نویسنده این موضوع
آزادی چیزی جز شانسی برای بهتر بودن نیست.
***
ممکن است که من منکر چیزی باشم ولی لزومی نمیبینم که آن را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به آن را از دیگران سلب کنم
***
به دست آوردن خوشبختی بزرگترین پیروزی در زندگی است.
***
ترجیح می دهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مردم بفهمم که نیست . تا اینکه طوری زندگی کنم که انگار خدا نیست و وقتی مردم بفهمم که هست.
***
در جهانی که ناگهان از هر خیال واهی و از هر نوری محروم شده است انسان احساس می کند که بیگانه است در این تبعید دست آویز و امکان برگشتی نیست چون از یادگار زمانهای گذشته و یا از امید ارض موعود هم محروم شده است
***
شغل تنها زمانی ارزش و اعتبار دارد که آزادانه پذیرفته شود
***
بدون کار . هر نوع زندگی فاسد می شود.
***
طغیان بنیادی است مشترک که هر انسانی نخستین ارزش های خود را بر آن بنا می کند.
انسان وقتی بخواهد به راستی در دری که نمی تواند ببیند شرکت کند . غرق چه ناتوانی عمیقی است.
***
وقتی که انسان بیش از چهار ساعت نخوابیده باشد . دیگر احساساتی نیست. همه چیز را همان طور که هست می بیند . یعنی از روی عدالت . عدالت زشت رو و نیشدار می بیند.
***
وقتی که آدم تنها خودش خوشبخت باشد . خجالت دارد
***
بشر تنها آفریده ای است که نمی خواهد آن باشد که هست
آنچه انسان در میان بلایا می آموزد اینست که در درون افراد بشر . ستودنیها بیشتر از تحقیر کردن هاست
***
افشای بی عدالتی کافی نیست .برای از بین بردن آن باید جان نثار کرد
***
زمانی می رسد که انسان دیگر جوشش عشق را حس نمی کند. آن چه که می ماند تنها فقط تراژدی ست.زیستن برای کسی یا چیزی دیگر معنایی ندارد. دیگر هیچ چیز معنایی ندارد جز اندیشه مردن به خاطر چیزی.
***
هیچ چیزی در دنیا به این نمی ارزد که انسان از آنچه دوست دارد رویگردان شود.
***
ما هم بنا به موقعیت . فرمان محکومیت صادر می کنیم. اما به من می گفتند که این چند مرگ . برای رسیدن به دنیائی که در آن دیگر کسی را نخواهند کشت ضروری است.
***
فهمیده ام که همه بدبختی انسان ها ناشی از این است که به زبان صریح و روشن حرف نمی زنند. از اینرو من تصمیم گرفته ام که صریح حرف بزنم و صریح رفتار کنم تا در راه درست بیفتم.
***
ممکن است که من منکر چیزی باشم ولی لزومی نمیبینم که آن را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به آن را از دیگران سلب کنم
***
به دست آوردن خوشبختی بزرگترین پیروزی در زندگی است.
***
ترجیح می دهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مردم بفهمم که نیست . تا اینکه طوری زندگی کنم که انگار خدا نیست و وقتی مردم بفهمم که هست.
***
در جهانی که ناگهان از هر خیال واهی و از هر نوری محروم شده است انسان احساس می کند که بیگانه است در این تبعید دست آویز و امکان برگشتی نیست چون از یادگار زمانهای گذشته و یا از امید ارض موعود هم محروم شده است
***
شغل تنها زمانی ارزش و اعتبار دارد که آزادانه پذیرفته شود
***
بدون کار . هر نوع زندگی فاسد می شود.
***
طغیان بنیادی است مشترک که هر انسانی نخستین ارزش های خود را بر آن بنا می کند.
انسان وقتی بخواهد به راستی در دری که نمی تواند ببیند شرکت کند . غرق چه ناتوانی عمیقی است.
***
وقتی که انسان بیش از چهار ساعت نخوابیده باشد . دیگر احساساتی نیست. همه چیز را همان طور که هست می بیند . یعنی از روی عدالت . عدالت زشت رو و نیشدار می بیند.
***
وقتی که آدم تنها خودش خوشبخت باشد . خجالت دارد
***
بشر تنها آفریده ای است که نمی خواهد آن باشد که هست
آنچه انسان در میان بلایا می آموزد اینست که در درون افراد بشر . ستودنیها بیشتر از تحقیر کردن هاست
***
افشای بی عدالتی کافی نیست .برای از بین بردن آن باید جان نثار کرد
***
زمانی می رسد که انسان دیگر جوشش عشق را حس نمی کند. آن چه که می ماند تنها فقط تراژدی ست.زیستن برای کسی یا چیزی دیگر معنایی ندارد. دیگر هیچ چیز معنایی ندارد جز اندیشه مردن به خاطر چیزی.
***
هیچ چیزی در دنیا به این نمی ارزد که انسان از آنچه دوست دارد رویگردان شود.
***
ما هم بنا به موقعیت . فرمان محکومیت صادر می کنیم. اما به من می گفتند که این چند مرگ . برای رسیدن به دنیائی که در آن دیگر کسی را نخواهند کشت ضروری است.
***
فهمیده ام که همه بدبختی انسان ها ناشی از این است که به زبان صریح و روشن حرف نمی زنند. از اینرو من تصمیم گرفته ام که صریح حرف بزنم و صریح رفتار کنم تا در راه درست بیفتم.
جملات آلبر کامو
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: