همه ی ادم های دنیا خواننده وجود داره. برای نویسندگی هم همینه! هرکس قلمی جدید و فکری جدید داره. مهم اینه یه روزی اون استعداد درونی کشف بشه و پرورش داده بشه.
- بهترین قسمت از رمانهاتون که فکر میکنید خواننده ها، بعد ها با شنیدن یا دیدن اسم رمان به خاطر میآورند؟
- خواننده ها بیشتر قسمت های عاشقانه و وصال رو دوست دارن. برای من هم همینطور بوده و البته قسمت های تراژدی کار!
- برای ایده های رمان هاتون، از موضوع، شخص یا شیء خاصی الهام گرفته یا میگیرید؟
- من توی یه خانواده و فامیل شلوغ زندگی میکنم و محیط اطرافم گاهی باعث الهامه. اما بیشتر دغدغه هام و اقکارم تبدیل به ایده میشن.
- برای ارتقای قلم، خوندن بیشتر تاثیر میذاره یا نوشتن؟
- هر دو به نوعی تاثیر دارن. اما از نظر من زیاد نوشتن و تکرار و تمرین اثربخش تره.
- با وجود مشکلات زیاد زندگی که همه باهاش درگیر هستند؛ تا حالا شده بین نویسندگی و اولویت های زندگی مجبور به انتخاب بشید؟
- تنها یک بار به مدت چندماه ننوشتم که به خاطر یه مشکل روحی بود. خدا رو شکر به همون یک مرتبه ختم شد. ذهن و روح نویسنده در ارامش نباشه نوشتن کمی دچار مشکل میشه.
- آیا تا حالا شخصیت های رمان هاتون رو از شخصیت های واقعی نوشتید؟
- به طور کامل نه. میشه گفت ادم های اطرافم با تغییر!
- یه کتاب خوب (از هرکسی) معرفی کن. (اگه دوست داری با خلاصه )
- کتاب سلام بر ابراهیم رو بنظرم صدها بار باید خوند. کتابی برای همه ست نه صرفا ادم های مذهبی. من تفکیک رو نمیپسندم و بنظرم خوندن این کتاب برای هرکس میتونه تجربه ی جذابی باشه.
- یه جمله برای انجمن رمان۹۸ بگو.
- سر زبون ها بیفتی!!!!
- سوالها زیاد بود؟ خستت که نکرد؟
- انقدر متنوع بودن که خسته نشدم. ممنون که من رو انتخاب کردین اگرچه کمترینم. خداقوت
- سپاس از وقتی که گذاشتی:)
- سپاس از شما
- سلام عزیزم... زهرا بهاروند هستم اصالتا اهل خرم اباد ولی بزرگ شده و ساکن شهر دزفول. رمان های جان به نیمه جان بده_ بیسیمچی عشق و یک دقیقه یلدایم باش کارهای کامل شده م هستن و رمان در حال نگارشی با عنوان "هاوام" دارم.
- از کی نوشتن رو شروع کردی؟
- چهارسال پیش اولین رمانم رو شروع کردم. رمانی که هیچوقت جرات انتشارش رو پیدا نکردم و توی دل کاغذهای کهنه موند و جوهرش رنگ باخت.
- الگویی برای نوشتن داشتی یا رمان به رمان متفاوتی؟
- میشه گفت رمان هام با هم فرق دارن. بنظر خودم بعد از یک دقیقه یلدایم باش بهتر عمل کردم چون به نوعی دیدم به نوشتن عوض شد. بعد از اون کار و انتقاداتی که در کنار تعاریف بهش شد متوجه شدم باید وقت و دقت بیشتری رو صرف نوشتن کنم و سعی کنم انتظارات مخاطب رو در حدی معقول براورده کنم.
- کتاب میخونی؟ بیشتر چه سبکی؟ چه نویسنده و کتابی رو دوست داری؟ به نظرت چه کسی الهام بخش و الگوی نویسندگیت بوده؟ سبک نوشتنت به کدوم نویسنده شبیهه؟
- از هشت سالگی داستانای بلند می خوندم. یه دوره هم علاقه ی وافری به خوندن زندگینامه ها پیدا کردم. بعد از اون سلیقم به سمت داستان های خارجی و تخیلی رفت. اما در حال حاضر بیشتر رمان و شعر میخونم
کتابی یا اینترنتی؟ برام فرقی نداره... بیشتر کیفیت مهمه.
- شده تا حالا از نوشتن نا امید بشی؟ چرا؟ بعدش چه کردی؟ چه چیزی بهت انگیزه میده که نوشتن رو ادامه بدی؟
- خیلی زیاد این اتفاق برام می افتاد. یه روز برگشتم به خودم گفتم تا وقتی که حتی یک نفر باشه که رمان هات رو بخونه باید بخاطر همون یک نفر هر روز بهتر و قوی تر عمل کنی! و خدای بزرگ هم همیشه برام اتفاقات امیدبخش رو رقم زد و کمکم کرد.
- کدوم یکی از رمان هات رو بیشتر دوست داری؟ چرا؟
- هاوام رو بیشتر دوست دارم... یه جورایی وقتی مینویسمش تمام ذهنم روی کاغذ تخلیه میشه.
- شده از نوشتن و انتشار یک رمان پشیمون بشی؟ علتش؟
- رمان یک دقیقه یلدایم باش. با اینکه طرفدارای خودش رو در اون زمان داشت اما کاش قوی تر بود!
- خاطرهای جالب از خوانندههات یا خودت هنگام نوشتن داری؟
- خیلی زیاد... یه بار توی یکی از گروه های رمان یه خانمی به کسی دیگه رمان یک دقیقه یلدایم باش رو برای خوندن معرفی کرد. من که با یوزری غیر اسم خودم توی گروه بودم گفتم اصلا رمان خوبی نیست و یه جورایی زدم تو سر مال! اون دخترخانم اولش خوبیای رمان رو گفت و طرفداری میکرد. دیگه داشت کار به دعوا میکشید که گفتم من نویسندشم و...
- رویای یک نویسنده چی میتونه باشه؟ در گذر زمان رویا و تفکراتت تغییر کرده؟
- برای من اوایل چاپ کتابم بود اما الان ماندگار شدن! نویسنده ای که آثارش توی ذهن خواننده ها بمونه حتی اگر هیچوقت کتابی ازش چاپ نشه به نظر من ماندگاره!
- کتابی داری؟ اگر آره، شرایط چه طوره؟ سخته یا فرقی نداره؟ قصد کتاب جدید داری؟
- هاوام رو در حال تایپ دارم و اگر عمری باشه و خدا بخواد اواخر پاییز منتشر میشه.
- نظرت در مورد سلیقهی این روزهای مردم چیه گلم؟ به نظرت به سمت داستانهای آبکی رفته؟ راهی برای بهتر شدن فرهنگ کتاب خوانی و کتاب درست خوانی داری؟
- بنظرم هرچی جلوتر میریم توقع مخاطب ها بالاتر مبره و انتظار کار قوی تر دارن. البته همیشه عده ای هستن که متاسفانه به داستان های غیراخلاقی پر وبال میدن و معروفشون میکنن. راه نه اما توصیه م به نویسنده ها اینه بخاطر جذب و تبلیغ کارشون مرزها رو از بین نبرن و اخلاق رو زیر پا نذارن. خواننده های عزیز هم "خوب" بخونن و چشم هاشون رو به خوبی عادت بدن.
- یه انجمن رمان تازه کار، یا یه نویسنده که قلمش خوبه برای محبوب و دیده شدن باید چیکار کنه؟ پیشنهادت چیه؟ خودت بودی چه میکردی؟
- همیشه در جایگاه خودت بهترین باش! همه ی توانت رو بذار... اینطوری شرمنده ی خودت نمیشی و مطمعن باش خدا مزد تلاش هات رو میده.
- نظرت در مورد زیاد شدن رمان های - و کانال ها چیه؟ وقتی نظارتی نباشه بچه ۱۰ ساله هم مینویسه و آبکی شدن زیاد تر میشه. برای سوق دادن مردم به کتاب های خوب چه باید کرد؟
- نمیشه گفت همه ی رمان های تلگرامی خوب نیستن اما بنظرم بهترین راه انجمن ها هستن. به هرحال اونجا نظارتی جریان داره و مسیر حفظ میشه. ببینید اگر مخاطب تن به خوندن رمان های ضعیف چه در - چه در سایت ها نده و وقتی نویسنده ی اون اثار مخاطب نداشته باشن قطعا بهتر و قوی تر عمل میکنن. اما متاسفانه کانال میبینم با nkعضو و بازدید. مشکل یه جاهایی از من مخاطبه!
سوال های دیگر عزیران:
- نویسندگی یعنی چی؟ مهم ترین نکته نویسندگی چیه؟
- نویسندگی یعنی زندگی! هدایت کلی شخصیت و قصه و گجوندنشون توی صفحات! مهم ترین نکته تلاش برای جدید و متفاوت بودنه البته در مرزها و چهارچوب خودش.
- به نظرتون همه استعداد نویسندگی دارن؟
- یه بار بنیامین بهادری توی برنامه ی کلاه قرمزی گفت به تعداد همه ی ادم های دنیا خواننده وجود داره. برای نویسندگی هم همینه! هرکس قلمی جدید و فکری جدید داره. مهم اینه یه روزی اون استعداد درونی کشف بشه و پرورش داده بشه.
- بهترین قسمت از رمانهاتون که فکر میکنید خواننده ها، بعد ها با شنیدن یا دیدن اسم رمان به خاطر میآورند؟
- خواننده ها بیشتر قسمت های عاشقانه و وصال رو دوست دارن. برای من هم همینطور بوده و البته قسمت های تراژدی کار!
- برای ایده های رمان هاتون، از موضوع، شخص یا شیء خاصی الهام گرفته یا میگیرید؟
- من توی یه خانواده و فامیل شلوغ زندگی میکنم و محیط اطرافم گاهی باعث الهامه. اما بیشتر دغدغه هام و اقکارم تبدیل به ایده میشن.
- برای ارتقای قلم، خوندن بیشتر تاثیر میذاره یا نوشتن؟
- هر دو به نوعی تاثیر دارن. اما از نظر من زیاد نوشتن و تکرار و تمرین اثربخش تره.
- با وجود مشکلات زیاد زندگی که همه باهاش درگیر هستند؛ تا حالا شده بین نویسندگی و اولویت های زندگی مجبور به انتخاب بشید؟
- تنها یک بار به مدت چندماه ننوشتم که به خاطر یه مشکل روحی بود. خدا رو شکر به همون یک مرتبه ختم شد. ذهن و روح نویسنده در ارامش نباشه نوشتن کمی دچار مشکل میشه.
- آیا تا حالا شخصیت های رمان هاتون رو از شخصیت های واقعی نوشتید؟
- به طور کامل نه. میشه گفت ادم های اطرافم با تغییر!
- یه کتاب خوب (از هرکسی) معرفی کن. (اگه دوست داری با خلاصه )
- کتاب سلام بر ابراهیم رو بنظرم صدها بار باید خوند. کتابی برای همه ست نه صرفا ادم های مذهبی. من تفکیک رو نمیپسندم و بنظرم خوندن این کتاب برای هرکس میتونه تجربه ی جذابی باشه.
- یه جمله برای انجمن رمان۹۸ بگو.
- سر زبون ها بیفتی!!!!
- سوالها زیاد بود؟ خستت که نکرد؟
- انقدر متنوع بودن که خسته نشدم. ممنون که من رو انتخاب کردین اگرچه کمترینم. خداقوت
- سپاس از وقتی که گذاشتی:)
- سپاس از شما
■○مصاحبه با زهرا بهاروند | اختصاصی رمان ۹۸○■
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com