خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
در دورهٔ ساسانی، بوکان به پایگاه اشکانیان و ساسانیان نیز نسبت داده‌شده‌است زیرا تپه‌های خاکستری نشانگر آتشکده‌های عهد زرتشت بود و طبق بررسی‌های به‌عمل آمده درروند و پیدایش شهرها، خاورمیانه و مخصوصاً مناطق کردنشین جزء کهن‌ترین تمدن‌هایی هستند که پیشینهٔ شهرنشینی در آن‌ها به اثبات رسیده‌است و بر همین اساس این شهر با توجه به قرارگیری در حیطهٔ جغرافیایی فوق و وجود ده‌ها تپه و بنا و سایت‌های تاریخی در داخل و اطراف خود از کهن‌ترین مکان‌هایی است که دارای سابقه شهرنشینی بوده‌است.[۵۱] منطقهٔ بوکان به سبب موقعیت حساس سپاه‌گردانی خود میان دولت‌های آشور، اورارتو و ماد قرار داشت که در کشمکشهای این دولت‌ها دست به دست می‌شد. یافته‌های باستان‌شناسان مؤید این نظر است که این منطقه در دوره‌های بعدی موقعیت سپاه‌گردانی خود را همچنان حفظ کرد و در دوره‌های اشکانیان و ساسانیان از این منطقه به‌عنوان پایگاه نظامی بهره‌برداری می‌شده‌است.[۵۲]
تاکنون دو کتیبه مربوط به دورهٔ ساسانیان و اشکانیان، که یکی از آن‌ها متعلق به پسر پادشاه اورارتو بود و در بوکان قرار داشت، مفقود شده‌اند.
از تاریخ این منطقه در دورهٔ فتوحات اسلامی مطالب زیادی یافت نمی‌شود. اما با توجه به نزدیکی بوکان به شیز یا تـ*ـخت سلیمان امروزی و فتح شیز در سال ۲۲ قمری برابر با سال ۶۴۳ میلادی، این منطقه هم مانند دیگر نواحی آذربایجان می‌بایستی در همان تاریخ به دست مسلمانان فتح شده باشد.[۵۴] از رویدادهای تاریخی این بخش از ایران در دورهٔ اسلامی منابع زیادی موجود نیست و از منابع تاریخی در اینباره اطلاعات مهمی به‌دست نیامده‌است اما نام‌های با ریشه مغولی که بر نقاط مختلف جغرافیایی و طوایف منطقه اطلاق می‌شده و واژگانی که همچنان در گویش کردی مکری باقی‌مانده حاکی از چیرگی مغولان و حضور بلندمدت آنان بر این نواحی است.[۵۵] تا قبل از آبادشدن بوکان، این منطقه و اطراف آن در مسیر رودخانه اصلی قرار داشت و از نیزار و زمین‌های مرطوب و باتلاقی پوشیده‌شده بود.[۵۶] در دورهٔ صفویه بوکان یک روستای کوچک و گلین بود و مشایخ و ایل‌های متعددی در آن سکونت داشتند. یکی از مشایخ بزرگ بوکان در آن زمان «آغا رستم خان» جد جلال طالبانی رئیس‌جمهور سابق عراق بود که از بی رحمی شاه عباس صفوی از آنجا به عراق گریخت و در قره‌داغ سکونت کرد. در اواخر سدهٔ نهم یکی از حاکمان محلی به‌نام امیرسیف‌الدین مکری که نسبت او به حاکمان بابان می‌رسید مناطق آختاچی، ایل تیمور، ایل گورک مکری از دهستان‌های امروزی شهرستان بوکان را به سرزمین‌های تحت حکومت خود درآورد. شاه اسماعیل صفوی[۵۸] چندین بار تلاش‌های ناموفقی برای سرکوبی امیرسیف‌الدین نمود تا سرانجام صارم پسر امیرسیف‌الدین به اطاعت سلطان سلیم عثمانی درآمد تا تحت فرمان شاهان صفوی نباشد.[۵۹] آختاچی یا آختاسی و تیمور نام خوانین و حکام مغول بوده که روزگاری بر این مناطق فرمانروایی می‌کردند. از استقرار کردهای مکری در این نواحی، بوکان دست کم از اواخر سدهٔ نهم هجری قمری آباده بوده و به سبب کوچ‌نشینی طوایف و عشایر کُرد مکری هیچ‌گاه مراکز مسکونی بزرگ در این بخش از مناطق کردنشین ایران به وجود نیامده‌است . منبع: ویکی پدیا


معرفی شهرستان بوکان

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
دورهٔ قاجار:
بوکان از نظر بافت تاریخی در دوران قاجار بنیان گذاشته شده و بیش از دو قرن قدمت دارد. طبق تحقیقات ولادمیر مینورسکی، تا پیش از این دوره نامی از بوکان در منابع تاریخی و جغرافیایی مشاهده نشده‌است.[۶۲] این شهر در زمان ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۲۳۱ خورشیدی روستای کوچک متشکل از خانه‌های گلین در پیرامون چشمه‌ای بیش نبود.[۶۳] تا این که عزیزخان مکری شش دانگ بوکان را در سال ۱۲۲۸ هجری شمسی به مبلغ ۱۸۵۰ تومان از مارف آقا دهبکری (بزرگ ایل دهبکری) خریداری کرد.[۶۴] واسیلی نیکیتین در کتاب کرد و کردستان در مورد عزیزخان می‌نویسد: عزیزخان مکری چون به تهران رسید به امر ناصرالدین شاه دایره انتظاماتی در پایتخت دایر کرد که کردهای مکری، کلهر، کرند، افشار به فرماندهی علی خان پسر عزیزخان مکری در آن خدمت می‌کردند؛ به پاداش این خدمت در ارتش ایران ارتقاء یافت. زمانی که عزیزخان بر اثر توطئه‌چینی‌های میرزا آقاخان نوری صَدراَعظَم، متهم شد به استقلال کردستان و جدا کردن آن از خاک ایران با دولت‌های روس و انگلیس، زدو بند کرده‌است، مورد خشم شاه قرار گرفت و برسر املاک خود در بوکان بازگشت.[۶۵] سردار کل در دورهٔ قاجار چنان بر ناصرالدین شاه تأثیر گذاشت و در مدتی که بین آن‌ها کدورتی پیش آمده بود، ناصرالدین شاه برایش در نامه‌ای برای دلجوی از او چنین نوشت:[۶۶]
عزیزا بیا عزیزت کنمهمه ملک ایران را کنیزت کنم
پس از مرگ عزیزخان مکری، سیف‌الدین یکی از فرزندان او که در آن دوران کودکی بیش نبود بر جایگاه پدرش نشست و مادرش نیابت او را بر عهده گرفت و از خردسالی از او به نفع خود استفاده کرد تا آنجا که وقتی سیف‌الدین به سن بلوغ رسید از ۸۰۰ پارچه آبادی میراث پدرش تنها بوکان و حومهٔ آن برای او باقی‌مانده‌بود.[۶۷] به دستور سیف‌الدین خان مکری قلعه و عمارت عزیزخان سردار تکمیل شد.[۶۸] این قلعه به نواحی اطراف مشرف بود و دارای دو برج بلند بود که در روز به علت فلزکاری بالای برج‌ها از مسافت دور دیده‌می‌شد. برای ساخت مسجدجامع و حوضخانه بوکان، سیف‌الدین خان از روی ناچاری و تنگ دستی چند آبادی از املاک مورثی خود را فروخت. او به کمک مهندسین روسی حوضخانهٔ شهر را ساختند.[۶۹] ژاک ژان ماری دو مورگان از اعضای هیئت علمی فرانسه در ایران هنگام بازدید از غار سهولان با مطلع شدن از مرگ سیف‌الدین خان بلافاصله به‌طرف بوکان حرکت کرد.
منبع: ویکی پدیا


معرفی شهرستان بوکان

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
دومورگان در کتاب خود جغرافیای غرب ایران در اینباره چنین نوشته: سیف‌الدین از مهربان‌ترین و مهمان‌نوازترین کُردها است. او پسر حاکم سابق آذربایجان به‌همین اسم از القاب والی‌های مکری و از همین رو دارای قدرت و حکمرانی غیرقابل انکاری در طوایف و عشایر بوده و بعد از عزیمت ما از مکریان اِجل این مرد توانا و دانا را در ۲۹ سالگی درربود و ایران را از وجود یک هوشمند و برگزیده محروم ساخت او در بوکان درگذشت.
ر سال ۱۲۸۹ خورشیدی، ولادیمیر فیودورویچ مینورسکی خاورشناس و ایران‌شناس روسی مدتی به‌واسطهٔ محمدحسین خان مکری به‌عنوان کنسول روس در ساوجبلاغ مکری و بوکان ماندگار شده بود. در سال ۱۹۱۵ میلادی / ۱۲۹۳ خ، قبل از وقوع جنگ جهانی اول محمدحسین خان به‌همراه چند نفر دیگر از سرشناسان کُرد به جرم طرفداری از حزب هیوا و پناه‌دادن به شیخ محمود حفید و نپذیرفتن جهاد عثمانی‌ها، توسط عوامل دولت عثمانی دستگیر شد. محمدخان بانه از خان‌های معروف بانه، سیف‌الدین خان اردلان حاکم سقز، شیخ باباسعید برزنجی از شیوخ منطقه و شاعر و خوشنویس و فاضل کُرد از افرادی بودند که توسط سپاه عثمانی اعدام شدند. محمدخان بانه در شهر بانه اعدام شد و به‌محض رسیدن به سقز سیف‌الدین خان اردلان دستگیر شد. دوازده سرباز و مأموردولت عثمانی محمدحسین‌خان را همراه میرزامحمود افخم و پیکارش با دست و کتف بسته، درحالی‌که سوار بر شتر بدون جهاز بودند، به طرف شهر مراغه که مقر فرماندهی سپاه عثمانی‌ها بود بردند. باباسعید بزرنجی در روستای کهریزه در چند کیلومتری بوکان به‌قتل رسید و جسد او را به زادگاهش روستای غوث آباد منتقل کردند و در همان‌جا به دفن کردند.[۷۳] بازیل نیکیتین که مدتی به‌عنوان کنسول در ایران خدمت می‌کرد در کتاب ایرانی که من شناخته‌ام اعدام شیخ باباسعید را به این صورت بیان کرده‌است: مسئلهٔ جهاد به‌وسیلهٔ شیوخ و عوامل آن‌ها خیلی زود در کردستان انتشار یافت که تنها یکی از شیوخ به‌نام شیخ بابا که در حوالی ساوجبلاغ مُکری، زندگی با زهد و تقوایی داشت و در نظر کُردها محترم بود، با این اعلام جهاد از سوی عثمانی‌ها مخالفت می‌کرد و ترک‌ها او را در زمستان ۱۶، سال ۱۹۱۵ به‌واسطهٔ عقاید خلاف جهاد و رفتارش نسبت به مسیحیان به‌دار آویختند.
منبع: ویکی پدیا


معرفی شهرستان بوکان

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
محمدحسین خان دارای مقام عالی و جایگاه دولتی بود و تصور نمی‌کرد که مأمورین عثمانی بدون توجه به قوانین موجود آن زمان یک شخصیت دولتی را خودسرانه دستگیر و به اعدام محکوم کنند. از طرفی دیگر شجاع‌الدوله والی وقت آذربایجان به طرفداری از روس‌ها می‌پرداخت و در اطراف میاندوآب او و قشونش هم‌زمان با دستگیری محمدحسین خان و همراهانش در نبرد با سپاه عثمانی شکست فاحشی خوردند و ناچار به سوی تبریز فرار کردند. محمدحسین خان و میرزامحمود افخم در مراغه زندانی شدند و سرانجام در سال ۱۲۹۳ هجری شمسی به دستور «ارکان» یکی از فرماندهان حکومت عثمانی، او و سیف‌الدین خان سقز در مقابل صدها سرباز عثمانی در میدان عمومی شهر مراغه تیرباران شدند.[۷۵] میرزامحمود افخم منشی به وساطت حاجی باپیرآقا آزاد شد و به وسیلهٔ او و معتمدین شهر مراغه با تشریفات لازم و احترام اجساد «محمدحسین خان» و «سیف‌الدین خان اردلان» را به بوکان آورده و جنازه سیف‌الدین اردلان را به شهر سقز منتقل کردند و سپس پیکر محمدحسین خان مکری در آرامگاه بوکان دفن شد. این مکان در حال حاضر در پارک ملت همین شهر قرار گرفته که به آرامگاه سرداران مکری معروف است.[۷۶] در طول این سلسله جنگ‌ها، بوکان در دست روس‌ها بود تا پس از رویداد انقلاب اکتبر قوای روس ایران را تخلیه و ترک‌های عثمانی جای روس‌ها را گرفتند. پیشروی روس‌ها و عثمانی‌ها به این منطقه سبب ویرانی آن و مورد حمله و تاراج بسیار قرار گرفت.
جمهوری مهاباد
با اعلام جمهوری مهاباد در بهمن سال ۱۳۲۴ برخی از سران این جمهوری همچون حاج باباشیخ بعنوان نخست‌وزیر از اهالی بوکان بودند. قاضی محمد به دلیل ارتباط خانوادگی با خان‌های فیض‌الله‌بیگی در بوکان و تقسیم قدرت و خنثی کردن رفتار برخی از مالکان و خان‌های این منطقه، بیشتر وزرا و سران این جمهوری را از اهالی مهاباد و بوکان انتخاب کرده بود.
برخی از رئیس قبایل و خان‌های منطقه از آنجایی که جمهوری مهاباد را دست نشانده شوروی می‌دانستند و برخی دیگر خواستار بهم خوردن ارتباط با تهران (حکومت مرکزی) نبودند با آن مخالفت کردند. در شهر بوکان پرچم حزبی (جمهوری مهاباد) که در قلعهٔ سردار نصب شده بود، به وسیلهٔ خاندان ایلخانی‌زاده و به ویژه قاسم آقا به پایین آورده شد و بعدها در روستای یکشوه (یک شبه) نصب گردید. دستاورد جمهوری مهاباد در بوکان، راه‌اندازی یک چاپخانه در این شهر و انتشار مجله سـ*ـیاسی فرهنگی هلاله بود. در ۲۴ آذر ۱۳۲۵ با خروج ارتش شوروی از آن مناطق و ورود ارتش ایران و همچنین فرار بارزانی‌ها و سران این جمهوری به کشور عراق و روسیه، منجر به سقوط این جمهوری ۱۱ ماهه شد. قاضی محمد و چندتن از خانواده‌اش در ایران ماندند و به اعدام محکوم شدند و حاج باباشیخ مدتی را در زندان تبریز سپری کرد و سپس به دلیل سابقه‌اش در ارتباط با حکومت مرکزی تهران، مورد لطف شاه قرار گرفت و آزاد گردید و به بوکان بازگشت
منبع: ویکی پدیا


معرفی شهرستان بوکان

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
اقلیت‌های قومی و مذهبی:
ریمونیم (تاج تورات)، متعلق به یهودیان بوکان، برگرفته از کتاب یهودیان کردستان نوشتهٔ اوراشواتز بیعری، نگهداری در موزهٔ اورشلیم، اسرائیل - ۱۹۷۷ میلادی
از تاریخ آغاز سکونت یهودیان در مناطق کردنشین از جمله شهر بوکان، اطلاعات دقیقی موجود نیست. دیوید یروشالمی در کتاب یهودیان ایران در قرن نوزدهم،[یادداشت ۶] جمعیت یهودی‌های ساکن بوکان را در سال ۱۹۰۱ میلادی مصادف با ۱۲۸۰ خورشیدی ۴۰۰ نفر (۶۰ خانوار) ذکر نموده‌است.[۷۹] براساس گزارش‌های سازمان اسناد ملی ایران در سال ۱۳۲۶ تعداد ۸۰ خانواده یهودی در میان مسلمانان بوکان با آرامش و صمیمیت زندگی می‌کردند اما محله، کنیسه، قصابی، حمام و مغازه‌های آن‌ها جدا از مسلمانان بود. فرزندان آن‌ها در کنار فرزندان مسلمانان در یک مدرسه و کتابخانه مشغول به تحصیل بودند. یهودی‌ها بخشی از اقلیت مذهبی این شهر را تشکیل می‌دادند و پیشهٔ بیشتر آن‌ها خرازی، پارچه‌فروشی و پزشکی بود و در تاریک بازار[یادداشت ۷] اکثر مغازه‌های این بازار را در اختیار داشتند.
کلیمی‌های شهر در میان خود به زبان عبری صحبت می‌کردند و به زبان‌های کردی، فارسی و ترکی نیز آشنایی کامل داشتند. روزهای شنبه را تعطیل کرده و برای انجام مراسم مذهبی به کنیسه می‌رفتند. آن‌ها عمدتاً در محلهٔ یهودیان که در حال حاضر، کوچه‌های اطراف خیابان استاد هیمن و خیابان شهید نجاری را دربر می‌گیرد سکونت داشتند. کنیسه آنان در خیابان استاد هیمن در مجاورت منزل ابوبکر قاسمی واقع است. در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۲۸ تا ۱۳۲۹ پس از تشکیل اسرائیل در فلسطین تعداد زیادی از کلیمی‌های شهر مانند دیگر هم‌کیشان خویش در سایر نقاط ایران، همهٔ ساختمان‌ها و اموال و اثاثیه خود را با قیمتی ارزان به مسلمانان فروختند و از بوکان به تهران و سپس به اسرائیل مهاجرت کردند.[۸۱] به‌دلیل وجود شمار زیادی از کلیمی‌ها در این شهر، نام بوکان در فهرست اتحاد جهانی آلیانس به ثبت رسیده‌است.[یادداشت ۸][۸۲] از دورهٔ قاجار تا دورهٔ پهلوی دوازده هزار یهودی به صورت پراکنده در کردستان ایران ساکن بوده‌اند.[۸۳] قوم یهود ایران بیشتر در تهران، اصفهان، همدان، شیراز، مشهد و در کردستان عمدتاً در شهرهای بوکان و بانه زندگی می‌کردند.[۸۴][۸۵] کلیمی‌ها تا سال ۱۳۳۸ (۱۹۶۰ میلادی) تعداد بسیار کمی از آن‌ها در بوکان مانده بودند.
منبع: ویکی پدیا


معرفی شهرستان بوکان

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
شورش مردم شهر و دهقانان فیض الله بیگی:
جمعی از اهالی بوکان، تهران سال ۱۳33
نارضایتی‌های گسترده‌ای در سال ۱۳۳۱ توسط مردم علیه مالکین بوکان و روستاهای اطراف آن روی داد که منجر به شورش اهالی این منطقه شد. در دوران نخست‌وزیری محمد مصدق و گذراندن طرح‌ها و قوانین جدید از جمله قانون مربوط به «سهیم کردن رعایا در درآمدهای حاصله» و حذف عوارض و اختصاص درصدی از سهم مالکان برای فعالیت‌های عمرانی و آبادی روستاها، مردم حامی دولت و برنامه‌ها و قوانین مصوبه بودند و در مقابل مالکین و صاحبان قدرت محلی مخالفت کرده و به عناوین مختلف در صدد کارشکنی برمی‌آمدند. در منطقه بوکان ۵ شخصیت محلی که اسامی آن‌ها عبارت بود از حسین فاتحی بوکانی، قاسم کریمی، عبدالله ایرانی، محمدرئوف، طه غفوری اقدام به شورش علیه حاکمیت و ظلم و ستم خان‌های منطقه کردند.
نارضایتی‌ها در بوکان و روستاهای منطقهٔ فیض الله بیگی، محال آختاچی، رودخانهٔ مجیدخان از سایر نقاط کردنشین ایران شدت بیشتری به خود گرفته بود. حاج قاسم کریمی، عبدالله ایرانی با غنیمت شمردن فرصت و موقعیت زمانی، اقدام به تشکیل جلساتی در این شهر کرده و به اقداماتی نظیر ارسال طومار و مخابره تلگراف برای تهران در جهت حمایت از حرکت ملی دست می‌زدند و هم‌زمان با تشکیل جلسات و تجمع‌های با حضور افراد مختلف از جمله نمایندگان مردم و کشاورزان برای بیان خواسته‌ها و ارسال نامه و شکایت در جهت احقاق حقوق خود اقدام می‌کردند.[۸۷] یحیی صادق وزیری در کتاب گفتمان تاریخی فرهنگی کردها در اینباره می‌گوید: پس انتخابات سال ۱۳۲۹، جنبشی دهقانی که نتیجه بلافصل و منطقی مبارزات انتخاباتی علیه مالکین درست در این مناطق (بوکان و حومه آن) اوج گرفت.[۸۸] در سال ۱۳۳۲ این شورش سرکوب و خاتمه یافت.
نقلاب سال ۱۳۵۷
مردم بوکان نیز همانند بسیاری از شهرها و کلان‌شهرهای ایران، تظاهرات و راهپیمایی‌های ترتیب داده و خواهان برکناری حکومت پهلوی بودند. براساس کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، در جریان ناآرامی‌ها در ایران، در روز هشتم مهر ۱۳۵۷ عده‌ای از مردم و دانش‌آموزان بوکان در دبیرستان کوروش اجتماع کرده و در حالی که به تدریج تعدادشان به سه هزار نفر رسید با شعار «آزادی، آزادی» به تظاهرات پرداختند. تظاهرکنندگان که خواهان آزادی زندانیان سـ*ـیاسی منطقه بوکان و حومه بودند با مأموران درگیر شدند و رئیس شهربانی دستور تیراندازی به سوی مردم را صادر کرد.
در اثر تیراندازی مأموران دو نفر از جوانان این شهر کشته شدند و پنج نفر نیز مجروح گردیدند. در نتیجه بحرانی شدن اوضاع بوکان، تقاضای اعزام نیرو از ژاندارمری سقز شد و فرمانده تیپ مهاباد و معاون شهربانی استان آذربایجان غربی برای رسیدگی به وضعیت شهر با بالگرد عازم بوکان شدند.[۹۰] در ۲۲ دی ماه ۱۳۵۷ در بوکان راهپیمایی برگزار شد.
منبع: ویکی پدیا


معرفی شهرستان بوکان

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
پس از انقلاب ۱۳۵۷:
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، بوکان و حومهٔ آن درگیر جنگ‌های داخلی شد و مدتی توسط گروهای اپوزیسیون کُرد مخالف جمهوری اسلامی در فاصله سال‌های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ به تصرف آن‌ها درآمده بود. تا اینکه در ۱۱ مهر سال ۱۳۶۲ این شهر به دست سپاه و نیروهای دولتی آزاد شد.[۹۲] بر اساس منابع سپاه پاسداران، بوکان آخرین شهر کردنشین ایران بود که آزاد شد.[۹۳] این شهر در میان شهرهای آذربایجان غربی میزان خسارات و تخریب وارد شده به آن در طول جنگ ایران و عراق، ۲٫۴۰۹ واحد مسکونی بوده که مجموعاً پنج درصد از کل استان اعلام گردیده‌است.[۹۴] در آن زمان به صورت موقت پایگاه‌های ارتش و سپاه در بوکان مستقر بودند[۹۵] که بعد از پایان جنگ و امن شدن این مناطق، تنها پایگاه‌های سپاه پاسداران به صورت دائم مستقر شدند و ارتش از این شهر خارج شد. در حال حاضر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بوکان مستقر نیست.بوکان در ۲۶ فروردین ماه سال ۱۳۶۷ سه بار توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد که مجموع این حمله‌ها ۱۹ نفر کشته و ۱۶۰ نفر مجروح شدند.[۹۶][۹۷]
در سال ۱۳۶۸ این شهر در تقسیمات کشوری ایران از بخش به شهرستان ارتقا یافت و در طی ۳۰ سال از یک بخش کوچک کردنشین در جایگاه سومین شهر کردنشین بزرگ ایران قرار گرفت و در بسیاری از شاخص‌های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی و سـ*ـیاسی پیشرفت چشمگیری داشته‌است. به دلایل مختلف همچون موقعیت سـ*ـیاسی و اجتماعی استراتژیک، قرارگیری بزرگترین سد مخزنی (سد شهید کاظمی) شمالغرب کشور در این شهرستان، مسائل فرهنگی و موقعیت جغرافیایی و دسترسی پذیری آسان سایر شهرستان‌ها به آن، بوکان را به دومین شهر مهاجرپذیر ایران تبدیل کرده‌است.
از دههٔ ۱۳۷۰ بوکان تا به امروز بعنوان یک شهر مهّم برای مرکزیت یک استان جدید در شمالغرب ایران مطرح شده‌است.[۹۹][۱۰۰][۱۰۱] بیشتر این وعده‌ها با نزدیکی به انتخابات یا علاقه‌مند مردم صورت گرفته‌است و هیچ دستگاه دولتی به صورت رسمی و جدی این موضوع را بررسی و پیگیری نکرده‌است.
مردم بوکان از دیرباز روابط نزدیکی با حکومت‌های مرکزی ایران داشته‌اند، در دوره قاجار حاکمان این شهر، سمت‌های دولتی به صورت منطقه‌ای (حاکم - سردار نظامی) و کشوری (وزیر جنگ) را به عهده داشته و در دوره پهلوی نیز، بیشتر مالکان و شخصیت‌های دارای نفوذ و ارتباط خوبی با تهران داشتند. به عنوان نمونه در جریان غائله جمهوری مهاباد، پرچم حزبی این جمهوری که در شهر بوکان نصب شده بود، توسط مالکان همین شهر پایین آورده شد و دلیل اصلی آن نیز جلوگیری از تنش و بهم خوردن روابط با حکومت وقت بود.
با توجه به پیشینه این نزدیکی‌ها، زمانی که بوکان تنها یک بخش کوچک بود، یک کرسی مستقل در مجلس شورای ملی (از ۱۳۳۹) و شورای اسلامی به آن تعلق گرفته بود در حالی که چنین ویژگی فقط برای شهرهایی که شهرستان بودند امکان‌پذیر بود.
در دوره جمهوری اسلامی این روابط کُردها با حکومت کم رنگ تر شد، اما با این حال تاکنون بیش از ۳۷۰ نفر در زمان جنگ تحمیلی از مردم این شهر شهید و ۱۳۵ نفر آزاده و ۹ شهید مفقعودالاثر در راه دفاع از کشور کشته، مجروح و اسیر شده‌اند.[۱۰۳] همچنین در جریان جنگ داخلی که در دهه ۱۳۶۰ میان کُردها و جمهوری اسلامی رخ داد، هزاران نفر از طرفین (هر دو ایرانی) کشته شدند که در نهایت به صلح و عقب‌نشینی منجر شد.


معرفی شهرستان بوکان

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگاه امنیتی و توسعه نامتوازن:
این شهرستان به همانند دیگر شهرستان‌های کردنشین ایران از قافله توسعه عادلانه بازمانده‌است.[۱۰۴] افزایش شدید جمعیت این شهر پس از انقلاب ۵۷ خصوصاً در دهه ۶۰ هیچ ارتباطی با امکانات یا توسعه همه‌جانبه در بوکان ندارد. عمده دلایل افزایش جمعیت (که از آن بعنوان انفجار جمعیتی یاد می‌شود) و گسترش وسعت شهر، ناامن بودن سایر مناطق کردنشین در دهه ۶۰ و عوامل جذاب و خاص جغرافیایی و فرهنگی شهرستان بوکان برای مهاجران بوده‌است.
با نگاهی به وضعیت شهرهای غیرکردنشین در ایران، می‌توان شهرهای کوچک را خصوصاً در استان‌های مرکزی کشور مشاهده و یافت که دولت کارهای عمرانی قابل توجهی در راستای توسعه در بسیاری از زمینه‌های اقتصادی، حمل و نقل و فرهنگی در آن‌ها انجام داده‌است. اما در مقابل در شهر کردنشینی مانند بوکان که جمعیت آن بالغ بر ۲۰۰٬۰۰۰ نفر تنها در محدوده شهر آن سکونت دارند و یک شهر مرزی هم نیست، امکانات و منابع عادلانه در آن تقسیم نمی‌گردد و فعالیت و کارهای عمرانی که دولت و حاکمیت در آن دخیل بوده بسیار «ناچیز» است. در حالی که بوکان دارای منابع غنی آبی و معدنی است، همچنین در صنعت (صنایع ماشین‌سازی، تعمیرات خودرو، قطعات خودرو) و کشاورزی (دارای بزرگترین بازار دام شمالغرب و غرب ایران) در استان‌های همجوار جایگاه مردمی ویژه‌ای دارد.
مسئولین استانی و کشوری «کمبود بودجه» را در پاسخ به اعتراض‌های مردم و مدیران این منطقه، عنوان می‌کنند.
وضعیت طبیعی:
جغرافیا:
موقعیت ممتاز جغرافیایی و امنیت نسبی جاده‌ها، بوکان را به‌عنوان مرکز منطقهٔ جنوب و جنوب غربی دریاچهٔ ارومیه تبدیل کرده‌است.[۱۰۷] این شهر با قرارگیری بر سر راه‌های ارتباطیِ سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، و کردستان از موقعیت جغرافیایی و ترافیک ویژه‌ای برخوردار است.[۱۰۸] بوکان از غرب به مهاباد، و از جنوب به سقز محدود است و در دشت‌های استپی و هموار قرارگرفته[۱۰۹] و میان کوه‌های نالشکینه و برده‌زرد واقع شده‌است.[۱۱۰] شهر بوکان در °۳۶ درجه وَ ۳۱ دقیقه عرض شمالی و °۴۶ درجه وَ ۱۲ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریای آزاد ۱٬۳۷۰ متر است.
مسافت جاده‌ای بین این شهر تا ارومیه ۱۸۴ کیلومتر، تا تبریز ۲۰۴ کیلومتر، تا سردشت ۱۴۰ کیلومتر (از مسیر خلیفان-ربط) و تا بانه کمتر از ۹۰ کیلومتر است. شهر بوکان یکی از مسطح‌ترین شهرهای ایران است و همچنین بیشتر اراضی آن را دشت‌های هموار تشکیل می‌دهد.
منبع: ویکی پدیا


معرفی شهرستان بوکان

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
طبیعت:

باغ‌های آلبالوی امیرآباد با قدمت بیش از هشتاد سال هر ساله تولیدکننده چندین تن انواع میوه و انواع سبزی است.[۱۱۷] این باغ‌های سرسبز از نامدارترین باغ‌های بوکان و حومه به‌شمار می‌آیند.[۱۱۸] در گذشته حدود ۲۰ باغ سرسبز که به‌دلیل وفور آب، در شهر وجود داشته‌است. از باغ‌های قدیمی بوکان می‌توان به باغ قاضی، باغ قاسم آقا، باغ‌های صلاح مهتدی، باغ میره‌بیگ، باغ ملاعلی، باغ سردار، باغ عبدالرحمن، باغ حاجی حریری، باغ‌های امیرآباد، باغ حاجی ابراهیم محمدیان، باغ حسن سام بیگی، باغ احمد کرمانج، باغ حاجی علی، باغ مام نصراله و باغ شیخ قادر نام برد. در میان آن‌ها اکنون تنها باغ‌های امیرآباد، باغ قاضی و باغ‌های کوسه (کوسته) به صورت سالم و نیمه سالم به‌جا مانده‌اند
سیمینه‌رود (تاتاهو):
رودخانه سیمینه‌رود در زبان کردی تَتَهو خوانده می‌شود که در اصل واژهٔ زرتشتی-اوستایی است و از ارتفاعات مناطق منگور و دهستان ترجان سرچشمه می‌گیرد. پس از آبیاری این دهستان وارد بوکان می‌شود و از وسط این شهر عبور می‌کند و به دریاچه ارومیه می‌ریزد. حواشی این رودخانه به ویژه دره‌ها و دشت‌های آن بسیار زیبا و دیدنی است.[۱۲۰] رودخانه سیمینه رود در مرکز دشت‌های وسیع و حاصل خیز حاجی لک، مجیدخان و بخشی از دشت سرچنار از توابع شهرستان بوکان قرار گرفته و حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار هکتار از زمین‌های این دشت‌ها را که بیشترین میزان تولید محصولات کشاورزی را به خود اختصاص می‌دهند و به لحاظ منابع آبی در چهار فصل سال از آب این رودخانه تأمین می‌شوند.[۱۲۱]
کوه طرغه
طَرَغه نام کوهی در ۲۲ کیلومتری غربی شهر بوکان است. جنس کوه از سنگ‌های آهکی و از نوع سوخته و ارتفاع آن ۲۲۲۴ متر و در خط راس اصلی رشته کوه‌های زاگرس قرار دارد.[۱۲۲] طرغه مختصات جغرافیایی آن بین ۱۶. ۳۳°۳۶ عرض جغرافیایی و ۲۲. ۵۷°۴۵ طول جغرافیایی است.[۱۲۳] این کوه یکی از بلندترین کوه‌های جنوب استان آذربایجان غربی[۱۲۴] و جایگاه صعود کوه‌نوردان منطقه و کشور است و علاوه بر وجود دو پایگاه برای استراحت کوهنوردان، دارای آثار سنگ تراشیده شده و بناهای تاریخی مربوط به عهد مغول و ایلخانان است. در میان مردم منطقه افسانه‌های زیادی دربارهٔ کوه طرغه نقل می‌شود.[۱۲۵] ریشه نام این کوه برگرفته از نام مغولی طرقائی یا «تراغای» است، تراغای نام پدر تیمور گورکان معروف به تیمور لنگ بود
منبع: ویکی پدیا


معرفی شهرستان بوکان

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,171
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
زبان، قومیت و مذهب:
توزیع جغرافیایی مناطقی که در آن‌ها به زبان کردی سورانی سخن گفته می‌شود.
زبان مردم این شهر کردی سورانی یا کردی مرکزی است.[۱۲۷] سورانی خود به چندین لهجه تقسیم می‌شود. لهجهٔ رایج در سنندج لهجهٔ اردلانی است و لهجهٔ منطقهٔ بوکان نیز مکریانی نام دارد. البتّه لهجهٔ مکریانی مردم این شهر با سایر مناطق همجوار خود متفاوت بوده و بعضاً آن را لهجه بوکانی می‌نامند.[۱۲۸] مکریانی لهجه‌ای صاف و خالص و فصیح است و از حیث شکل و تعداد کلمات بسیار غنی است.[۱۲۹] به باور محمدامین شیخ‌الاسلامی مُکری ملقب به هیمن «در زبان کردی سورانی و در لهجه مکریانی و در مکریانی لهجه بوکانی، مطلوب تر است برای نوشتن زبان کُردی»[۱۳۰] باتوجه به نزدیکی بوکان به شهرهای مراغه و میاندوآب، بیشتر مردم آن به زبان ترکی آذربایجانی نیز مسلط هستند.
مردم بوکان عمدتاً سنی و شافعی مذهب هستند. در سال ۱۳۹۲ مسلمانان از جمعیّت این شهرستان ۹۳ درصد و در نقاط شهری ۹۲ درصد و در نقاط روستایی ۹۷ درصد را تشکیل می‌داده‌اند.[۱۳۲] اقلیتی از شیعیان نیز در بوکان ساکن هستند[۱۳۳] در گذشته یهودیان در این شهر سکونت داشته‌اند.[۱۳۴] در میان مسلمانان بوکان، خانواده‌های وجود دارد که سابقاً یهودی بودند و طی دهه‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ خورشیدی مسلمان شده‌اند که مردم منطقه به آن‌ها در اصطلاح، جدید الاسلام یا نومسلمان می‌گویند.[۱۳۵] بهائیان و اقلیت‌های از سایر ادیان دیگر هم در سطح شهر ساکن هستند.
جمعیّت:
تغییرات جمعیت بوکان (۱۳۹۵–۱۳۳۵)
در زمان سلطنت ناصرالدّین شاه، بوکان تحت تملک عزیزخان مکری جمعیّت آن در سال ۱۲۳۱ خورشیدی تنها ۱۰۰ نفر بوده‌است.[۶۳] بیشترین افزایش نسبی جمعیّت شهر بوکان در سال‌های ۱۳۵۵ الی ۱۳۶۵ بوده‌است که طی آن جمعیّت شهر بوکان از ۱۳ درصد به ۲۳ درصد رشد داشته‌است و از رقم ۲۰٬۵۷۹ نفر در سال ۱۳۵۵ به ۶۷٬۹۳۸ نفر در سال ۱۳۶۵ رسیده‌است که رشد جمعیّتی بسیار بالایی است و مهم‌ترین دلایل رشد جمعیّت این شهر در این دوره را می‌توان اثرات مستقیم انقلاب اسلامی ایران دانست که با آغاز جنگ‌های داخلی کردستان و ناامنی بیشتر روستاها، موج شدیدی از مهاجرت مردم روستاها به شهرها به وقوع پیوست که با شروع جنگ ایران و عراق این مهاجرت با ورود مهاجرین مناطق جنگ‌زده شدت بیشتری یافت.
منبع: ویکی پدیا


معرفی شهرستان بوکان

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا