خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,272
امتیاز واکنش
44,317
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع

خلاصه داستان:
يک نانوا و همسر اجاق کورش توسط جادوگری موظف به تهيه لوازم جادویی از لابه لای قصههای جن و پری قديمی میشوند تا او نيز در عوض طلسمی که بر شجره خانوادگیشان گذاشته را باطل کند و...
[تماشای] «به سوی جنگل/Into the Woods» مرا در سرما رها کرد و رفت. اقتباس سينمایی راب مارشال از داستان تخيلی استیفن ساندهايم، که پيشتر تئاتر موزيکالی از آن در برادوی نمايش داده شده، به نام «به سوی جنگل» نمی تواند غير از داشتن فيلمنامهای هوشمندانه و چند بازی لذتبخش ادعای ديگری داشته باشد. هر يک از ترانههای فيلم با صرف کمترين ميزان انرژی طراحی شدهاند و در ميان آنها نمی‌توان حتی يک لحن جذاب يافت. فقدان تأثير عاطفی فيلم زمانی هويدا میشود که شخصيت ها کشته میشوند و در واقع هيچکس به اين واقعی نمیگذارد صرف بودجه اندک برای ساخت اين فيلم (بنا بر گزارشات حدود ۵۰ ميليون دلار) مانع از «ويژه» شدن جلوههای بصری آن میشود.


اين سئوال مطرح است که آيا طرفداران اين نمايشنامه از تماشای برداشت مارشال از آن هيجان زده می‌شوند يا خير. اين فيلم نه تنها يکی از شخصيتهای مهم داستان (راوی) را حذف کرده بلکه سرنوشت شخصيت ديگری را تغيير داده و از شدت عريانی **** عيان دو رابـ*ـطه میکاهد (البته همه اينها به اسم حفظ کيان خانواده هستند). ساندهايم با دلخوری تغييرات را پذيرفته اما لحن وی زمان صحبت درباره آنها نشان میدهد که اگرچه او با الزامات بازار آشناست، اما مفاهيم هنری او را سر کيف نمیآورند.

ايده پشت سر «به سوی جنگل» به اندازه ۲۵ سال پيش که نخستين بار روی صحنه تئاتر رفت تازه است. چهار داستانِ برادران گريم شامل سيندرلا (با بازی آنا کندريک)، شنل قرمزی (با بازی ليلا کراوفورد)، جک و لوبيای سحرآميز (با بازی دانيل هاتلستون) و راپونزل (با بازی مکنزی موزی) بازنويسی و در هم تنيده شدهاند. به اينها داستانی که برداران گريم هرگز ننوشتهاند، شايد هم نوشته باشند اضافه شده است- نانوا (با بازی جيمز کوردن) و همسرش (با بازی اميلی بلانت)، که اجاقشان کور است، متوجه میشوند که جادوگری (با بازی مريل استريپ با الهام از کاراکترش در «شيطان پرادا میپوشد/The Devil Wears Prada» خانهشان را طلسم کرده است. برای باطل کردن اين طلسم آنها سه شب وقت دارند تا به کلبه رفتگری بروند و چهار وسيله را پيدا کنند: يک گاو سفيد شيری، يک شنل قرمز خونی، يک تار موی زرد ذرتی و يک دمپایی طلایی. به اين ترتيب آنها به جنگل میروند، کارشان را انجام میدهند، و از آن به بعد با خوشحالی زندگی میکنند….. حداقل تا صحنه شماره ۲.

وقتي صحبت ساخت فيلمهای موزيکال به ميان میآيد، نمیتوان مارشال را کارگردان تازه کاری دانست. در واقع، او يکی از معدود کارگردانهای فعالی است که با زير و بم اين ژانر آشنا است. از اين ها گذشته، «شيکاگويش/Chicago» برنده اسکار شد. همه اينها باعث میشوند از يکنواخت بودن «به سوی جنگل» شگفت زده شويم. موزيکالهای انيميشنی ديزنی اوايل دهه ۱۹۹۰ سرزندهتر بودند. تنها يکی از آهنگهای اين فيلم به نام «درد و رنج / Agony» آن انرژی مورد انتظار از چنين فيلمی را دارد، و اين موفقيت بيشتر به دليل سبک بازی کريس پاين در اين صحنه است و ربطی به صحنه آرایی، طراحی رقصها يا تنظيم آهنگ ندارد.

درباره پاين باید گفت که (البته با پوزش از نامزد هميشگی اسکار مريل استريپ) او بهترين چيزی است که «به سوی جنگل» ارائه میکند. شخصيت او به عنوان شاهزاده چارمينگ ترکيب فوق العادهای از ابهت، کاريزما و تهی مغزی است. در راستای نقش آفرينیهای اخيرش، از جمله فيلم بسيار بد «روسای وحشتناک ۲/ Horrible Bosses 2»، در اين فيلم نيز از پس نقش کمدی خود به خوبی برآمده است. در اکثر مواقع فيلم، همبازیهای او نمره قبولی نمیگيرند. (البته) استريپ خيلی خوب است اما تنها در يک صحنه جانی دپ فرصت عرضه انـ*ـدام آن هم به مدت کمتر از ۵ دقيق پيدا میکند و نقشهای بازيگرانی چون آنا کندريک و اميلی بلانت به راحتی قابل فراموشی است.

کمپانی ديزنی فيلم اخير خود را تا حدی بر اساس نسخه های اصلاح شده آثار افرادی مانند برداران گريم و هانس کريستين اندرسن ساخته است. دو تن از شخصيتهای «به سوی جنگل» جزء شاهدخت های ديزنی هستند. (توجه: گرچه زيبای خفته و سفيدبرفی خيلی کوتاه روی صحنه تئاتر ظاهر می شوند، اما هر دو در اين اقتباس سينمایی حذف شدهاند.) شايد سازنده های اين فيلم قصد داشتند که آن را به عنوان دنباله « افسون گر شرور و زیبای خفته /Maleficent » عرضه کنند. با اين حال، در حالی که « افسون گر شرور و زیبای خفته -» اثری منحصر به فرد و جذابی بود، «به سوی جنگل» به طرز عجيبی کسل کننده است. فرد ممکن است پيش خود فکر کند که آيا نياز اين استوديو به محافظت از داراییهای خود منجر به ساخت «به سوی جنگل» شده است.

از نظر محتوا، «به سوی جنگل» میتواند گزينه مناسبی برای خانوادهها باشد، اما به سختی می توان تصور کرد که بچههای خردسال به فيلمی که اغلب تاريک است و مرتب منتظر میماند تا بازيگران آهنگ های پيش پا افتادهای را چه چهه بزنند جذاب باشد. همان قدر که در «به سوی جنگل» چيز اشتباهی وجود ندارد، به همان اندازه هم چيز درستی در آن ديده نمیشود. مطمئنم که اين فيلم فروش زيادی خواهد کرد- امضای ديزنی و ساندهايم برای تضمين بازگشت سرمايه صرف شده کافی است، اما به عنوان درخشان ترين روشنایی روز کريسمس، اين لامپ را بايد عوض کرد.
مترجم: محمدرضا سیلاوی
منبع: سایت نقد فارسی


نقد و بررسی فیلم به سوی جنگل | into the woods

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,272
امتیاز واکنش
44,317
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع




نقد و بررسی فیلم به سوی جنگل | into the woods

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا