مشاعره با حرف ع

M O B I N A · 14/5/23

علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
که به ما سوا فکندي همه سايه ي هما را

M O B I N A · 14/5/23

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من که قسم های تو باور کردم

M O B I N A · 14/5/23

عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد

M O B I N A · 14/5/23

عشق داغی است که تا مرگ نیاید نرود
هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد

moh@mad · 15/5/23

~MOBÍNA~ گفت:
عشق داغی است که تا مرگ نیاید نرود
هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد

عشق آنگونه قشنگست که خوارت نکند
به تمنای حقیرانه دچارت نکند

عشق آنگونه قشنگست که با سنگ محک
هر کسی سر برسد کسر عیارت نکند

*NiLOOFaR* · 15/5/23

عاشقی‌ها می‌کند دل، گرچه می‌داند که غم
لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی می‌کند
هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی
درخیالش زیر گوشش پرده خوانی می‌کند

*NiLOOFaR* · 15/5/23

عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
داده بر دستِ دل و، با او تبانی می‌کند
گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان

moh@mad · 17/5/23

Niloofar.r گفت:
عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
داده بر دستِ دل و، با او تبانی می‌کند
گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان

عشقبازی با چو تو معشوق کاری بس خوشست
روزگار عشقت الحق روزگاری بس خوشست

نوبهار شادمانی روزگار عاشقیست
تازه بادا تا ابد کاین نوبهاری بس خوشست

ابن یمین

*NiLOOFaR* · 19/5/23

عاشق آن نیست که‌ هرلحظه زند لاف محبت
مرد آن است که لـ*ـب بندد و بازو بگشاید

moh@mad · 19/5/23

Niloofar.r گفت:
عاشق آن نیست که‌ هرلحظه زند لاف محبت
مرد آن است که لـ*ـب بندد و بازو بگشاید

عشق دردانه ست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم

لاله ساغرگیر و نرگس سرخوش و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم

حافظ

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین