کامل شده مجموعه اشعار آخرین حرفم | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

FaTeMeH QaSeMi · 4/10/20

بسم الله الرحمان الرحیم
نام اثر: آخرین حرفم
نام نویسنده: فاطمه قاسمی
*************************
این اشعار شعرهای من درزمان ۱۲؛۱۱سالگیم بوده.
امیدوارم خوشتون بیاد.
خوشحال می‌شم عیب‌هام رو توی پروفایل بهم بگید تا شعرهای جدیدمو بهتر بنویسم.
دانش آموز
ای معلم، ما را درک کن به جان مادرت
خسته‌ایم، ماهم به جای خواهر کوچک‌ترت
چه گناهی کرده‌ایم، دانش آموز شدیم
هرچند، در حذف امتحان پیروز شدیم
ای مدرس، نمره‌ها از بیست به ده و دو می گردد
شما ده را بده، ثوابش به خودت بر‌می‌گردد
منکه خجلم ز نمره‌های که گرفتیم
اماچه کنم، درس را یاد نگرفتیم
شما هم خود روی دانش‌آموز بوده‌ای
درکمان کن، نمره‌ی خوب بده
خود هم در این روز بوده‌ای
خدا می‌داند، نمی‌فهمم استمراری یعنی چه
اما فکر نکنی درس شده بازیچه
شما فکرکن، دل به تقلب بسته‌ایم
آری، چون کل روز کتاب را بسته‌ایم
خدا شاهد است نه می‌‌دانم آثار اعتصامی را
نه می‌توانم نشان دهم فعل التزامی را
ندانم ز دست ادبیات بومی چه کنم
خسته شدم، دیگر از کجای این شهر، چیزی برای نوشتن پیدا بکنم
نگویم تاریخ ادبیات چه کرده با من واین روزگارم
هر وقت بحثش می‌شود، قرار ندارم
برگه‌ی سفید من، نشان دهنده‌ی بد درس دادن شما نبود
اما خدایی، آن همه درس‌هم در سرمن جایش نبود
اینکه وقت امتحان، دل درد وسر درد داریم، کار خداست
مگر نه ما در آن نقشی نداریم
ای معلم، اگر مطلبی را نصفه فهمیده‌ایم
نشان نمی‌دهد سر کلاس خوابیده‌ایم
سالهاست، دنبال گروه متمم
اما هربار صفر می‌گیرم
چون به نفهمی متهمم
شعر را جمع کنم
ماتوان دادن امتحان نداریم
روزامتحان هم، بی‌خودی بیماریم
یا نمره بده و بگو منحصریم
یا ما شهریور در کلاس منتظریم
(کلاس هفتم. سرکلاس فارسی)
#آخرین_حرفم
#فاطمه_قاسمی

FaTeMeH QaSeMi · 4/10/20

چیزی نمی‌خواستم

بدونه اون انگار، بی هم نفس بودم
پرنده‌ای تنها، توی قفس بودم
دلبستگی هامو، دیگه نمی‌بینه
عین خیالش نیست، میگه که غمگینه
چند وقتیه انگار، از خاطرش رفتم
چه ساده بهم گفت، چشمامو روت بستم
خنده‌ی این روزام از روی شادیم نیست
من لیلی می‌مونم، اونه که مجنون نیست
روزهای که بودش، خورشید اضافی بود
واسه صبحی دیگه نگاش کافی بود
خودش می‌گفت بهم، می زارمت میرم
می‌خندیدم اما، حالا چه غمگینم
بخار رو شیشه، پره از اسم اون
حتی کم اورد از، اشک های من بارون
ته قصم خوش شد، خوش تر از شاهنامه
چیزی که باهام موند، فقط غصه هامه
وفای دردامم، از اون بیشتر بود
چیزی که می‌کشتم، چال رو گونش بود
نوشته های من بوی گریه می داد
چشماشو می‌دیدم، دلم رد می‌داد
چشم های من اما، از عشق خبر می‌داد
بهم می‌خندیدو سری تکون می‌داد
حرفهای اون روزاش، شیرین تر ازقند بود
دستش توی دستام، ارزوم همین بود
چیزی نمی‌خواستم، جز خنده‌ی لـ*ـباش
گفتم میری اما، عشقم مواظب باش
یه روزی یه جای، یاد من میوفتی
ولی دیگه دیره، تو حرفاتو گفتی
این قلبه بیچارم، بازیچه ی تو بود
نگو که قسمته، این خواسته‌ی تو بود

FaTeMeH QaSeMi · 4/10/20

حواست به منم باشه
حواست به منم باشه، منی که از تو دلگیرم
حواست به منم باشه، منی که بی تو می‌میرم
یادت هست که بهم گفتی، یه روز میری که من می‌رم
من از تو، از همین روزا، از این آینده دلگیرم
تموم زندگیم این بود، این قلبم وخیال تو
به فکر توبودم هرشب، بنازم بی‌خیالی تو
حواست به منم باشه، حالاکه من دیگه رفتم
تموم حرفمو، توی نامه بهت گفتم
حواست به خودت باشه، حالا که من دیگه نیستم
اما دلیل گریه‌هام توای؛ دلیل چشمای خیسم

FaTeMeH QaSeMi · 4/10/20

خاطره نویس
قرار بود به پای هم پیر شویم
پس چرا من پای پنجره ها پیر شده‌ام؟
می‌خواستیم تقسیم کنیم غم‌هارا
پس چرا من میزبان، همه‌ی آنها شده‌ام؟
قرار بود صبحه سحر، با صدای تو بیدار شوم.
پس چرا من با گریه نخوابیده بیدار شده‌ام؟
چشمه ساران روی تو را ندیده‌اند خشکیدند
پس چرا من با ندیدنت، چشمه‌ای جوشان شده‌ام؟
واژها غریبند با من
پس من چرا میانشان گم شده‌ام؟
یاس خوشبویی همسایه آفت جانم شده است
پس چرا من به او دلبسته شده‌ام؟
بوی عطرتوی بی وفارا می‌داد
پس چرا من باغبانش شده‌ام؟
هی من می نویسم و مردم می‌گویند بس است
پس من چرا خاطره‌نویس غم‌ها شده‌ام؟

FaTeMeH QaSeMi · 4/10/20

خدایا چرا

خدایا چرا هرکی خوبه، جواب بدی می‌گیره؟
خدایا چرا بدهکار، پول طلبکارو نمی‌ده؟
چرا هرکسی ساده است، بهش می‌گن دیونه؟
چرا کسی درد دیگرو، خوب نمی‌دونه؟
خدایا چرا بعضی وقتا، زندگی اینجوری سخته؟
به خودت میای می‌بینی، بدجوری دلت گرفته
خدایا چرا باید، درد دلت رو بخوری؟
چرا نبایدبدی دیدی، بدی کنی؟
خدایا تو این دنیا، تنهایی کم نیست
خدایا کاری بکن، آدم فقیر کم نیست
خدایا حرف من، حرف دل خیلیاست
خدایا چرا دنیات، پر ریاست؟
خدایا همه امیدا، به توئه کاری کنی
خدایا توهم رهامون نکنی؟

FaTeMeH QaSeMi · 4/10/20

خوش به حال اون کسی که

خوش به حال اون پرنده‌ی آزاد توی آسمون
خوش به حال اون کسی که، نداشت غم از درون
خوش به حال اون کسی که اصلا، غصه نداره
شب‌ها با خیال راحت، سرشو زمین می‌زاره
خوش به حال اون کسی که، دله عاشقی نداره
پاییز با اون سوزش، براش فرقی با بهار نداره
خوش به حال اون کسی که، چشماش از گریه سرخ نیست
خوش به حال اون کسی که، کاسه‌ی صبرش پر نیست
خوش به حال اون کسی که بارون، براش معنی دلتنگی نداره
خوش به حال اون کسی که، بهترین همدمو داره
خوش به حال اون کسی که، یاری مثل خدا داره
اگر همه دنیا پشت کنن بهش، اون خود صاحب دنیا رو داره
خوش به حال اون کسی که، اسمش ورد زبونش باشه
خوش به حال اون کسی که، شکر بگه از رو زمین پاشه
خوش به حال اون کسی که نیازمند، عشق زمینی نیست
اگر صفرهم باشه، با خدا می‌شه بیست
خوش به حال اون کسی که، محبت خدا رو داره
راه به راه به فکر این نیست، روزی بره تنهاش بزاره
خوش به حال اون کسی که دست خدا، تو دستشه
یه دعا، قدری نیایش، تنها فکر و ذکر شبشه
خوش به حال اون کسی که، خدا مرحم دردشه

FaTeMeH QaSeMi · 4/10/20

درخت بی ثمر
بلبل آواز خان، بس کن که من خسته‌ام
در را بسته و، گوشه‌ای نشسته‌ام
مرغ عشق، از عشق نگو که پرپرت خواهم کرد
تو را بانی، بی‌وفایش خواهم کرد
باد صبا تو پرستو را صدا کن، که منتظر خبرم
بگویش که در غم هجران به سر می‌برم
بگویش که بگوید که کی خواهد آمد
نترس، با جرعت بگو در خوابت می‌آید
درخت بی ثمر فقط عاشقی
یعنی او را ببینی وفقط بشکنی
(ازاین پست به بعد شعرهای جدیدمو می‌زارم)

FaTeMeH QaSeMi · 6/10/20

مه
احسنت پروردگارا، چه بوده است
آفریدی؟
چنین خلق کردیو، دل‌را ندیدی؟
چراهمچین پریشان کرده ای، این تارمویش
گمانم اشتباه، انداخته ای مه رابه رویش.

FaTeMeH QaSeMi · 9/10/20

رویای شیرینم
آن دست‌ها روزی سهم من بود
آن شانه‌ها جایگاه امن من
چشم‌های چون قهوه‌ات، رویای شیرینم
آن مژگان، جای خواب من
من خوابم برده درگوشه‌ای از قلبت
این توی غافل از حس من
من همان لحظه‌ گم شدم درتو
که توخیره شدی درچشم من

FaTeMeH QaSeMi · 9/10/20

ابروی کمان

کاش می‌شد برویم تا آسمان
دست دردست، قفل هرانگشتمان
کاش‌ می‌شد خنده ات سهمم شود
باتوباشم، تاابد تابی کران
کاش می‌شد مال من بودچشم تو
چشم توباجفت ابروی کمان

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

آیا شعرهامو دوست دارید؟ به نظرتون شعرهام در چه سطحی هستن؟

بله

خیر

بعضیاشو دوست دارم

عالین

خیلی خوبن

خوبن

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین