نویسنده این موضوع
به نام خداوندی که عشقی گمشده را در دلم نهاد!
نام اثر: گمشده جان
نویسنده: FaTeMeH QaSeMi
مقدمه:
گمشده جان!
مروری کن به خاطرهای کهنه،که وادارات میدارد به تنهایی!
زمزمه کن، حرف به حرف نامههایم را، شاید مرا شبی به یاد آری!
نگاهم کن که آمادهام، اظهار کنم به پشیمانی!
آمادهام بگویم، نمیشود، نمیتوانم. تو چون ذرهای از این جانی!
آمادهام بگویم، که کیفر توبهام را دادم!
تو از این گرگ عاشق چه میدانی؟!
رانده از تمام هم نوعان، مهر خیـ*ـانت میان پیشانی!
نگاهم کن و بگو،گمشده جان، مرا به یاد، داری؟!
نام اثر: گمشده جان
نویسنده: FaTeMeH QaSeMi
مقدمه:
گمشده جان!
مروری کن به خاطرهای کهنه،که وادارات میدارد به تنهایی!
زمزمه کن، حرف به حرف نامههایم را، شاید مرا شبی به یاد آری!
نگاهم کن که آمادهام، اظهار کنم به پشیمانی!
آمادهام بگویم، نمیشود، نمیتوانم. تو چون ذرهای از این جانی!
آمادهام بگویم، که کیفر توبهام را دادم!
تو از این گرگ عاشق چه میدانی؟!
رانده از تمام هم نوعان، مهر خیـ*ـانت میان پیشانی!
نگاهم کن و بگو،گمشده جان، مرا به یاد، داری؟!
دل نوشته گمشده جان | FaTeMeH QaSeMi کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: