- عضویت
- 6/2/20
- ارسال ها
- 7,624
- امتیاز واکنش
- 13,279
- امتیاز
- 428
- زمان حضور
- 82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
عصر رنسانس، عصر جداانگارى علم و دین و تفکیک قلمروهاى آن دو است. در این دوران، بسیارى از دانشمندان و متخصصان غرب به ویژه آنان که از برخورد نادرست ارباب کلیسا با نخبگان علمى ناخشنود بودند به نسبت سنجى میان علوم مختلف با دین پرداختند. ییکى از مسائلى که در این عصر مورد توجه قرار گرفته مسأله حقوق انسان و علم حقوق و نسبت آن با دین و گزاره هاى دینى بود. عده اى از حقوقدانان مى گفتند: قلمرو دین محدود به مسایل آن جهانى و آخرت انسانها بوده و نسبت به مسایل دنیوى و مشکلات و نابسامانى هاى آن ساکت است. گروسیوس هلندى از حقوقدانان برجسته قرن هفدهم در این باره مى گوید: (خداوند به اعمال و کردار مخلوقات کارى ندارد.)1 سیطره دانش غربى از یک سو، و بهره گیرى شرقیان از دستاوردهاى فریبنده آنـان از سـوى دیگر، و جیره خوارى شرقیــان بر سر سفره پر زرق آنان، سبب شد تا باور جدایى دین از حقوق بشر در میان مسلمانان و به خصوص حقوقدانان مسلمان نیز رسوخ یابد و گروهى معتقد شوند که اسلام هیچ سیستم و نظام حقوقى ندارد، چرا که این حقوق آن اندازه ارزشمند و پرارج نیست تا خداوند در آن دخالت کند، و اگر هم اسلام را داراى نظام حقوقى بدانیم چنین سیستمى بیش از آن که به نفع اسلام باشد به ضرر آن خواهد بود، زیرا در این صورت باید بپذیریم دین اسلام در تمام اعمال فردى و اجتماعى دخالت مى کند و آزادى و اختیار انسان را از میان مى برد، و این خود از ضعف دین اسلام حکایت دارد نه حقانیت و قوت آن. در مقابل، گروه دیگرى از حقوقدانان، اسلام را داراى نظام حقوقى دانستند، نظامى که با آزادى انسان سازگار است و ارزش آن را دارد که خداوند به بیان آن بپردازد. این گروه معتقدند که دین، کتابهاى آسمانى و پیامبران، نخستین نظامها و سیستمهاى حقوقى را در جامعه بشرى وضع کرده اند و قرآن به عنوان یقینى ترین منبع شناخت اسلام بر این امر تصریح کرده است: (کان الناس أمّة واحدة فبعث الله النبییّن مبشّرین و منذرین و أنزل معهم الکتاب بالحقّ لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه) بقره / 213 افزون بر این در بسیارى از آیات، از اهل ایمان خواسته شده است تا جز بر اساس احکام و قوانین و حقوق تعیین شده از سوى وحى، حکم نرانند. (ومن لم یحکم بما أنزل الله فاولئک هم الفاسقون) مائده / 47 (ومن لم یحکم بما أنزل الله فاولئک هم الکافرون) مائده / 44 (ومن لم یحکم بما أنزل الله فاولئک هم الظالمون) مائده / 45 در آیاتى نیز از پیامبر خواسته شده بر اساس آیات قرآن حکم کند و اختلافات مردم را برطرف کند و از هوسهاى دیگران به هنگام بیان حکم بپرهیزد. تعبیر (من لم یحکم) ظهور در کار قضا و محاکمات حقوقى میان مردم دارد، ولى آیه سوره مائده و تعبیر (و أن احکم بینهم) مى تواند صریح در امر قضا و حکم میان مردم باشد.
تأملى در مفهوم حق
پیش از آن که بخواهیم نظرى درباره آراى یادشده ارائه دهیم، شایسته است تأملى در مفهوم (حق) داشته باشیم. حق، واژه اى عربى است و معادل آن در زبان فارسى هستى پایدار و ثبوت است، یعنى هر چه از ثبات و پایدارى برخوردار باشد. 2 کلمه حق و مشتقات آن در قرآن کاربرد فراوان دارد (الحق) 194 بار، (حق) 33 مرتبه، (حقاً) 17 مرتبه و (حقّه) سه بار در قرآن به کار رفته است. این واژه که به صورت مصدر، اسم مصدر و صفت در آیات قرآن به کار رفته است، در معانى بسیارى به کار رفته است که برخى از آنها عبارتند از: قرآن (زخرف / 29)، اسلام (اسراء / 81)، عدل (اعراف/ 81)، توحید (زخرف/ 86)، صدق (یونس/ 4)، قرض (بقره / 282)، دلیل (حج / 4) و… . برخى از مفاهیم حق در قرآن با اصطلاح بکار رفته از طرف حقوقدانان و فقیهان، هماهنگ و همخوان است، مانند آیات: (و فى أموالهم حقّ للسائل و المحروم) ذاریات/ 19 و در اموال آنها حقى براى سائل و محروم است. (والذین فى اموالهم حقّ معلوم. للسائل و المحروم) معارج/ 25ـ24 و آنها که در اموالشان حق معلومى است براى تقاضا کننده و محروم. (فإن کان الذى علیه الحقّ سفیهاً او ضعیفاً) بقره/ 282 و اگر کسى که حق بر ذمه اوست سفیه یا ضعیف است… (فلیملل الذى علیه الحقّ) بقره / 282 و آن کسى که حق بر عهده اوست باید املا کند. (فآت ذاالقربى حقّه و المسکین و ابن السبیل) روم/ 38 پس حق نزدیکان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن.
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
تأملى در مفهوم حق
پیش از آن که بخواهیم نظرى درباره آراى یادشده ارائه دهیم، شایسته است تأملى در مفهوم (حق) داشته باشیم. حق، واژه اى عربى است و معادل آن در زبان فارسى هستى پایدار و ثبوت است، یعنى هر چه از ثبات و پایدارى برخوردار باشد. 2 کلمه حق و مشتقات آن در قرآن کاربرد فراوان دارد (الحق) 194 بار، (حق) 33 مرتبه، (حقاً) 17 مرتبه و (حقّه) سه بار در قرآن به کار رفته است. این واژه که به صورت مصدر، اسم مصدر و صفت در آیات قرآن به کار رفته است، در معانى بسیارى به کار رفته است که برخى از آنها عبارتند از: قرآن (زخرف / 29)، اسلام (اسراء / 81)، عدل (اعراف/ 81)، توحید (زخرف/ 86)، صدق (یونس/ 4)، قرض (بقره / 282)، دلیل (حج / 4) و… . برخى از مفاهیم حق در قرآن با اصطلاح بکار رفته از طرف حقوقدانان و فقیهان، هماهنگ و همخوان است، مانند آیات: (و فى أموالهم حقّ للسائل و المحروم) ذاریات/ 19 و در اموال آنها حقى براى سائل و محروم است. (والذین فى اموالهم حقّ معلوم. للسائل و المحروم) معارج/ 25ـ24 و آنها که در اموالشان حق معلومى است براى تقاضا کننده و محروم. (فإن کان الذى علیه الحقّ سفیهاً او ضعیفاً) بقره/ 282 و اگر کسى که حق بر ذمه اوست سفیه یا ضعیف است… (فلیملل الذى علیه الحقّ) بقره / 282 و آن کسى که حق بر عهده اوست باید املا کند. (فآت ذاالقربى حقّه و المسکین و ابن السبیل) روم/ 38 پس حق نزدیکان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن.
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
قرآن و حقوق انسان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com