- عضویت
- 9/10/20
- ارسال ها
- 2,829
- امتیاز واکنش
- 37,845
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- انتهای راهرو سمت چپ
- زمان حضور
- 60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
دگر نه توانی محض زیستن در وجودم مانده،
و نه جربزهای بهر بریدن در درونم نهاده شده.
محدود شعفم، حافظه ای است که خیالت را به دوش گرفته،
و تنها هراسم، خاطرنشانکردن نگاهی است که مرا به خموشی سپرده.
آری، بایست گفت دلم دگربار افسار گسیخته گشته،
و حزنی عمیق را در درونم برگماشته.
لیک چاره چیست جانجانانم؟
دردت...
و نه جربزهای بهر بریدن در درونم نهاده شده.
محدود شعفم، حافظه ای است که خیالت را به دوش گرفته،
و تنها هراسم، خاطرنشانکردن نگاهی است که مرا به خموشی سپرده.
آری، بایست گفت دلم دگربار افسار گسیخته گشته،
و حزنی عمیق را در درونم برگماشته.
لیک چاره چیست جانجانانم؟
دردت...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
دل نوشته دالان عشق | parädox کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com