خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
پلوپونز. [ پ ِ ل ُپ ُ ن ِ ] (اِخ ) (جنگ …) این نام بجنگ تاریخی که از سال ۴۳۱ تا ۴۰۴ ق . م . بین اسپارت و آتن ادامه یافت و بتخریب آتن منتهی شد اطلاق میگردد. چند واقعه ٔ فرعی از قبیل مداخله ٔ آتن در مشاجرات کرسیر و کرنت موجب خصومت و مجادله گردید ولی علت اصلی جنگ پلوپونز در تعقیب جنگهای مادی تفوق بحری آتن ایونی و دارای حکومت عامه (دموکراسی ) بود چه بر ضد او ملل برّی دُری که دارای حکومت اشرافی بودندعصیان کردند. جنگ پلوپونز بسه قسمت تقسیم میشود: از۴۳۱ تا۴۲۱ ق . م : جنگجویان متقابلاً سرزمین های طرف مقابل را خراب میکردند بدون آنکه به نتیجه ٔ قطعی برسند. این دوره با صلح نی سیاس که صلح را به مدت پنجاه سال تضمین میکرد (ولی در ۴۱۶ دوباره آتش جنگ شعله ور شد) بپایان میرسد. از ۴۱۶ تا ۴۱۳ ق . م . دوره ٔ دوم این جنگ است . در این مدت اسپارتیان به صقلیه (سیسیل ) حمله بردند و جهازات بحری و سپاهیان آتنی را در مقابل سیراکوز شکست دادند و منهدم ساختند. دوره ٔ سوم از ۴۱۲ق . م . آغاز می شود: آتنیان در مقابل ملیط (میله ) واقع در سی زیک بر ارژینوزها غلبه کردند ولی اسپارتیان که با وجوه دولت ایران تقویت میشدند لامپ ساک را تسخیر کردند و در اگس پتاُمس بسال ۴۰۵ پیروز شدند و به ملت آتن حکومت مرتجع و خشن سی جابر را تحمیل کردند. در تاریخ ایران باستان آمده است : آتن پس از جنگهای ایران و یونان بواسطه ٔ لیاقت رجالی مانند تمیستوکل ، آریستید، سیمون ، می رونید و ناطقینی مثل پریکلس ، ایزوکرات و پیروان او در یونان برتری یافت و اتحادی موسوم به اتحاد دِلُس منعقد کرد و نیز دولت آتن دیوارهای آتن و بنادر آن را بساخت و دارای بحریه ٔ قوی گردید ولی طولی نکشید که این قوت آتن باعث تشویش همسایگان او مانند تِب و کرَنت شد و چون اسپارت هم با نظر خصومت به قوّت یافتن آتن و ساخته شدن دیوارهای آن مینگریست تبی ها و کرنتی ها بالطبع متمایل به اسپارت شده با آن عهد اتحادی بستند تا از بزرگ شدن آتن جلوگیری کنند چه همه بیم آن را داشتند که آتن پس از چندی شهرها یا دولت های کوچک یونان را بلعیده بعد اسپارت را هم مطیع خود کند.


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
معلوم است که هواخواهان آتن هم تصمیم بر تقویت آن کردند و بدین منوال تمام یونان به دو قسمت تقسیم شد: ۱- تمام شبه جزیره ٔ پلوپونس با یونان مرکزی در تحت ریاست اسپارت درآمد ۲ – جزائر دریای اِژه (بحرالجزائر) با سواحل این دریا در تحت فرماندهی آتن قرار گرفت خصومتی که از تباین منافع حاصل شد بر ضدّیت هائی که از دیرگاه بین یونانی ها وجود داشت افزود، چنانکه بی تردید میتوان گفت ،که جنگ پلوپونس از سه سرچشمه آب میخورد: ۱ – از سایش یا اصطکاک منافع مادّی . ۲ – از ضدیت قومی بین یُنیانها و دُریانها (آتنی ها یُنیانی و لاسدمونی ها دُریانی بودند). ۳ – از مباینت حکومت ملی با اشرافی ، چه ازآنچه در فوق ذکر شده معلوم است که آتن نماینده ٔ اوّلی بود و اسپارت نماینده دوّمی . بنابراین جای تعجّب نیست که جنگ دو گروه یونانی با یکدیگر محدود بخاک یونان نگشت بل به تمام صفحات یونانی نشین یعنی بسواحل آسیای صغیر و تراکیه و قبرس و ایطالیا و غیره سرایت کرد و در شهرهای یونانی مردم به دو بخش تقسیم شده در سر حکومت ملی یا اشرافی چنان بجان یکدیگر افتادند که تاریخ کمتر نظائر آن را نشان میدهد. جهت بلاواسطه ٔ جنگ شورشی بود که کُرسیر مستعمره ٔ کُرنت ، بر ضدّ شهر مادری خود کرد. کُرنتی ها شکایت این قضیه را به اسپارت بردند و دولت مزبور چاره را در جنگ دید. نایره ٔ این جنگ ۲۷ سال مشتعل بود (۴۳۱-۴۰۴ ق . م ). وُلات ایرانی در آسیای صغیر بخصوص تیسافرن چنانکه بیاید، از مشغول شدن یونان به خود فرصتی یافته کارهائی با آتن و اسپارت کردند که شرح آن را توسیدید و گزنفون شاهدین جنگهای مزبور نوشته اند و در جای خود ذکر خواهد شد.
سفارتهای یونان در دربار شوش :
از منبع یونانی چنین مستفاد میشود که پس از اشتعال نایره ٔ جنگ آتن و اسپارت هر دو سفارت هائی بدربار شوش فرستاده اند ولی معلوم نیست که نتیجه ٔ این سفارتها چه شده و اردشیر چه جوابی داده است ، پس از بهره مندی تیسافرن در گرفتن پی سوت نس داریوش به وعده ٔ خود وفا کرده او را والی لیدیه و فرناباذ را والی ایالتی کرد که در ساحل هلس پونت واقع بود. در این زمان چنانکه بالاتر گذشت جنگهای درونی یونان شروع شده بود و آتن و اسپارت با ابرامی هر چه تمامتر با هم میجنگیدند و هر یک از طرفین میخواستند برای غلبه ٔ بر دیگری کمکی از ایران بگیرند ولی تیسافرن از بدو ورود به ایالت خود سـ*ـیاست خود را بر این قرار داد که تا ممکن است بهیچ کدام از طرفین کمک نکند و اگر دید طرفی دارد فائق می آید بطرف دیگر کمک کند تا زمانی که طرف قوی ضعیف گردد و چون ضعیف بواسطه ٔ کمک ایران قوی شد ازرسانیدن کمک دریغ دارد تا باز از قوّت او بکاهد و بدین منوال نه غالب معلوم گردد و نه مغلوب و جنگ هم به درازا کشد. تیسافرن چنین حساب می کرد که در نتیجه ٔ جنگ طولانی یونان بقدری ناتوان خواهد گشت که هیچ یک از دول آن دیگر در فکر حمله به مستملکات ایران در آسیای صغیر نخواهد بود. بنا بر این سـ*ـیاست در اوائل جنگ مزبور تیسافرن چنین تشخیص داد که ایران هیچ گونه کمکی به آتن یا اسپارت نکرده آنها را بخود واگذارد و داریوش هم با این نظر موافق بود ولی پس از آنکه سفر جنگی آتنی ها بجزیره ٔ سیسیل کاملاً به عدم بهره مندی آنها خاتمه یافت ، تیسافرن بدربار ایران پیشنهاد کرد که دولت به اسپارتیها کمک بکند جهات این پیشنهاد چنین بود: اولاً آتن در دریاها بر اسپارت برتری داشت و مانع بود از اینکه مستعمرات یونانی در آسیای صغیر در تحت اطاعت ایران درآیند، از طرف دیگر دربار ایران نمیخواست از باج مستعمرات یونانی صرف نظر کند و از وُلات خودآن را مطالبه میکرد. ثانیاً لیکون آتنی و سپاهیان اجیر آتن به پی سوت نس بر ضد داریوش کمک کرده بودند و آمُرگِس پسر پی سوت نِس ، که با داریوش مخالفت میکرد با سپاهیان آتنی در جزیره ٔ یازُس نشسته بود. بالاخره ایرانیها خوب بخاطر داشتند که زحمات وارده ٔ بر آنها از زمان داریوش اوّل تا آن روز با پیش قدمی آتنی ها شروع می شد و غالباً موافق منظور آنها خاتمه می یافت .


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
اتحاد ایران با اسپارت : بنا بر جهاتی که ذکر شد دربار ایران پیشنهاد تیسافرن را پذیرفت و او باخالسیدِاُس نماینده ٔ اسپارت معاهده ای بست ، که مضمون آن ، چنانکه توسیدید گوید (کتاب هشتم ، بند۱۸) چنین بود: ۱ – تمام ممالک و شهرهائی ، که در تصرّف شاه اند یا متعلق به اجداد او بودند، در تحت اطاعت او باقی خواهند ماند. ۲ – شاه و لاسدمونیها و متحدین آنها مانع خواهند شد از اینکه آتنی ها از این شهرها که منبع عایدات آنها است ، چیزی به هر اسم و رسم که باشد، دریافت دارند. ۳ – شاه و لاسدمونیها و متحدین آنان معاً با آتنی ها جنگ خواهند کرد و جائز نخواهد بود که شاه یا لاسدمونیها و یا متحدّین آنان بی رضایت یکدیگر با آتنی ها صلح کند. ۴ – اگر کسانی از اتباع شاه بر ضدّ او باشند دشمن لاسدمونیها و متحدین آنان نیز بشمار خواهندرفت . ۵ – اگر کسانی از اتباع لاسدمونیها برضد آنان قیام کنند دشمن شاه نیز محسوب خواهند شد (۴۱۴ ق . م ). در آتن همینکه شنیدند اسپارتی ها با ایران داخل مذاکره شده اند متوحش گشتند ولی کاری نتوانستند بکنند. اتحاد ایران با اسپارت باعث شد که جزیره ٔ خیوس و شهر می لِت بر آتنی ها شوریده به تیسافرن تسلیم شدند و تیسافرن ارگی در می لِت ساخته ساخلویی در آنجا گذاشت . بعد بحریه ٔ اسپارت حمله به جزیره ٔ یازُس کرد و چون آتنی ها نتوانستند کاری کنند سپاهیان اجیر یونانی که دور آمُرگِس جمع شده بودند به تیسافرن اظهار انقیاد کردندولی سپاهیان ایرانی نسبت به آمُرگِس باوفا ماندند. بعد لاسدمونیها چنانکه بالاتر ذکر شد، به هر سری یک دریک گرفته و سایر سکنه ٔ یازُس را به تیسافرن واگذاردند و او آمرگس را بشوش فرستاد و در آنجا گویا او را هم مانند پدرش بدار آویختند. پس از آن لاسدمونیها پنداشتند معاهده ای که بین خالسیدُاس و تیسافرن منعقد شده ناقص است و چنانکه می شایست و می بایست بنفع اسپارت بسته نشده . این بود که از حضور ثرامنس یکی از رجال خود در توریوم استفاده کرده معاهده ٔ دیگری منعقد کردند. مضمون معاهده این بود (توسیدید کتاب هشتم ، بند۳۷): «نظر به موافقتی که بین لاسدمونیها و متحدین آنان از یک طرف و شاه داریوش و اولاد شاه مزبور و تیسافرن از طرف دیگر بعمل آمده بین آنها صلح و مودّت بشرائط ذیل برقرار خواهد بود: ۱ – تمام صفحات و شهرهائی ، که متعلق بشاه است یا متعلق به پدر و اجداد او بود معرض جنگ یا خسارتی از طرف لاسدمونیها یا متحدّین آنها واقع نخواهند شد. ۲ – لاسدمونیها یا متحدّین آنان هیچ گونه باجی از این ممالک نخواهند گرفت . شاه داریوش یا تبعه ٔ او با لاسدمونیها و متحدّین آنان در جنگ نخواهند شد و خسارتی به آنها واردنخواهند کرد. ۳ – اگر لاسدمونیها و متحدین آنها از شاه خواهشی کنند یا شاه از لاسدمونیها و متحدین آنان تقاضائی کند و تقاضای طرفی را طرف دیگر بپذیرد آنچه در نتیجه ٔ آن کنند صحیح خواهد بود. ۴ – طرفین معاً باآتنی ها و متحدین آنان جنگ خواهند کرد. ۵ – اگر بخواهند صلح کنند، عهد صلح باید با شرکت یکدیگر منعقد شود. ۶ – هر سپاهی که کیهان بتقاضای شاه در خاک او اقامت کند، مخارجش را باید شاه بپردازد. اگر شهری ، که با شاه معاهده ای منعقد کرده بر ضدّ حکومت او باشد سایر شهرها مخالفت و از حقوق شاه دفاع خواهند کرد. ۷ – اگر شهری که جزو مملکت شاه یا در تحت اطاعت او است ، به خاک لاسدمونی ها یا متحدین آنان بی احترامی کند شاه مخالفت و از حقوق آنان دفاع خواهد کرد».


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
از مقایسه ٔ این معاهده با معاهده ٔ اوّلی روشن است ، که لاسدمونیها و متّحدین آنان خواسته اند از مسئولیت خود بکاهند و با این نظر هر تعهدی که لاسدمونیها راجع به عدم بی احترامی به مستملکات شاه کرده اند نسبت بخودشان و متحدینشان است ،نه نسبت به آتنیها و متحدین آنان بنابراین لاسدمونیها مسئول تجاوزات آتنی ها بخاک ایران و خسارت وارده ازاین جهه نشده اند و دیگر اینکه مخارج قشون لاسدمونی که به میل شاه داخل خاک ایران می شود بعهده ٔ شاه است ونیز طرفین حق دلتنگی یا رنجش از یکدیگر از بابت عواقب تقاضائی که کرده اند، ندارند. علاوه بر این باید درنظر داشت ، که در معاهده ٔ اوّلی بند اوّل فوق العاده بنفع ایران بود و چون نمیتوان گفت که لاسدمونیها بمعنی آن پی نبرده معاهده را امضاء کرده بودند، این بند میرساند که در آن موقع لاسدمونیها احتیاج شدید به کمک ایران داشته اند. در معاهده ٔ ثانوی این بند به شکل دیگر ابقاء شده . توضیح آنکه در بند یک معاهده ٔ اوّلی تصریح شده : «تمام ممالک و شهرهائی که در حیطه ٔ اقتدار شاه اند یا متعلق به اجداد او بوده اند در تحت حکومت او باقی خواهند بود» و چون در زمان داریوش اوّل تراکیه و مقدونیه و جزائر بحرالجزائر و در زمان خشایارشا چندی تسّالی و تِب و غیره یعنی یونان شمالی و وسطی جزو ایران بودند این مادّه به ایران حَق ّ میداد که این ولایات را استرداد کند. و در معاهده ٔ دوّم لاسدمونیها و متعهدین آنان متعهد میشوند که ممالک شاه بهمان حدودی که در معاهده ٔ اوّلی تصریح شده معرض جنگ و خسارت واقع نگردد و عبارت «باقی خواهد بود» حذف و تا یک اندازه بنفع اسپارت اصلاح شده است . باری پس از آنکه تیسافرن تا اندازه ای بمقصود خود رسید یعنی شهر می لِت و جزیره ٔ خیوس تابع ایران شدند جزیره ٔ یازُس هم بتصرف ایران درآمد و آمرگِس دستگیر گردید از احتیاج اوبه لاسدمونیها کاست و نسبت به آنها سرد شد، بخصوص که در این موقع آلسیبیاد آتنی در نزد تیسافرن بر ضد اسپارتیها کار میکرد در اینجا مقتضی است این شخص را معرفی کنیم .
آلسیبیاد اصلاً آتنی و از شاگردان سقراط حکیم و مورد محبت و توجه او بود. بعد از او بواسطه ٔ لیاقت ذاتی و کفایتش رئیس حزب ملی گردید، ولی چون باعلی درجه خودخواه و جاه طلب بود پابند اصلی از اصول اخلاقی نبودو ثبات قدم در مسلکی نداشت چنانکه برای کسب شهرت و جلب توجه عامه نسبت بخود از هیچ وسیله مضایقه نمیکرد. مثلاً سگی داشت گران بها که به ۶هزار درهم (تقریباًدوهزاروپانصد تومان یا ۲۵ هزار ریال ) خریده بود و از حیث هوش و قشنگی و سایر صفات در آتن مثل و مانند نداشت . آلسیبیاد روزی دم چنین سگی را که در تمام آتن معروف بود برید تا این قضیه نقل مجالس پای تـ*ـخت و باعث شهرت او گردد. این کار او ضرب المثل شد چنانکه امروزهم اگر در اروپا بخواهند کسی را چنین معرفی کنند که طالب شهرت است نه خواهان نام و افتخار حقیقی گویند «دُم سگ را بریده ». این شخص دولت آتن را به جنگ با سیسیل علاقه‌مند کرد ولی سفر جنگی او به شکست فاحش آتنی هاتمام شد و او را مقصّر دانسته از آتن بیرون کردند. در این احوال او بطرف لاسدمونیها رفت و برای آنها کارکرد.


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعد بقول توسیدید (کتاب هشتم بند ۴۵) پس از فوت خالسیداُس مذکور لاسدمونیها از او ظنین شده در صدد کشتنش برآمدند. در این وقت او برای حفظ جان خود نزد تیسافرن رفت و شروع به تحریکات ضدّ اسپارت کرده به او گفت : صلاح ایران نیست این قدر همراهی با اسپارت کند. شما باید هر دو طرف را نگاه دارید تا یکی بر دیگری نچربد و بعدها اگر طرفی تخطّی به خاک شما کرد شما بتوانید طرف دیگر را بر ضدّ آن برانگیزید. آتن برای شما بقدر اسپارت خطر ندارد چه او دولت دریائی است و جزایر را میخواهد ولی اسپارت اگر قوی گردد به قارّه دست خواهد انداخت او امروز مستعمرات یونانی را در آسیای صغیر بشما میدهد تا آن را از چنگ آتن بیرون آرد ولی همینکه رقیب خود را از میان برد این مستعمرات را بطریق اولی در دست شما که خارجی هستید نخواهد گذاشت .این حرفهای آلسیبیاد در مزاج تیسافرن اثر کرد زیرا سـ*ـیاست او نیز اقتضاء میکرد که نگذارد هیچ کدام از طرفین قوی گردد. بر اثر این تحریکات تیسافرن به اسپارتیها اعلام کرد که خزانه ٔ ایران بعد از این بجای یک درهم روزانه نیم درهم به هر سپاهی اسپارتی خواهد داد وبرای اینکه اسپارتی ها راضی باشند، هدیه ای برای سردار اسپارتی فرستاد (درهم به پول امروز معادل ۹۳ سانتیم طلا بود که تقریباً چهار ریال و نیم میشود) این قضیه هنگامه ای برپا نکرد و به آرامی گذشت . بعد تیسافرن دید موقع آن رسیده که قدری هم آتنی ها را استمالت کندتا از پیشرفتهای اسپارت بسیار مأیوس نشوند. بنابراین به آلسیبیاد آتنی میدان داده چنین وانمود که در تحت نفوذ او رفته . چون شخص مذکور هم تلاش میکرد که تیسافرن را از اتحاد با اسپارت منصرف سازد و از طرف دیگر روابط خود را با آتن اصلاح کند با این مقصود به سپاهیان آتنی در سامُس رسانید که او نزد تیسافرن بسیار مقرّب است و والی به حرفهای او گوش میدهد. آتنی های مزبور از شنیدن این خبر قوّت قلب یافته در صدد تخریب حزب ملی آتن برآمدند، زیرا آلسیبیاد صریحاً اظهار میکرد که اگر میخواهد به وطن خود برگردد فقط برای این است که حکومت ملی یعنی حکومتی را که او را بیرون کردبراندازد و با حکومت عده ای قلیل همراهی کند. بالحاصل پیشنهاد آلسیبیاد را در میان قشون آتنی در جزیره ٔ سامُس موضوع شور قرار دادند و بعد این خبر به شهر سرایت کرد و چند تن از معروفین سامُس برای مذاکرات نزدآلسیبیاد رفتند و او گفت ، اگر میخواهید، حالا تیسافرن و بعد شاه دوستان شما باشند باید حکومت ملی را براندازید و این یگانه وسیله ای است که با آن جلب اعتمادشاه را خواهید کرد پس از آن اشخاص مزبور به سامُس مراجعت کرده طرفداران بسیار یافتند و بعد در قشون آتن اعلام کردند که اگر آلسیبیاد برگردد و حکومت ملی ملغی شود، شاه دوست آتنی ها خواهد گردید و پول خواهد داد.


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
اکثر آتنی ها از این پیشنهاد رضایت نداشتند ولی چون میدیدند که به این وسیله از شاه کمک خرج دریافت خواهند کرد ساکت ماندند و این پیشنهاد قبول شد بعد هم قسمها رسولانی به آتن فرستادند تا در آنجا برای برگشتن آلسیبیاد و تغییر حکومت ملی اقدام کنند. در قشون آتنی سرداری بود فری نی خوس نام که میدانست آلسیبیاد نه طرفدار حکومت ملی است و نه خواهان حکومت عدّه ای قلیل بلکه تمام مقصود او از این تشبثات این است که به آتن برگردد و متنفذ شود. بنابراین او در نظر گرفت که با نقشه ٔ آلسیبیاد مخالفت ورزد و چون میترسید که آلسیبیاد به مقصود خود برسد و مخالفت های او را تلافی کند محرمانه به آس تیوخوس سردار قشون لاسدمونی اطلاع داد که آلسیبیاد برای آتنیها کار میکند و تیسافرن را به طرف آتن میکشاند او هم قضیه را به آلسیبیاد گفت و این شخص فوراً قضیه را به هم قسم های سامُس اطلاع داده توصیه کرد فری نیخوس را بکشند. سردار مزبور چون خود را در خطر دید نامه ای به سردار لاسدمونی نوشته او را از افشاء سرّی که به او سپرده بود ملامت کرد و گفت : «اگر لاسدمونیها بخواهند موافق راهنمائی من تمام قشون آتنی را ریزریز کنند اشکالی ندارد و این پیشنهاد من هم مستوجب توبیخ و ملامت نیست چه جان من بواسطه ٔ دوستی با لاسدمون در خطر است و دیگر برتری لاسدمون را ترجیح میدهم به این که قربانی بدترین دشمن خود گردم » آس تیوخوس مضمون این نامه ٔ فری نیخوس را هم به آلسیبیاد اطلاع داد. وقتی که این خبر هم به فری نیخوس رسید او فوراً سپاهیان آتنی را جمع کرده گفت شهر ما بی حفاظ است و تمام کشتی ها هم نمیتوانند به بندر درآیند و چون لاسدمونیها میخواهند به این جا حمله کنند پس لازم است دیوار شهر را بسازیم . سپاهیان جدّکرده دیوار را ساختند و نیرنگ آلسیبیاد در مقصر کردن فری نیخوس نتیجه ای نبخشید چه سپاهیان آتن باور نکردند که سردار آنها سردار لاسدمونی را برای تسخیر شهر دعوت کرده باشد و پیش خود گفتند اگر چنین میبود خود او پیشقدم در ساختن دیوار نمیشد در این احوال آلسیبیاد همواره تیسافرن را علاقه‌مند میکرد به آتن نزدیک شود ودر تحریکات خود بهره مند بود. توضیح آنکه چون تیسافرن دید لاسِدمونیها بواسطه ٔ تقویت ایران در دریا قوی تراز آتنی ها شده اند ترسید که مبادا دست اندازی به مستعمرات یونانی در آسیای صغیر کنند و چنین وانمود که درتحت نفوذ آلسیبیاد است و دوستی آتن را ترجیح میدهد.


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
مقارن این زمان نمایندگان سامُس وارد آتن شده در مجمع ملی بیانات خود را کردند بعض زعمای آتنی که طرفدار حکومت ملی بودند فریاد برآورده گفتند چگونه آلسیبیاد را به آتن راه دهیم و حال آن که او قوانین ما را نقض کرده و مردود مذهب است (زمانی که آلسیبیاد در سیسیل بود هیکل خدای جنگ ناقص شد و این قضیه را تقصیر او دانستند) پی زاندروس یکی از نمایندگان سامُس مخالفین را دور خود جمع کرده از هر یک جداگانه پرسید: در صورتی که بحریه ٔ لاسدمون کمتر از بحریه ٔ آتن نیست و عدّه ٔ شهرهائی که متحدین لاسدمونی ها هستند بیشتر است واز شاه و تیسافرن هم پول میگیرند، شما چگونه میخواهید جمهوری را نجات دهید؟ ولی اگر آلسیبیاد را اجازه دهید بیاید و حکومت را تغییر دهید این رفتار باعث اعتماد شاه شده پول دریافت خواهیم کرد. حالا این کار باید بشود بعد که از خطر جستیم می توانیم باز تغییری که مقتضی باشد بدهیم اشخاصی که طرفدار حکومت ملی بودندنتوانستند به این سؤال جواب بدهند و بالاخره با وجود آنکه از حکومت عدّه ای قلیل تنفر داشتند از ترس خطرراضی شدند که حکومت ملی ملغی گردد و ده نفر انتخاب شدند که نزد تیسافرن بروند و با آلسیبیاد نیز داخل مذاکره گردند پی زاندروس و رفقای او مطالب خود را به تیسافرن گفتند و آلسیبیاد نیز از مذاکرات مطلع شده مشی خود را بر این قرار داد که تیسافرن را از خود نرنجاند و به آتنی ها هم بفهماند که تیسافرن از او شنوائی دارد بنابراین و نیز چون میدانست که اتّحاد ایران با آتن سر نخواهد گرفت زیرا تیسافرن از آتن و اسپارت هر دو بیمناک بود و غلبه ٔ هیچیک را نمیخواست به تیسافرن گفت شرائط اتّحاد را سخت کن تا آتنی ها زیر بار نروند. پس از آن نزد آتنی ها رفته آنها را چنین تهدید کرد: اگر پافشاری در قبول نکردن بعضی شرائط تیسافرن کنید و موفق نشوید خودتان مقصرید، زیرا من نفوذ خود را در نزد تیسافرن بکار برده ام . با این نقشه آلسیبیاد در حضور تیسافرن تکالیف بسیار به آتنی ها کرد از قبیل اینکه باید تمام ولایات ینیانی را به ایران واگذارند و جزائر همجوار را به ایران بدهند و غیره و غیره .


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
این شرائط با وجود اینکه سخت بود پذیرفته شد. بعد در جلسه ٔ دیگر آلسیبیاد گفت آتنی ها این را هم بدانید که شاه میخواهد یک بحریه ٔ قوی تشکیل دهد این بحریه حق خواهد داشت که در سواحل مستملکات ایران هرجا که بخواهد برود و شما نباید مانع شوید. عدّه ٔ کشتی ها هم بسته بنظر شاه است در این موقع آتنی ها عنان بردباری را از دست داده این شرط را رد کردند و بعد مأیوسانه به جزیره ٔ سامُس برگشته دانستند که آلسیبیاد آنها رافریب داده او نه فقط نفوذی در مزاج تیسافرن ندارد بلکه آلت دست او است . اکنون باید دید که روابط تیسافرن در خلال این احوال با لاسدمونی ها چگونه بود یعنی در حین بازی با آتنی ها با لاسدمونی ها چه میکرد. بالاتر گفته شد که این والی جیره ٔ روزانه ٔ سپاهیان اسپارت را از یک درهم مبدل به نیم درهم کرد بعد وقتی که خواست ظاهراً به آتن نزدیک شود این نیم درهم را هم به این بهانه که پول نرسیده منظماً نپرداخت و پس از چندی صریحاً گفت که دیگر جیره ٔ سپاهیان را نخواهم داد. سردار اسپارتی لیخاس بر خود پیچید و چون میخواست تیسافرن را نرم کند در این موقع به خاطر آورد که معاهده ٔ لاسدمون با ایران (معاهده ٔ خالسیدِ اُس ) در صلاح یونان بسته نشده زیرا به ایران حق میدهد که تمام سواحل آسیای صغیر و جزائر بحرالجزائر و تراکیه و مقدونیه و تسالی و ب اوسی و غیره را مطالبه کند. بنابراین مانع از تجدید معاهده شده گفت اسپارت هرگز چنین معاهده ای را مجدّداً امضاء نخواهد کرد و بهتر است که ما از پول ایران صرف نظر کنیم این حرفها ظاهر کار بود و باطناً لیخاس میخواست تیسافرن را بترساند و پول بگیرد ولی این تهدید در مزاج تیسافرن اثر نکرد سردار اسپارتی به لاسدِمون رفت و روابط اسپارت با ایران اگر چه قدری کدر شد ولی باز در مجرای سابق جریان یافت زیرا اسپارتی ها از ترس اینکه مبادا تیسافرن با آتن اتّحاد کند روابط خودشان را با او به هر نحو که بود حفظ میکردند بعد وقتی که آتنی ها آزرده خاطر از نزد تیسافرن رفتند و او دید که اینها رنجیده اند و روابط با اسپارت هم کدر است اندیشناک گردیده صلاح خود را چنین تشخیص داد که با اسپارتی ها باز چندی بازی کند. جهات این تصمیم چنین بود: تیسافرن فکر میکرد، اگر جیره ٔ سپاهیان اسپارت را نرسانم ممکن است که بحریه ٔ اسپارت مغلوب بحریه ٔ آتنی گردد (در این وقت بحریه ٔ لاسدمونی بواسطه ٔ نرسیدن پول بی کار در جزیره ردُس مانده بود) و آتنی ها چون بی کمک من به مقصود خود نائل شوند، بنای ضدّیت را با من بگذارند و شاید هم بواسطه ٔ کمی آذوقه در شهرهای ینیانی مشغول تاخت و تاز گردند بنابراین به شهر کونس رفت و برای لاسدمونی ها هدایائی فرستاده آنها را طلبید که به می لت آمده عهدی ببندند و وعده کرد که جیره ٔ سپاهیان لاسدمونی را بپردازد.


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بر اثر این پیشنهاد در زمانی که آلسی پیداس افور اسپارت بود بین نمایندگان آن دولت و تیسافرن و هی یرامن و پسران فارناسس نمایندگان شاه درم آندر عهدی بدین مضمون منعقد شد (توسیدید کتاب هشتم بند ۵۸): «۱ – تمام مملکت شاه ، که در آسیاست در تحت اقتدار شاه باقی خواهد ماند و آن را چنانکه بخواهد اداره خواهدکرد. ۲ – لاسدمونیها و متحدین آنان به مملکت شاه با نیت بد داخل نخواهند شد و شاه هم با نیت بد به مملکت لاسدمونی ها و متحدین آنان بی احترامی نخواهد کرد. ۳ – اگرکسی از لاسدمونیها یا متحدین آنان به خاک ممالک شاه با نیت بد برود لاسدمونیها و متحدین آنان ممانعت خواهند کرد و اگر کسی از مملکتی که در تحت اقتدار شاه است بر لاسدمونیها یا متحدین آنان قیام کند شاه با او مخالفت خواهد ورزید. ۴ – تیسافرن به بحریه ٔ کنونی کمک پولی خواهد رسانید، تا بحریه ٔ شاه وارد شود. ۵ – پس از ورود بحریه ٔ شاه لاسدمونیها یا متحدین آنها مختارخواهند بود بحریه ٔ خود را نگاه دارند (یعنی جیره ٔ سپاهیان را پرداخته نگذارند متفرق شوند) و اگر بخواهند کمک پولی از تیسافرن دریافت کنند او خواهد پرداخت ولی همینکه جنگ تمام شد لاسدمونی ها و متحدین آنان پولی را که دریافت کرده اند پس خواهند داد. ۶ – وقتی که بحریه ٔ شاه آمد بحریه ٔ مزبور و بحریه ٔ لاسدمونیها و متحدین آنان متفقاً جنگ خواهند کرد. این مطلب منوط بنظر تیسافرن و لاسدمونی ها و متحدین آنان است و اگر بخواهند با آتن صلح کنند، با موافقت یکدیگر خواهند کرد». تفاوت بینی که بین این معاهده و معاهده ٔ اولی و ثانوی دیده میشود در بند اوّل است و معلوم است که بر اثر اعتراض لیخاس لاسدمونیها طوری این بند را انشاء کرده اند که شامل مستملکات سابق ایران در اروپا نگردد. این معاهده بقول توسیدید در سال ۱۳ سلطنت داریوش بسته شد (سال بیستم جنگهای پلوپونس ). تیسافرن پس از عقد این معاهده جیره را میرسانید و مانند سابق همواره وعده میداد که بحریه ٔ ایران قریباً خواهد رسید و حال آنکه از آن خبری نبود زیرا نه فنیقیها میخواستند مجدّداً با آتنی ها دست به گریبان شوند و نه سرداران ایران که در بحریه ٔ مذکوره بودند. تیسافرن هم میدانست که وعده هائی بر خلاف حقیقت میدهد و اگر هم بحریه برسد آن را بکار نخواهد انداخت زیرا شکی نداشت که بحریه ٔ آتن در مقابل بحریه ٔ ایران و لاسدمون مضمحل خواهد شد وچنین پیش آمد که به جنگ خاتمه میداد بر خلاف سـ*ـیاست اوبود با وجود این از دادن وعده های بی اساس باکی نداشت چه سران قشون لاسدمون را با هدایا یا پول خریده بود.


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
پس از اینکه پی زاندروس از نزد تیسافرن مأیوسانه به سامُس برگشت اهالی این جزیره تصمیم بر ایجاد حکومت عده ای قلیل کرده حکومت ملّی را ملغی داشتند و بعد پی زاندروس را به آتن فرستادند تا این شکل حکومت را در آتن و تمام شهرهای متحدین آن هم برقرار کند. بنابراین حکومت بدست چهارصد نفر برگزیده افتاد و عقیده ٔ آنها بر این شد که با اسپارت صلح کرده به دشمنان داخلی بپردازند این حکومت نظر خوبی نسبت به آلسیبیاد نداشت چه او نتوانسته بود مسئله ٔ معاهده ٔ آتن و ایران را حل ّ کند بنابراین همینکه آلسیپیاد اوضاع جدید را با خود مساعد ندید طرفدار حکومت ملی گردید و به ملیون وعده داد که ایران را با سـ*ـیاست آنها همراه کند اینها مشعوف شده بجزیره سامُس رفتند و آلسیپاد گفت : از بحریه ٔ پارس تشویش نداشته باشید، با وجود قرارداد ایران و اسپارت من میتوانم بحریه ٔ مزبور را به منافع آتن بکار اندازم ، ولی در ازاء آن باید حقوقی که از من سلب شده است برگردد. توضیح آنکه در زمان اخراج او از آتن حقوق مدنی را از او سلب کرده بودند. نماینده های ملیون این شرط را قبول کرده مشعوف شدند که کار روش خوبی یافته و تقریباً جنگ به بهره مندی آنها خاتمه خواهد یافت . در این احوال تیسافرن بحریه ٔ اسپارتی را بکار انداخت و بتوسط آن آبیدُس و یکی دو جای دیگر را ازآتنی ها انتزاع کرد ولی بعد این محل را خیلی کوچک دیده باز نسبت به اسپارتیها بی مهر شد و نیم درهم جیره ٔروزانه را برید. سپاهیان اسپارتی گرسنه ماندند و فرناباذ والی شهرهای هلس پونت برخلاف تیسافرن صلاح دید که آنها را از این حال بیرون آرد زیرا به این اندازه هامأیوس کردن آنها را مقتضی نمیدید. این بود که آنهارا خواست و نواخت و اسپارتی ها بیزانس و خِرسونس را از آتنی ها گرفتند و بعد نرسیدن روزی نیم درهم و گرسنگی سپاهیان باعث شد که آنها شوریدند و شورش بشهر می لِت هم سرایت کرد تیسافرن در این موقع گفت بحریه ٔ ایران رسید. واقعاً هم بحریه ای رسید و دارای ۱۴۰ کشتی بود. اسپارتیها مشعوف شده به تیسافرن گفتند: فرمان بده ، تا حرکت کنیم او جواب داد: نه ، موافق شأن شاه نیست ، که چنین بحریه ای حرکت بدهد. تأمّل کنید تا عدّه ٔ کشتی ها به سیصد برسد مطمئن باشید که بزودی چنین خواهد شد. سپس برای اینکه بنماید که در این کار عجله دارد شخصاً به آس پن دِس رفت و در آنجا آلسیبیاد که سردار یونانی های ملی شده بود با سیزده کشتی آتنی رسید او همواره به ملیون آتنی اطمینان میداد که تیسافرن باطناً با آتنی ها است و همینکه بحریه ٔ ایران تکمیل شودآن را به اختیار ملیون خواهد گذارد و اگر هم شده تـ*ـخت خواب خود را بفروشد پول به آتنی ها خواهد رسانید بعد او می گفت تنها چیزی که لازم میباشد این است که آتن مورد اعتماد تیسافرن گردد و این هم وقتی صورت خواهد گرفت که او ببیند مرا به آتن خواسته اند.


جنگ پلوپونز، اسپارت و آتن

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا