مشاعره با اشعار فردوسی

Morad · 7/1/23

moh@mad گفت:
روان اندرو گوهر دلفروز
کزو روشنایی گرفتست روز

ز خاور برآید سوی باختر
نباشد ازین یک روش راست‌تر

روانش پر از غم دلش به دو نیم

همی داشتی زان به دل ترس و بیم

moh@mad · 9/1/23

Morad گفت:
روانش پر از غم دلش به دو نیم

همی داشتی زان به دل ترس و بیم

منوچهر یک هفته با درد بود
دو چشمش پر آب و رخش زرد بود

به هشتم بیامد منوچهر شاه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه

همه پهلوانان روی زمین
بر او یکسره خواندند آفرین

Moubina · 9/1/23

moh@mad گفت:
منوچهر یک هفته با درد بود
دو چشمش پر آب و رخش زرد بود

به هشتم بیامد منوچهر شاه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه

همه پهلوانان روی زمین
بر او یکسره خواندند آفرین

ندانی که ایران نشست منست
جهان سر به سر زیر دست منست

moh@mad · 14/1/23

Moubina گفت:
ندانی که ایران نشست منست
جهان سر به سر زیر دست منست

تو را دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست

و گر دل نخواهی که باشد نژند
نخواهی که دائم بوی مستمند

matieh · 16/1/23

دلت گر به راه خطا مایل است
تو را دشمن اندر جهان خود دل است

moh@mad · 16/1/23

matieh گفت:
دلت گر به راه خطا مایل است
تو را دشمن اندر جهان خود دل است

تو را دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست

و گر دل نخواهی که باشد نژند
نخواهی که دائم بوی مستمند

matieh · 19/1/23

دو مهتر یکی کهتر اندر میان
به بالای سرو و به فرّ کیان

moh@mad · 19/1/23

matieh گفت:
دو مهتر یکی کهتر اندر میان

به بالای سرو و به فرّ کیان

نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جان است و آن سه پاس

سه پاس تو چشم است و گوش و زبان
کز این سه رسد نیک و بد بی‌گمان

matieh · 20/1/23

نشستند سالی چنین سوگوار
پیام آمد از داور کردگار

moh@mad · 23/1/23

matieh گفت:
نشستند سالی چنین سوگوار
پیام آمد از داور کردگار

روان اندر او گوهر دل‌فروز
کز او روشنایی گرفته است روز

ز خاور بر آید سوی باختر
نباشد از این یک روش راست‌تر

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین