- عضویت
- 17/9/20
- ارسال ها
- 101
- امتیاز واکنش
- 2,500
- امتیاز
- 163
- سن
- 30
- زمان حضور
- 1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_68
#رویای_قاصدک
آتنا- پس بالاخره شیرینی بخوریم یا نه؟
بابا- هرچی مرجان خانوم بگن ایشالله که خیره
مامان نگاهی به تیدا میکند. انگار که اضطراب را از نگاهش میخواند.
مامان-خوشبخت بشن به حق فاطمه زهرا
صدای کل کشیدن خاله لیلا بلند می شود و نشمین از جا برمیخیزد تا شیرینی ها را پخش کند.
خاله لیلا-...
#رویای_قاصدک
آتنا- پس بالاخره شیرینی بخوریم یا نه؟
بابا- هرچی مرجان خانوم بگن ایشالله که خیره
مامان نگاهی به تیدا میکند. انگار که اضطراب را از نگاهش میخواند.
مامان-خوشبخت بشن به حق فاطمه زهرا
صدای کل کشیدن خاله لیلا بلند می شود و نشمین از جا برمیخیزد تا شیرینی ها را پخش کند.
خاله لیلا-...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com