خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
منطقه ای به اسم کوره در ۶۰ کیلومتری نیامی قرار داره که آخرین زرافه های غرب آفریقا اونجا زندگی می کنند. در قرن ۱۹ توی کل غرب آفریقا میشد زرافه ها رو توی حیات وحش دید اما الان فقط توی این منطقه حفاظت شده هستند. براورد میشه فقط ۴۰۰ تا از این زرافه ها باقی مونده باشند. از نظر ظاهری با بقیه زرافه های قاره آفریقا متفاوت هستند و خال هاشون کمرنگه. برای رفتن به کوره و دیدن زرافه ها باید یک روز کامل رو اختصاص میدادیم و چون حمل و نقل عمومی به این منطقه خیلی کمه، باید یک تاکسی واسه یک روز کرایه می کردیم که هزینش زیاد میشد. منطقه حفاظت شده کوره و دیدن زرافه ها از برنامه حذف شد.

پیاده به سمت رودخانه نیجر حرکت کردیم و در یک محله کنار رود که همش زمین های کشاورزی بود قدم زدیم. رود نیجر حیات بخش کشور نیجر هست. این رود که بیش از ۴۰۰۰ کیلومتر طول داره و سومین رودخانه بلند قاره سیاه هست، از کوه های کشور گینه و در فاصله نه چندان زیادی از خلیج گینه سرچشمه میگیره و بعد از سیراب کردن منطقه ساحل در جنوب صحرای آفریقا و عبور از کشورهای مالی، نیجر، بنین (فقط مرز) و نیجریه نهایتا به آب های خلیج گینه (اقیانوس اطلس) میریزه. این سومین بار بود که در طول سفر غرب آفریقا، رود نیجر رو میدیدم.


این کوچه به موازات رود نیجر بود


رودخانه نیجر که از مرکز شهر نیامی پایتخت کشور نیجر عبور میکنه

مزارع سبزی در اطراف رود نیجر

بچه های خوشحال نیجری مشغول فوتبال دستی بازی کردن

بچه ها مشغول آبتنی در رودخانه نیجر

درختان انبه جوان غرق شده در رود نیجر


منبع: سفرنامه سفر نوشت


سفرنامه نیجریه | آفریقا

 

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیاده روی بین مزارع رو ادامه دادیم تا به کپ بانگا برسیم. کپ بانگا اسم یک بار دوست داشتنی هست که روی یک جزیره وسط رودخانه نیجر ساخته شده. یک قایق مرتب بین ساحل و جزیره در تردد بود و ما هم با همون به جزیره و بار کپ بانگا رفتیم. نیمی از مشتری های بار سفیدپوست ها بودند و نیمی دیگر جوانان نیجری بسیار خوش پوش. مدتی رو در بار گذروندیم و بعد از غروب آفتاب و تاریک شدن هوا، با قایق به ساحل برگشتیم.




بار کپ بانگا روی جزیره ای وسط رود نیجر

قبل از اومدن به نیجر، از طریق کوچ سرفینگ با یک پسر ترک ساکن نیامی آشنا شده بودم که نتونست میزبان من باشه ولی اطلاعات خوبی در مورد این کشور بهم داد. شب با الیکان توی بار هتل ترمینوس قرار گذاشتم. الیکان به همراه دوستش اومد و یکی دو ساعتی با هم گپ زدیم. یکی اهل استانبول بود و یکی دیگه اهل ازمیر. هر دو مهندس عمران بودند و برای یک شرکت ساختمانی ترکیه ای کار می کردند که داشت اولین هتل پنج ستاره و بلندترین ساختمان کشور نیجر رو می ساخت. حضور اقتصادی ترکیه در آفریقا بسیار مشهوده. فکر نکنم ما بجز تلاش برای خرید سنگ معدن اورانیوم فعالیت اقتصادی جدی دیگری در این کشور کرده باشیم.

از دوستانم در مورد شهر آگادیز هم سوال پرسیدم که هر دو نظرشون این بود سفر زمینی بسیار خطرناکه و اگر تصمیم گرفتم برم حتما با پرواز برم. آگادیز در مرکز کشور نیجر و قلب صحرا، حدود ۱۰۰۰ کیلومتر با نیامی فاصله داره! فضای شهر و فرهنگ مردمش بدلیل ایزوله بودن نسبتا دستنخورده باقی مونده. البته توی سال های اخیر به مرکز ترانزیت و قاچاق انسان از جنوب به شمال و لیبی و سپس اروپا هم تبدیل شده.

روز سوم، ملاقات یک ایرانی در نیجر

امروز هیچ برنامه خاصی نداشتیم بجز قدم زدن در کوچه پس کوچه های شهر نیامی و لـ*ـذت بردن از لبخند مردم مهربان نیجر. توی یکی از محله ها که مشغول قدم زدن بودیم روی نقشه دیدم نوشته کلینیک ایرانیان! فاصله دوری از ما نداشت و رفتیم به سمتش.


پیرمرد میوه های خوبی داشت


ریشه های بزرگی به اسم یام که بخش بزرگی از سبد غذایی مردم این منطقه رو تشکیل میده. شبیه کاساوا هست

رستوران کنار خیابان


رستوران استانبول در نیامی



خیابان بسیار زیبا و دوست داشتنی نزدیک کلینیک ایرانیان در نیجر





منبع: سفرنامه سفر نوشت


سفرنامه نیجریه | آفریقا

 

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع

از این میوه فروش نارنگی خریدیم


نیامی خیلی گدا داره. پسر سمت راستی با کاسه فلزی گدایی میکنه و پسر سمت چپ به ماشین ها آب میفروشه

کلینیک ایرانیان درمانگاهی هست که سال ها پیش توسط هلال احمر ایران در نیامی دایر شده. به دفتر درمانگاه رفتیم و با آقای دکتر حسین پور دوست داشتنی، مسوول کلینیک، آشنا شدیم. دو ساعتی با آقای دکتر در مورد کارشون و حال و هوای زندگی در نیجر گپ زدیم. بجز ایشان فقط یک ایرانی دیگه توی این درمانگاه کار میکنه. به گفته آقای دکتر، تعرفه های کلینیک ایرانیان بسیار پایین هست (در مقایسه با کلینیک چینی ها و ترک ها) و مراجعه کننده هاش معمولا از قشرهای بسیار پایین جامعه هستند، قشری که حتی هزینه درمان بیماری مالاریا که بسیار اینجا شایع هست رو هم ندارند. دکتر می گفت فرزندانش از اینکه اینجا هیچ تفریح و سرگرمی وجود نداره و همینطور وجود بیش از حد خاک در کوچه و خیابان کمی شاکی هستند. ظاهرا با همین هزینه کمی که درمانگاه از بیماران میگیره کلیه هزینه های جاری خودش رو پوشش میده. من اطلاعی نداشتم ایران اینجا سفارت داره ولی دکتر گفت ساختمان سفارت ایران و محل اقامت سفیر پشت درمانگاه هست. نکته جالبی که توی صحبت های آقای دکتر بود نداشتن عزت نفس کافی بین مردم این کشور (بیشتر مسوولانشون) بود، اینکه هر وقت با مسوولی جلسه داریم انتظار دارند کمک بلاعوض بهشون بشه. این مورد رو توی صحبت های سایر ایرانیانی که توی آفریقا زندگی کرده بودند و حتی اروپایی های مقیم آفریقا هم شنیده بودم.

پلی کلینیک ایران در نیامی پایتخت نیجر

پذیرش کلینیک ایران در نیجر

دکتر حسین پور مسوول کلینیک ایران در نیجر

با دکتر حسین پور خداحافظی کردیم و دوباره مشغول قدم زدن در کوچه و خیابان شدیم. با اینکه زمستان بود ولی دمای هوا توی ظهر گرم و اذیت کننده بود. پیش یکی از غذافروش های کنار خیابان که دیگه معتاد خورش ها با ادویه های جالبشون شده بودم، ناهار خوردم.

این زمین نسبتا بزرگ چمن و مثلثی شکل در مرکز نیامی ظاهرا متعلق به ایران هست

هویج فروش

سمت راستی خورش گوجه و کلم هست که خودشون بهش میگند سس. پایین سمت چپ ریشه یام پخته شده هست. بالا سمت چپ هم خمیری که با آرد ذرت یا کاساوا پخته میشه به اسم فوفو


منبع: سفرنامه سفر نوشت


سفرنامه نیجریه | آفریقا

 

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
در مورد اتوبوس هایی که ما رو به بنین میبره پرس و جو کردیم و با تاکسی به گاراژ یکی از معروف هاش رفتیم. واسه فردا بلیط کمپانی ریمبو ترانسپورت به مقصد شهر کوتونو در بنین خریدیم. ساعت حرکت ۴ بامداد فردا و قیمت بلیط یک نفر ۲۰ هزار فرانک غرب آفریقا (حدود ۳۰ یورو) بود. حمل و نقل در آفریقا ارزان نیست که یک دلیلش نبود زیرساخت مناسب هست.

بلیط فروشی اتوبوسرانی ریمبو ترانسپورت



خوراک پوست گاو که در این منطقه خیلی محبوب هست

پیاده به سمت گراند ماسک یا همون مسجد اعظم نیامی حرکت کردیم. این مسجد که در کنار خیابان اسلام واقع شده حدود ۵۰ سال قبل با بوجه معمر قذافی ساخته شد. کلا مسجد های این منطقه یا با پول قذافی ساخته شده یا عربستان و یا اردوغان. مسجد وسط یک باغ بزرگ که به نظر میومد درختانش تازه کاشته شده، قرار گرفته. معماری مسجد با بقیه مساجد ساحل متفاوته و بیشتر سبک مراکشی داره. داخل مسجد شبستان بزرگی داشت و احتمالا چند ساعت قبل از حضور ما نماز جمعه باشکوهی برگزار شده بود. بغیر از ساعات نماز اجازه حضور افراد به داخل داده نمیشه، احتمالا به این دلیل که مردم میرند و داخل فضای خنک و تمیز مسجد می خوابند. گردشگر ها هم موقع بازدید از داخل مسجد، توسط خادم مسجد خوشامد گفته میشند و باید توی یک جعبه چوبی پولی رو برای کمک به مسجد بریزند. خادم تا فهمید ما ایرانی هستیم رفت چهارتا کولر ایستاده مسجد رو روشن کرد و گفت این ها رو سال قبل سفارت ایران در نیجر به مسجد جامع نیامی اهدا کرد.



باغ مسجد جامع نیامی



مسجد جامع نیامی که به سبک مغربی ساخته شده

معماری مراکشی در مسجد اعظم نیامی

شبستان مسجد بزرگ نیامی

خادم مسجد جلوی کولر اهدایی ایران در حالیکه جعبه کمک های مردمی (خارجی ها) ازش جدا نمیشه


مسجد بزرگ نیامی پایتخت نیجر


منبع: سفرنامه سفر نوشت


سفرنامه نیجریه | آفریقا

 

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
نیامی بازارچه صنایع دستی بزرگ نداره. الیکان بهم گفت اگر صنایع دستی میخواهی برو به موزه ملی نیجر! موزه شهر نیجر فکر کنم در نوع خودش منحصر به فرد باشه. توی حیاط موزه باغ وحش، پارک بازی کودکان و یکی دو تا اسکلت دایناسور (بیشترین فسیل دایناسور در آفریقا توی نیجر پیدا شده) داره. یک گوشه هم چند تا فروشگاه صنایع دستی هست. برای دیدن فروشگاه های صنایع دستی، باید بلیط کل موزه خریداری بشه. از دیدن موزه و صنایع دستی زوری منصرف شدیم.

در نزدیکی سفارت مراکش چند تا مغازه صنایع دستی بود و ما هم از همون ها دیدن کردیم. قیمت هاشون نسبت به بقیه کشورها گرون بود.


صنایع دستی نیجر


صنایع دستی نیجر

بعد از تماشای صنایع دستی که حتی مگنت هاش هم گرون بود و خرید نکردم، به گراند هتل نیامی که یکی از هتل های قدیمی پایتخت هست رفتیم و توی بار-رستوران هتل کنار رود نیجر به تماشای غروب آفتاب نشستیم.

غروب خورشید روی رودخانه نیجر

بار-رستوران گراند هتل نیامی

در مسیر برگشت به هتل خودمون از یک کبابی چند سیخ کباب بز خریدیم و آخرین شام رو در نیجر خوردیم.

پنج سیخ کباب بز آخرین شام من در نیجر



یک تلویزیون کوچک در کوچه و خیابان که حداقل ۲۰ نفر دارند تماشا می کنند، صحنه عادی در نیامی هست


منبع: سفرنامه سفرنوشت


سفرنامه نیجریه | آفریقا

 

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع


دو تا سبزی فروش دوست داشتنی سر کوچه. سمت راستی همش سعی داشت آواکادو به من بفروشه. باهوش بود و کلمه نمیخوام رو زود یاد گرفت و تکرار می کرد

روز چهارم، به سوی مرز

ساعت ۲ بامداد درب هتل یک تاکسی گرفتیم تا ما رو به گاراژ تعاونی اتوبوسرانی که ازش بلیط خریده بودیم ببره. ساعت ۲:۳۰ به اونجا رسیدیم. ظاهرا خیلی ها از شب قبل اونجا اومده بودند و خوابیده بودند. متوجه شدم فقط اتوبوس ما به مقصد کوتونو نیست که اون ساعت حرکت میکنه، کلیه اتوبوس ها به مقاصد دور در خود نیجر و کشورهای همسایه مثل مالی، بورکینافاسو، بنین و نیجریه ساعت ۴ صبح حرکت می کنند. بقیه شرکت های اتوبوسرانی هم ساعت حرکتشون همین هست و این حرکت دسته جمعی در جاده به تامین امنیتشون توسط ارتش کمک میکنه.




بخش کوچکی از گاراژ بزرگ شرکت اتوبوسرانی ریمبو ترانسپورت



یک سری برای خودشون تشک هم آورده بودند

توی بلیط نوشته شده بود ساعت ۳ سوار کردن مسافر شروع میشه (یک ساعت قبل از حرکت) ولی ساعت ۳:۳۰ بود که اتوبوس ما شروع کرد مسافرهاش رو سوار کنه. شاگرد راننده لیستی در دست داشت و اسم مسافر رو صدا می زد، مسافر باید بلیطش رو نشون میداد و سوار میشد. روی بلیط شماره صندلی نوشته نشده بود و هرچه زودتر اسمت خوانده میشد و سوار میشدی، به نفعت بود.


بلیط اتوبوس نیامی به کوتونو

داخل اتوبوس نسبتا تمیز بود و کولرش هم خوب کار می کرد. همه مسافرها سوار شدند و راننده آماده حرکت شد. اولین اتوبوس ترمینال سر ساعت ۴ شروع به حرکت کرد و تا نوبت ما بشه ساعت ۴:۱۰ شد. گوگل بهم می گفت تا مقصد یعنی شهر کوتونو در جنوب بنین بیش از هزار کیلومتر فاصله داریم و طی این مسیر ۱۵ ساعت طول میکشه. وقتی گوگل میگه ۱۵ ساعت خدا میدونه چقدر قراره طول بکشه




مسیر حرکت روی نقشه

دو سه ساعت اول تا طلوع آفتاب رو خوابیدم و بعدش هم از پنجره اتوبوس که خوشبختانه باز میشد به تماشای جاده، بیابان و روستاهای مسیر مشغول شدم. سه ساعت آخر قبل از مرز دوباره همون جاده داغون رو داشتیم و بالا پایین شدن های توی اتوبوس. انتظار داشتم مسافرها حالشون بد بشه ولی تقریبا همه در خواب ناز بودند!


کباب فروشی در روستای بین راه


خانه های مدور روستایی نیجر


منبع: سفرنامه سفرنوشت


سفرنامه نیجریه | آفریقا

 

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع

دستفروش ها صمغ می فروختند


هوای صبح که کمی خنک بود برای مردم محلی سرد محسوب میشد و کاپشن و کلاه حتی تا ظهر هم تنشون بود!


لانه موریانه یا مورچه

یک پمپ بنزین معمولی در آفریقا


خانه روستایی دوست داشتنی در نیجر


تعمیرگاه موتور در یک روستا



بچه های روستایی و ساقه های نیشکر

ساعت ۱۱ صبح به شهر مرزی گایا رسیدیم، از روی پل مرزی رودخانه نیجر عبور کردیم و وارد مجموعه مرزبانی نیجر-بنین شدیم. اتوبوس های زیادی همزمان به مرز رسیده بودند و صف های طولانی تشکیل شده بود. مثل ورود، برای خروج هم باید یک کارت مخصوص مرزبانی نیجر رو پر می کردیم. پلیس مرزبانی نیجر بدون سوال خاصی مهر خروج از نیجر رو در پاسپورت زد و ما به سمت مرزبانی بنین حرکت کردیم تا برای بار دوم وارد این کشور بشیم. دفعه قبل بدون ویزا وارد شده بودیم و با ویزا خارج شدیم، کنجکاو بودم ببینم اینبار چه اتفاقی میافته


منبع: سفرنامه سفرنوشت


سفرنامه نیجریه | آفریقا

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا