خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
نویسنده : شهروزی، سیده فرحناز




اشاره:
به منظور ایجاد زمینه لازم جهت تشویق و ترغیب اساتید و مربیان عقیدتی سـ*ـیاسی بسیج نسبت به امر تحقیق و پژوهش، هر سال فراخوان مقاله با محورهای مختلف صورت می پذیرد که تاکنون با استقبال خوب این عزیزان مواجه و آثار قلمی مناسب و درخور توجهی واصل گردیده است.

مقاله حاضر حاصل تلاش یکی از مربیان محترم بسیجی است که در فراخوان سال 1388 به معاونت «تربیت و آموزش عقیدتی سـ*ـیاسی سازمان بسیج مستضعفین» ارسال گردید که به جهت دارا بودن نکاتی پیرامون روش های عملی در حوزه تربیت دینی منتشر می گردد.

به همین بهانه از تمام مربیان و خوانندگان محترم نشریه دعوت می شود تا مقالات و آثار قلمی خود را با حفظ جنبه کاربردی و آموزشی به نشانی نشریه ارسال نموده تا پس از بررسی، در صورت همخوانی با اهداف نشریه و برخورداری از کیفیت لازم، در شماره های آتی مورد بهره برداری قرار گیرد.

مقدمه
بازنگری در روش ها، نقد و تصحیح رفتارها و تأمل و درنگ در باورها و نگرش ها، چشم اندازهای روشن تری را در عرصه ی تربیت دینی فراروی مان خواهد گشود. بازنگری، زمینه ساز بازآفرینی و بازسازی است و اگر هر از چندگاه چنین مجال و فرصتی را فراهم نیاوریم، ممکن است تغییر رفتارها بسیار دشوار و حتی ناممکن شود و به زبان قرآن، تبدیل به «رین»(1) شوند؛ یعنی زدودن آن ها توان سوز و محال باشد. عادت ها؛ رفتارهای تکرار و سنگواره شده اند که همچون حصارهای بلند و دیوارهای عبوس، فرصت تماشای تازه را از انسان می گیرند. روش های نامطلوب وقتی مکرر شوند به عادت هایی تبدیل می شوند که خود بخشی از شخصیت و رفتار را شکل خواهند داد. همین است که امروز و همیشه نیازمند تحلیل و مطالعه ی رفتارهای خود هستیم تا مبادا «روش های نامحرم»! در رفتار و پندار ما رسوخ و رسوب یافته باشند و به عادت هایی تبدیل شوند که تغییر آن ها دشوار باشد.

خاستگاه روش مطلوب، دانش و بینش مطلوب است. روش های نامطلوب و زیان بار، ترجمان معرفت های اندک و ژرف نایافته اند. ما امروزه به همان اندازه که به استخراج و فهم دانش دینی نیازمندیم، نیازمند کشف و استخراج روش های سازنده از متن دین نیز هستیم و در کنار آن به حذف روش های ناهمخوان با دین، نیازمندتر. در این نوشتار بر آنیم تا در عین نقد روش های موجود که آفت زا و آسیب آفرین اند، روش های کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی را با تکیه بر سیره و روش الگوهای متعالی دینی تحلیل و تبیین کنیم.

1ـ تبدیل موقعیت های منفی به مثبت، روش و سیرت اسوه های ماست
هنر انسان های بزرگ، تبدیل موقعیت های ناگوار و ناخوشایند به فرصت هایی صالح و سازنده است. پیشامدهای ناگوار، رخدادهای تلخ و موقعیت های رنج آور، قفل هایی نیستند که درها را به روی ما ببندند یا سدهایی که توقّف آفرین باشند. از این قفل ها می توان به «کلید» رسید و از این سدها به نیروآفرینی و شکوفایی!

این نکته ی بدیع و شگفت را از این آیه ی قرآن (2) باید آموخت که «عسر» با خویش «یُسر» می آورد؛ یعنی هیچ قفلی نیست که با خود کلید نداشته باشد و اگر عمیق تر ببینیم هیچ قفلی نیست که خود «کلید» نباشد!

2ـ سیر روش، باید از بسیط به پیچیده و از آسان به دشوار و بر اساس ظرفیت و موقعیت متربی باشد
روش ها باید همخوان با سعه و ظرفیت وجودی مخاطب ها باشند. آنان که در مسیر هدایت هستند، هنوز هاضمه های مناسب نیافته اند؛ به کودکانی می مانند که روانی «یُسر» را بر می تابند و لقمه های درشت و خشن، نیروی حیات را از آن ها می گیرد. در سال های نخستین بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، جامعه هنوز کودک است. لذا می بینیم که نخستین سوره های نازل شده بسیار آهنگین و متناسب با ظرفیت این کودکان! کوتاه اند؛ هم در طول آیات و هم در مجموعه سوره.


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
در تربیت دینی همواره باید توجه داشت که ظرفیت و کشش، اختلاف استعدادها و تفاوت های فردی، نادیده انگاشته نشود، چرا که ما گونه گون «وَ قَدْ خَلَقَکمْ أَطْواراً»(3) و با زیست مایه متفاوت «نَحْن قَسَمْنا بَینَهُمْ مَعیشَتَهُم »(4) آفریده شده ایم. حرکت باید از یُسر به عُسر یا از ساده به مشکل و پیچیده باشد.

موقعیت های گوناگون و جایگاه و شرایط افراد را نباید نادیده انگاشت. امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید:

«وَ مُجْتَنِی الثَّمَرَةِ لِغَیرِ وَقْتِ إِینَاعِهَا کالزَّارِعِ بِغَیرِ أَرْضِهِ ـ آن که میوه را نارسیده و در غیر زمان موعود بچیند به کشاورزی می ماند که زمین دیگری را برای کشت برگزیند.»(5)

به اقبال و ادبار قلب ها نشیب و فرازهای درونی باید توجه داشت؛ زیرا قلب ها، شکفتگی ها و گرفتگی ها دارند. اگر به خوشایندها و ناخوشایندها و نفرت ها و پسندها توجه نکنیم، جریان تربیت، کارا و مؤثر نخواهد بود که امام علی علیه السلام می فرماید: « إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَلْیقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِض ـ قلب ها را اقبال و ادباری است؛ هر گاه قلب در حال اقبال (نشاط و سرزندگی) باشد به نوافل (عبادت مستحبی) بپردازید و هر گاه در حال ادبار (بی نشاطی و سستی و زدگی) باشد به همان فرایض (واجبات) اکتفا کنید.»(6)

باید فرصت داد تا پس از جذب بخشی از داده ها به عرضه و القای داده های جدید بپردازیم. شتاب زدگی در این راه، نتایج وارونه خواهد داد و چه بسا جریان درک و دریافت و حتی ارتباط متربی با مربی و جریان تربیت را قطع کند.

متأسفانه روش های ما در تربیت، شتاب زده، القای فراتر از توان، تورم در القا و بسیاری اوقات بی توجهی به زیر و بم های روحی، نشیب و فرازهای روانی و دگرگونی های عاطفی ظرفیتی متربی در ضرورت و روند رشد است. شاید تمام سخن را در این آیه بتوان خلاصه کرد که «لا یکلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»(7)

3ـ اندک تداوم پذیر بهتر از فراوان ملال آور و خستگی زاست

کم نیستند کسانی که انفجاری آغاز می کنند و به ناگاه به سکون و سردی می گرایند. این که حجم سنگینی از کار را بپذیریم نه هنر است و نه ارزنده و سازنده. روش هایی که آهستگی و پیوستگی ندارند سرنوشتشان یأس و گسستگی یا سردرگمی و پریشانی است. در تربیت دینی هر چند باید آرمان های بزرگ و متعالی داشت اما در حرکت، باید مسیری مستمر نه منقطع، باری سبک و متناسب با شانه ها نه سنگین و توان فرسا به ویژه در آغاز راه برگزید.


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرموده اند: «عبادت اندک و مستمر بهتر از عبادت زیاد و ناگهانی است (که تداوم نداشته باشد)»

4ـ به جای وجوه اختلاف، به وجوه مشترک و مورد اتفاق تکیه کنیم

آنان که در نخستین نگاه به دیگران، بر ضعف ها، نقص ها و «نداشتن ها» تکیه می کنند، داشته ها و قوّت ها را نیز حذف خواهند کرد. چه شیوه ی ناپسندی است که چونان مگس از همه ی یک بدن، زخم آن را جست و جو کنیم. روش هایی که به جای دیدن قوّت ها و توانمندی ها بر ضعف ها تکیه می کنند و سرانگشت اشارت آن ها به درّه هاست، هیچ کس را به قلّه نخواهند رساند.

در تربیت دینی، حتی با دیدن ضعف ها، از قوّت ها آغاز می کنیم تا به مدد آن ضعف ها را بگیریم. این «تغییر نگاه» ضرورت تربیت درست است. به دیگر زبان آن گونه که در زبان مردم رایج است به جای دیدن نیمه خالی لیوان، نیمه پر را ببینیم. دیدن و تکیه بر وجوه اختلاف و افتراق، لجاجت ها را بر می انگیزد، کدورت ها را دامن می زند و شکاف ها را عمیق تر می سازد. اگر دعوت قرآن آن است که با سایر ادیان وجه مشترک را که توحید(8) است بیابیم چرا وجوه مشترک میان خود را که قطعاً بیشتر و عمیق تر است نیابیم. ما با هزار دلیل می توانیم پیوستگی بیابیم و تنها به یک دلیل گسستگی! و آن یک دلیل دقیقاً بی دلیلی است!

نکته ای لطیف و گفتنی که از آن نمی توان گذشت و در سیره ی نبوی و علوی مصادیق گوناگون برای آن می توان یافت این است که برای اصلاح رفتار دیگران، روش درست آن است که قوّت ها، خوبی ها و داشته های فرد را به او گوشزد کنیم و کوشش کنیم شکاف های شخصیتی او را با همین مصالح پر کنیم یا به تصحیح رفتار او بپردازیم. همراهی و همدلی در آغاز با هر کس، باعث پذیرش می شود. اگر از اول او را نفی کنیم باید منتظر نفی گفته های خودمان و حتی نفی خودمان باشیم.


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
این سخن زیبا، رسا و ژرف امیر مؤمنان تمام آنچه را که باید گفت در خویش نهفته دارد که «ضَادُّوا الشَّرَّ بِالْخَیرِ ـ با بهره گیری از خوبی با بدی ها ستیز کنید.»(9)

5ـ از روش های تزریقی و تلقینی محض پرهیز کنیم و فرصت هایی برای خودشکوفایی و خودباوری بیافرینیم

روش های تربیتی ما عمدتاً القای یک سویه است. دیگران را گوش می خواهیم و خود را زبان! روش های ما نقاشی و معماری محض است؛ فرصتی برای این که متربی دریابد که خود باید در ساختن خویش، اصلی ترین نقش را ایفا کند نمی بخشیم. انسان موجودی نیست که با خشت های وجودش او را بسازیم بلکه این خشت ها خود نیز خویشتن را می سازند! روش های برخاسته از متن دین، کمک، زمینه سازی و هدایت است برای این که، متربی خود بیابد که چه کند و آن گاه راه را با مدد پاهای خویش طی کند. خداوند پس از مطرح کردن الهام فجور و تقوی به نفس انسانی می فرماید: «قد افلح من زکّیها و قد خاب من دسّیها»(10) هر که در پاکی نفس کوشید به فلاح رسید و هر که در پلیدی اش فرو پوشید تباه و نومید شد. در این آیات، کوشش و جوشش فرد، اساس رشد و کمال یا سقوط و ضلال معرفی شده است.

اصولاً معنی تربیت، جز این نیست که تمام زمینه ها فراهم شود تا فرد، خود را شکوفا سازد. راغب اصفهانی در ذیل واژه ی «ربّ»،آن را ایجاد حالتی پس ازحالت دیگر می داند تا چیزی به مرز نهایی و کامل کمال خویش دست یابد.(11)

6ـ از روش های فعال و پویا به جای روش های منفعلانه و ایستا استفاده کنیم.

آن که فعال است می آفریند، نو می کند و حلاوت و تازگی را هماره در کام دارد و آن که منفعل است مقلّد است. در روش فعال، نبض و مهار موقعیت ها به دست ماست و در روش منفعلانه ما مقلّدیم، آن که منفعلانه عمل می کند، هماره منتظر است ببیند دیگران چه می کنند تا چه کند. انفعال، کسالت و خمیازه می آورد و خستگی و زدگی، و روش فعال سرزندگی، پویایی، شگفتی و شکفتگی.


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
7ـ روش هایی را تعقیب کنیم که به خود ارزشمندی متربی منجر شود

روش هایی که درآن ها تخریب، تحقیر، شکنندگی و خوارکنندگی باشد روش های فرعونی اند. فرعون به تعبیر قرآن، خود را بر می کشید «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْض »(12) و دیگران را فرو می شکست «یسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُم »(13) باور دادن به دیگران، شرط باروری است. اگر انسان توانایی های خویش را بشناسد به عظیم ترین و بایسته ترین شناخت، دست یافته است. روش های ما باید چشم ها را به معادن عظیم نهفته در درون بگشاید. آنان که خود را می یابند و به توانایی های خود ایمان می آورند در گذار از بحران ها و عبور از مشکلات، موفق تر خواهند بود. بزرگ ترین مانع تحقق خلاقیت همین است که فرد بگوید: من نمی توانم، من ابتکار ندارم، من توانایی حل مشکلات را ندارم. روش های درست تربیتی می کوشند تا این تصویرهای تار و خاکستری را بزدایند و باور و حرکت و عزم و اراده ببخشند. آیا گران بهاترین گوهر «دَفَائِنَ الْعُقُول » (14) که امیرالمؤمنین علی علیه السلام بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را برای دست یابی به آن می داند همین درک خود ارزشمندی و باور توانایی نیست؟

در برخورد یا مراجعه ی افرادی که دچار مشکل شده اند، نخستین گام آن است که وی دریابد، خود می تواند گره گشای مشکل خویش باشد. باید دریابد که توانایی های پنهان و خداداد او کم نیستند. انسان، اگر ارزش ها و سرمایه های خویش را باور کند و به سر انگشتان گره گشای خویش ایمان بیاورد به بالاترین شناخت دست یافته است. هرگز نباید فضایی آفرید که فرد خود را ناتوان، بی ارزش و حقیر ببیند. حتی پس از گنـ*ـاه، لغزش و خطا، نباید سرزنش های مکرر به نفی خودارزشمندی شخص بیانجامد که به تعبیر امام هادی علیه السلام «مَنْ هَانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّه ـ آن که برای خویش ارزشی قایل نباشد از شر او ایمان مباش»(15)

و امیرمؤمنان علیه السلام فرموده است: «مَنْ کرُمَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیهِ شَهْوَتُه ـ

هر کس کرامت نفس داشته باشد، شهوات و تمایلات نفسانی اش نزد او خوار و حقیر است. »(16)

8ـ در تربیت دینی، از روش های ناقص و تکیه بر بعض به جای تکیه بر «کل» بپرهیزیم

ایمان به بعض و کفر و نادیده گرفتن بعض دیگر دین، ضایعه ساز و خیـ*ـانت به دین است. برخی روش تربیت را فقط «رحمت و محبت» می بینند و گروهی فقط «غلظت و شدت». هر یک از این روش ها «بعض» دین اند نه همه آن.(17) ترس از اتهام یا خوشایندی این و آن نباید مانع طرح کلیت دین شود. دین ما تنها مهرورزی و لطف و لبخند نیست. اخم و ترش رویی و حتی خشونت هم هست. این دین بر خلاف آنان که تصویری خشن و تند و قهرآمیز از آن می سازند؛ دارای رحمت، عفو و... نیز هست.

اما این هر دو با هم همراهند. در روش تربیت دینی فرزندان برای انجام فرایض، هم دعوت به لطف و محبت و مهربانی و هدیه دادن است و هم در شرایطی خاص، توبیخ و برخورد و حتی تنبیه بدنی!(18)


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
9ـ روش های تربیت دینی هم مستقیم اند و هم غیر مستقیم

دیر گاهی است که در همه ی محافل و مجامع آموزشی و حتی حوزه های آموزش دینی، توصیه و دعوت محض به بهره گیری از روش های غیر مستقیم و تخطئه روش های مستقیم، جاری است.

شاید کثرت به کارگیری روش های مستقیم یا استفاده ی ناروا و نابه جا از روش های مستقیم، این تخطئه و موضع گیری را باعث شده باشد. این محاکمه و حتی ستیز با روش های مستقیم تا بدان جا پیش رفته است که واژگان مقدس، محوری و روشی قرآن چون موعظه، نصیحت، تذکر و... به ضد ارزش تبدیل شده اند. افراط و تفریط در دو قلمرو روش های مستقیم و غیرمستقیم از آفت ها و آسیب های روشی در حوزه ی تربیت دینی است. روش های مستقیم به همان اندازه که روش های غیر مستقیم، کارآ و مؤثرند می توانند کارا و مفید و مؤثر باشند. در سیره ی نبوی و علوی و روش های بزرگان ما چه در گذشته و چه حال استفاده از هر دو روش دیده می شود. در قرآن گاه با بهره گیری از مثال و قصه و گاه کاملاً مستقیم، آموزش ها عرضه می شود. در حقیقت روش هایی که با واسطه ابزار و با بهره گیری از واسطه هایی چون عمل کردن، موقعیت آفرینی، فضا سازی و... عرضه می شوند روش های غیر مستقیم اند.

وضو گرفتن امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و آموزش به پیرمرد برای تصحیح وضوی خود غیر مستقیم است اما آیا همه ی آموزه های دینی چنین اند؟ موعظه ها و نصایح ائمه و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را چگونه باید تلقی کرد؟ برخی خطبه های امیرالمؤمنین علیه السلام جز در قالب شیوه مستقیم توجیه پذیر نیستند. به هر حال نباید پر رنگ کردن روش های غیرمستقیم به تخطئه ی روش های مستقیم منجر شود. چه بسا گاه روش های مستقیم، کاراتر و مؤثرتر از روش های غیر مستقیم باشد و فضا و شرایط ایجاب کند که از این روش ها استفاده کنیم. مؤمن با «بصیرت» خویش باید دریابد که کدام روش، متناسب با کدام موقعیت است.

آن چه آمد تنها نقد برخی روش ها و شیوه های موجود در نظام تربیتی ماست. بی شک مطالعه ی ژرف تر و گسترده تر روش های ما، حفره ها و دره هایی هراس انگیز تر را فرارویمان خواهد نمود. بازیافت این ضعف ها و کوشش در تصحیح، اصلاح و بهسازی روش ها، رسالت و مسئولیت امروز و هماره ی ماست.


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
پی نوشت ها

1) مطففین / 14 (کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون)
2) ان مع العسر یسرا (انشراح/ 6)
3) نوح/ 14
4) زخرف/32
5) نهج البلاغه،ترجمه محمد دشتی ص50
6) نهج البلاغه، ترجمه ی فیض الاسلام، ص 1234
7) بقره/286
8) آل عمران /64
9) غررالحکم ج 1 ص34
10) شمس / 9 و 10
11) المفردات فی غریب القرآن، ص 184
12) قصص/ 4
13) همان منبع
14) نهج البلاغه، خطبه ی 1، ص 33. (یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول )
15) تحف العقول ص 362
16) غررالحکم، ج 2 ص210
17) افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض (بقره/ 85)
18) در آیات و روایات گاه روش تربیتی زدن و تنبیه بدنی مطرح شده است. این موضوع تنها در قلمرو مجازات های حکومتی نیست که در روابط خانوادگی نیز مطرح است. در سوره ی نساء آیه 34 در مورد همسر نافرمان و « ناشز» می فرماید: « فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فی الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُن »، یعنی سه مرحله را طی کنید؛ نخست نصیحت و موعظه کنید. اگر نپذیرفت با جدا کردن بسـ*ـتر ایجاد فرصت تنهایی که شاید تأمل کند و متنبه شود او را آگاه و بیدار سازید و اگر نه از روش تنبیه بدنی بهره بگیرید. (البته معلوم است این خود حدی و قواعدی دارد). در نظام تربیت دینی گاه نیز برای تنبیه فرزندان به ویژه در قلمرو عبادت این گونه روش ها پیش بینی شده است.


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
امام صادق علیه السّلام می فرماید: خداوند به حضرت داود علیه السّلام وحی کرد: هر بنده ای از بندگانم فقط به من متمسک شود و من نیت او را صادق بیابم، اگر آسمان و زمین و تمام آن چه در آن هاست با او در افتند برایش راه گریز قرار می دهم. و هر بنده ای از بندگانم به کسی جز من متمسک شود و این معنی را در نیت او بیابم، اسباب آسمانی را از دست او قطع و زمین را زیر پایش سوراخ می کنم، و برایم مهم نیست که در کجا هلاک شود.

...و در روایتی دیگر نیز آن حضرت می فرماید: در کتابی خواندم که خدای تعالی می فرماید: قسم به عزت و مجد و جلالم، قسم به رفعتم بر عرش، هر کس به کسی جز من امیدوار باشد امیدش را به یأس مبدل و در بین مردم خوارش می کنم، و از مقام قربم طرد و از درجه وصلم دورش می سازم، در شدائد به غیر من امید می بندد؟ در حالی که شدائد در دست من است؟ به غیر من امیدوار است و در خیالش در دیگری را می کوبد در حالی که کلید تمام درهای بسته در دست من است و در خانه ام به روی کسانی که مرا بخوانند باز است؟ چه کسی در مهمی به من امید بست که امیدش را قطع کردم؟ من آرزوی بندگانم را نزد خود محفوظ داشتم و آن ها به حفظ من راضی نشدند، آسمان هایم را از کسانی که از تنزیه من خسته نمی شوند پر کردم و به آن ها دستور دادم که در به روی بندگانم نبندند و بندگان به قول من اعتماد نکردند، آیا نمی داند که هر کس به مصیبتی دچار شود کسی نمی تواند خلاصش کند؟ آیا می پندارد من که قبل از درخواست عطا می کنم ولی با درخواست، جواب سائلم را نمی دهم؟ آیا من بخیلم که بنده ام مرا بخیل می داند؟ آیا جود و کرم از من نیست؟ آیا عفو و رحمت در دست من نیست؟ اگر تمام اهل آسمان ها و زمین آرزومند باشند و به هر کدام به قدر آرزوی همه عطا کنم ذرّه ای از ملکم کاسته نمی شود چگونه کم شود از ملکی که قیم آن منم؟ پس وای به حال کسانی که از رحمت من ناامیدند، وای به حال کسانی که مراعات مرا نکردند و مرتکب معصیت من شدند.

رساله ی لقاءالله ـ آیت الله شیخ جواد ملکی تبریزی


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
اشاره

عدالت، ریشه در فطرت انسان دارد و هر انسانی به طور فطری تشنه عدالت است و این تشنگی و شیفتگی از اعماق وجود او نشأت می گیرد. عدالت قانونی است فراگیر که همه ابعاد زندگی اجتماعی را در بر می گیرد و نظام هستی نیز بر محور آن می چرخد.

مسأله عدل الهی یکی از اصول بسیار مهم اعتقادی و کلامی است. عدل، همانند توحید، بیانگر یکی از اوصاف الهی است، ولی به دلیل اهمیت وصف ناپذیر آن، جایگاه ویژه ای در مباحث اعتقادی و کلامی یافته است. این اهمیت تا آن جاست که از عدل به عنوان یکی از اصول پنج گانه دین یا مذهب و در کنار اصولی، مانند نبوت و معاد، یاد می شود و همواره در طول تاریخ اسلام، بحث های فراوانی را به خود اختصاص داده و موجب پیدایش و رشد گرایش های ناهمگون اعتقادی در عالم اسلام شده است.

یک پرسش

چرا از میان صفات گوناگون خداوند متعال، تنها صفت عدل در اصول دین ذکر می شود؟

پاسخ: ریشه این بحث را باید در اختلافی جستجو کرد که در گذشته بین شیعه و معتزله از یک طرف و اشاعره از طرف دیگر، در مسئله حسن و قبح عقلی و شرعی، پیش آمد.

اشاعره معتقد بودند که چنانچه خداوند در عالم هستی هرچه را آفریده و بیافریند، نیکو و زیباست. در عالم تشریع و حکم و فرمان هم، هر امری از ناحیه خداوند صادر شود خوب است و با داوری های عقل ناقص بشری نمی توان کار خدا را ارزیابی کرد. می گفتند: اگر چنانچه خدا ظالم را به بهشت ببرد و نیکوکار و مومن را به جهنم، باز عین عدالت خواهد بود.


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
امر و نهی الهی است که بدی و خوبی افعال و کردار را مشخص و معین می کند.

در نقطه مقابل این تفکر، معتزله و شیعیان قرار داشتند که معتقد بودند عقل به تنهایی می تواند اصول و کلیات افعال اخلاقی از جمله خوبی عدل و بدی ظلم را درک کند. به عنوان مثال همه عقل های فطری ـ حتی عقول انسان های بی ایمان و کافر هم ـ بدی و زشتی کشته شدن کودک خردسالی توسط یک جنایتکار بی رحم را درک می کنند. می گفتند: خوبی و بدی معیارهای ثابت و عقلی دارند و خداوند هم هرگز نیکوکار را به جهنم نمی برد؛ چون این مسئله خلاف عقل و حکمت است.

در هر حال این مسئله که بیشتر حول محور عدل و ظلم بود، باعث شد که صفت عدل به صورت ویژه و ممتاز از جمله اصول دین ذکر شود.

شهید مطهری دراین مورد می نویسد:

مسأله «عدالت» دارای اهمیتی خاص و موقعیتی بی نظیر است و همین جهت را می توان توجیهی فرض کرد برای اینکه علمای اسلامی (شیعه و معتزله، نه اشاعره) عدل را در ردیف «ریشه های دین» قرار دهند و دومین اصل از اصول پنجگانه دین بشناسند، وگرنه «عدل» یکی از صفات خدا است و اگر بنا باشد صفات خدا را جزء اصول دین بشمار آوریم لازم است علم و قدرت و اراده و. .. را نیز در این شمار بیاوریم. ولی علت اصلی اینکه عدل در شیعه از اصول دین شمرده شد امر دیگر است، و آن اینکه: شیعه با اهل سنّت در سایر صفات خداوند اختلافی نداشتند و اگر هم داشتند مطرح نبود؛ ولی در مسأله عدل، اختلاف شدید داشتند و شدیدا هم مطرح بود بطوری که اعتقاد و عدم اعتقاد به عدل، علامت «مذاهب» شمرده می شد که مثلا شخص، شیعه است یا سنّی، و اگر سنّی است معتزلی است یا اشعری.(1)


معنای عدل

عدل در لغت به معنای راستی و درستی، برابری و انصاف در داوری آمده است.(2) راغب عدل را به معنای تقسیم کردن به طور مساوی دانسته است.(3)

و ابن منظور می گوید: عدل عبارت است از هر چیزی که در ذهن مردم درست، مستقیم و راست باشد و در مقابل جور قرار دارد.(4)


روش های عملی، کارا و موثر در حوزه ی تربیت دینی(معنوی)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا