- عضویت
- 10/7/20
- ارسال ها
- 1,918
- امتیاز واکنش
- 23,591
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- ~OVEN~
- زمان حضور
- 104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
انسان، با توجه به ساختار وجودی خود، که در آن جنبهای از خاک و جنبهای از خدا را با هم دارد این قوه را داراست که بتواند، به طور مستقیم و بدون نیاز به هیچ واسطهای، با خدای خود نوعی ارتباط معنوی داشته باشد. این ارتباط در حقیقت بین «خدا» و «خود» انسان به وقوع میپیوندد و نیازی به «غیر» نیست، اما گاهی مقدماتی لازم است تا این ارتباط مستقیم برقرار شود. دیدن چیزی یا انجام دادن عملی، که نوعی «تجربه» به حساب میآید، میتواند مقدمهای برای یاد خدا و برقراری ارتباط معنوی با او باشد. هر تجربهای که در آن به نحوی از انحاء ارتباطی با خدا ایجاد شود، یعنی احساسی، ادراکی، شناختی، و یا آگاهیای از حضور خدا به انسان دست دهد، آن را «تجربهی دینی» مینامند. و چون شناخت خدا، با توجه به قدرت عقل و نوع دین در انسانهای مختلف، متفاوت است، لذا میتوان گفت که عقل و اعتقادات شخصی نقش مهمی در تعبیر و تفسیر تجربهی دینی ایفا میکنند. آغاز نظریهی تجربهی دینی در اروپا بوده که بر اساس اعتقادات مسیحیت و طرز تفکر دانشمندان مسیحی صورت گرفته است. در این مقاله تلاش شده ریشه و علل پیدایش این نظریه و طرز تفکری که در مورد ماهیت آن در غرب وجود داشته و دارد مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش نشان میدهد که ماهیت تجربهی دینی هنوز در میان پژوهشگران غربی مورد منازعه است و نظریات در این زمینه مختلف و گاهی متناقض میباشند. ضمناً در یک بررسی تطبیقی، نکاتی از متون اسلامی و عرفان اسلامی نیز در ارتباط با ماهیت «تجربهی دینی» ارائه گردیده است.
انسان از همان آغاز آفرینش خود، که از «سلالهای از گل» آفریده میشود و سپس به صورت نطفه در «قرارگاهی مکین» جای داده میشود، در مسیر تکامل تدریجی به سوی تجرد قرار میگیرد. وقتی تکامل طبیعت مادی به مرحلههای خاص از کمال خود میرسد، آنگاه، در آفرینشی دیگر، انسان به ماورای طبیعت میپیوندد، یعنی روح در بدن کمال یافته و مستعد حلول میکند. این پیوند طبیعت با ماورای طبیعت در انسان، به وی این قوه و امکان را میدهد که بتواند هم با عالم طبیعت و هم با عالم ماورای طبیعت ارتباط داشته باشد. تکامل انسان متوقف نمیشود و روح و بدن هر دو رشد میکنند و کمال بیشتری مییابند. با توجه به نص صریح قرآن، روح انسان از روح خداست (نفخت فیه من روحی)، و همین امر در عین حال که انسان را موجودی خدا گونه میکند، این امکان را نیز برای انسان به وجود میآورد که بتواند مستقیماً با خدای خود ارتباط برقرار کند. این تجربهی دینی تنها تجربهای است که انسان میتواند مستقیماً و بدون نیاز به حواس ظاهری به آن دست یابد. ندایی از فطرت پاک و الهی انسان بر میآید که این جهان و هر چه در آن است خالقی دارد. آنچه بشر در طول زندگی خود در این عالم خاکی، در ادوار مختلف، همیشه به عنوان یک نیاز روحی به دنبال آن بوده و خواهد بود، شناختن این خالق است، هرچند که این نیاز هر از گاهی در برخی انسانها به دلایل مختلفی نادیده گرفته شده و یا سرکوب شده است. در دورههای اولیه، که بشر تمدنی نداشته و از آگاهی زیادی برخوردار نبوده است، در پاسخ به این نیاز روحی خود اغلب به بیراهه میرفته و در این مورد به خرافات روی میآورده، تا شاید جوابی به ندای فطرت خداجو در درون خود داده باشد.
انسان از همان آغاز آفرینش خود، که از «سلالهای از گل» آفریده میشود و سپس به صورت نطفه در «قرارگاهی مکین» جای داده میشود، در مسیر تکامل تدریجی به سوی تجرد قرار میگیرد. وقتی تکامل طبیعت مادی به مرحلههای خاص از کمال خود میرسد، آنگاه، در آفرینشی دیگر، انسان به ماورای طبیعت میپیوندد، یعنی روح در بدن کمال یافته و مستعد حلول میکند. این پیوند طبیعت با ماورای طبیعت در انسان، به وی این قوه و امکان را میدهد که بتواند هم با عالم طبیعت و هم با عالم ماورای طبیعت ارتباط داشته باشد. تکامل انسان متوقف نمیشود و روح و بدن هر دو رشد میکنند و کمال بیشتری مییابند. با توجه به نص صریح قرآن، روح انسان از روح خداست (نفخت فیه من روحی)، و همین امر در عین حال که انسان را موجودی خدا گونه میکند، این امکان را نیز برای انسان به وجود میآورد که بتواند مستقیماً با خدای خود ارتباط برقرار کند. این تجربهی دینی تنها تجربهای است که انسان میتواند مستقیماً و بدون نیاز به حواس ظاهری به آن دست یابد. ندایی از فطرت پاک و الهی انسان بر میآید که این جهان و هر چه در آن است خالقی دارد. آنچه بشر در طول زندگی خود در این عالم خاکی، در ادوار مختلف، همیشه به عنوان یک نیاز روحی به دنبال آن بوده و خواهد بود، شناختن این خالق است، هرچند که این نیاز هر از گاهی در برخی انسانها به دلایل مختلفی نادیده گرفته شده و یا سرکوب شده است. در دورههای اولیه، که بشر تمدنی نداشته و از آگاهی زیادی برخوردار نبوده است، در پاسخ به این نیاز روحی خود اغلب به بیراهه میرفته و در این مورد به خرافات روی میآورده، تا شاید جوابی به ندای فطرت خداجو در درون خود داده باشد.
نقش عقل و اعتقادات شخصی در تعبیر و تفسیر تجربه ی دینی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com