خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است. هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_39
#رویای_قاصدک

مامان- آخه مگه چیشده که میخوای قشون کشی کنی زشته مامان جان میخوایم فردا چشم تو چشم باشیم عزیز دلم.
آرتا- چیشده؟ چیشدهههههه؟ خواهر منو بی حرمت کرده تازه میگی چیشده مگه خواهر من بچه رو از سر راه آورده که میگه خودت بچه دار شدی خودتم حلش کن اگه خرخرشو نجوام که از سگ کمترم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: آتوسا عینی، YaSnA_NHT๛، K~F و 22 نفر دیگر

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_40
#رویای_قاصدک
-اجی لازم نیست از دهن حرف بزنی که بشنوه.... از روی دل آبجی باهاش حرف بزنی هم می شنوه. یکم بزرگترم بشه وقتی نوازشش کنی جوابتو با هل دادن دل آجی میده. خیلی هیجان انگیزه خودت میبینی حالا.
او را که سرگرم نقاشی اش شده رها میکنم و به سمت پذیرایی می روم. بابا از خانه پدری حمید آمد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: آتوسا عینی، YaSnA_NHT๛، K~F و 23 نفر دیگر

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_41
#رویای_قاصدک
خانواده مهدوی تماس گرفتند تا خبر دهند که میخواهند برای عرض تبریک و رفع کدورت ها بیایند و بابا خیلی صریح گفت که باید با نشمین هماهنگ کند و من عاشق این اخلاق بابا هستم که الویتش آسایش خانواده هست و هیچکداممان را قربانی جبر آبرو نمی کند و خیلی صریح به آنها گفت که اگر دخترم اجازه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: YaSnA_NHT๛، K~F، Saghár✿ و 20 نفر دیگر

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_42
#رویای_قاصدک

خانواده حمید را راهی کردیم و نشمین هم به همراه حمید رفت و گفت که حالا که تصمیم گرفتم به او فرصت دیگری بدهم بهتر است به خانه خودمان برویم. خود را رو مبل پرت می کنیم و در سکوت به هم نگاه می کنیم. روز سختی را پشت سر گذاشته ایم که تا مدت ها فراموش نخواهد شد. به آرتا نگاه میکنم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: YaSnA_NHT๛، K~F، Saghár✿ و 21 نفر دیگر

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_43
#رویای_قاصدک
-خودت از من بدتریا بعد واسه من میره بالا منبر.
مرضیه -من غلط بکنم!!! والا منم میخونم اما خودکشی نمیکنم.
-بعدم تو میدونی که خانواده ما از روز اول عید مسافرتای نوروزیشون شروع میشه مطمئنم خودمو بکشم تو مسافرت نهایتا روزی هفت ساعت پر کنم. تعطیلات عید بهترین موقعس که از بقیه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: YaSnA_NHT๛، K~F، Saghár✿ و 20 نفر دیگر

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_44
#رویای_قاصدک
برمیگردم و چایی را از دستش میگیرم و به اتاقم میروم و خود را غرق درسم میکنم. ساعت هشت مادر به سراغم می آید تا حاضر شوم و دیر نکنم. قرار بود یک ربع به نه حرکت کنیم. دوش میگیرم و حاضر میشوم. یک جین مشکی به همراه شومیز طلایی میپوشم و ناخودآگاه اول یقه ام را چک میکنم. از یادآوری...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: YaSnA_NHT๛، K~F، Saghár✿ و 20 نفر دیگر

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_45
#رویای_قاصدک
خاله لیلا- عه قرار بود باهم بیان که
-نمی دونم بدین ببرم براشون
چایی را به دستم می دهد و برایش میبرم. در حال احوالپرسی با باباست.
-بفرمایید
ارسلان -ای بابا چایی بخوریم یا خجالت؟ شما چرا با این حالت؟
لبخندی به شیطنت هایش میزنم و روی مبل کناری اش می نشینم.
سرم را گرم ناخن هایم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: YaSnA_NHT๛، K~F، Saghár✿ و 19 نفر دیگر

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_46
#رویای_قاصدک

به شدت کنجکاوم. قطعا میخواهم بدانم که سورپرایز ارسلان چه میتواند باشد. هیجان در من شدت گرفته و حس میکنم همین حالا هم حوصله ام سرجا آمده است. لبخندی به پهنای بنا گوشم میزنم.
-من عااااشق سورپرایزم حتی اگر قراره خوشم نیاد اما شانسمو امتحان میکنم. چیزی برای از دست دادن نیست که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: YaSnA_NHT๛، K~F، Saghár✿ و 20 نفر دیگر

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_47
#رویای_قاصدک
ارسلان- ایلدا جان نترس بیا ببینش اخه اگر وحشی بود شما و بچه ها رو می آوردم پیشش؟ آتنا و تیدا هم در کنار آرمین نم نمک در حال ارتباط گرفتن با هیولای کوچکند.
تیدا- اجی بیا ببینش خیلی گوگولیه نترس بیا
از ترس سر شده ام. بغضم گرفته هم از آبرو ریزی که به راه انداختم هم از ضعفم و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: YaSnA_NHT๛، K~F، Saghár✿ و 20 نفر دیگر

morvarid_99

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/9/20
ارسال ها
101
امتیاز واکنش
2,500
امتیاز
163
سن
29
زمان حضور
1 روز 17 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_48
#رویای_قاصدک
آرتا- چته ایلدا کشتیات چرا عنقریب به گل نشسته؟
-هیچی چیزی نیست. کشتیام چرا غرق باشه خیلیم خوبم. منتظرم بچه ها بازیشون تموم شه بریم پایین.
آرتا -نگو که اینجام آبرو ریزی کردی.... چه مامانیه این سگه. از ترس این اینجا کز کردی؟ مال توئه ارسلان؟
چشم غره ای نثارش میکنم و بی جواب...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رویای قاصدک | morvarid_99 کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: آتوسا عینی، YaSnA_NHT๛، K~F و 20 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا