نقد و بررسی دلنوشته شیار | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ۹۸

[~PARLA~]

به نام تک مکانیک قلب های تصادفی!​

نام مجموعه دل‌نوشته: شیآر
دل‌نویس: ~Bright~
سطح: ارزشمند
مقدمه:
کودکی‌ام همیشه با این جمله گذشت:
«چی میشد بزرگ میشدم؟»
اما حال...
میگویم:
«چه میشد زندگی همراه من بزرگ نمیشد؟!»

نقد و بررسی دلنوشته شیار | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | دانلود رمان

نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

roman98.com

 

[elahe khajeali]

به نام آفریننده ی قلم
نقد دلنوشته شیار به قلم bright:

نقد کلی:
دلنوشته شیار جذاب و گیراست. نویسنده محترم تلاش داشته نگاه متفاوت خود را به اتفاقات اطراف نشان دهد که شایسته تقدیر است. اما در جاهایی از متن اسیر کلیشه نگاری شده است که باعث ایجاد اختلاف سطح زیادی میان برخی از نوشته ها شده. نویسنده گرامی میتوانست برای نوشته های خود که سطح متفاوتی دارند تاپیک جداگانه ای در نظر بگیرد.
زیبایی این مجموعه به روح شاعرانه ای است که در کالبد متون جریان دارد. آرایه های ادبی زیبا و مفاهیم گیرا باعث شده که مخاطب برای مطالعه جملات طلایی متن -که البته کم هم نبودند- تاپیک را دنبال کند.
اندکی دقت بیشتر به اشکالات (برای مثال تغییر ناگهانی نثر ادبی به محاوره و یا بالعکس- تناقض های معنایی- عدم رعایت مطابقت نهاد و فعل- آرایه تکراری) و اصلاح آن ها و همچنین افزایش دامنه لغات نویسنده میتواند به او در نگارش متون بهتر یاری رساند.
نویسنده عزیز عموم متن ها را عاشقانه و تراژدی نگاشته که موضوعات مطرح شده در متن را به یکدیگر پیوند می دهد. قلم نویسنده زیبا و جذاب است و خواننده را با خود همراه میسازد.

در زیر به بررسی چند نمونه از متون و جزئیات دیگر دلنوشته میپردازم:

نام دلنوشته در نگاه اول جذاب به نظر می آید. اما در دیدگاهی دقیق تر ارتباط این نام با دلنوشته قابل دریافت نیست واندکی بی معنا به نظر می آید. نویسنده محترم میتوانست خلاقیت بیشتری در انتخاب نام نشان دهد و به جای به کار بردن نام نه چندان بدیع "شیار" آن را با واژه ای دیگر ترکیب کرده و یا لااقل در یکی از دلنوشته های متن(برای مثال مقدمه) ارتباط معنایی آن را با متون نگارش شده به تصویر بکشد.

کودکی‌ام همیشه با این جمله گذشت:
«چی میشد بزرگ میشدم؟»
اما حال...
میگویم:
«چه میشد مشکلات زندگی همراه من بزرگ نمیشد؟!»
مقدمه دلنوشته زیباست و در همان ابتدای کار نگاه متفاوت نویسنده را به پدیده های عادی اطراف نشان می دهد. اما از آن جایی که قلم نسبتا خوبی از نویسنده در طول دلنوشته قابل مشاهده است، امکان تغییر آن با متنی گیراتر وجود داشت و همان طور که در پاراگراف قبلی توضیح دادم، میتوانست از این بخش برای برقراری ارتباط معنایی میان نام و محتوای دلنوشته استفاده کند.
ضمن اینکه جمله پایانی کمی بی معنا به نظر میرسد و میتوان با اضافه کردن کلمه رنگی به آن منظور خود را به خواننده بهتر انتقال داد.

زندگی مانند رودخانه‌ای است که در حال گذر است. گاه می‌ایستد و گاه می‌رود. گاه به شفافی آینه است و گاه... چون آب و گل کدر. گاه از زندگی‌مان می‌گذریم تا بخار شود، در دل آسمان برود، ابر گردد، بغض کند، ببارد.
و اما ما... همانند سنگ‌ریزه‌هایی هستیم که بر کف رود زندگی‌مان می‌غلطند(تغییر به می غلطیم)، گاه زیبا و رنگی، گاه زشت و خاکستری. گاه کوچک و گاه بزرگ. گاه به همراه گذر زندگی‌مان می‌رویم تا رفتن دیگران را حس نکنیم و یا گاه می‌ایستیم و پُلی می‌شویم... برای عبور دیگران.
گاه در مسیر زندگی از برخورد با یکدیگر خرد شده و کوچک می‌شویم.
گاه همراهانمان به نرمی گلبرگ‌ها هستند و گاه... از جنس شیشه.
اما پایانش چیست؟
دوراهی کجاست
به کجا می‌رود
قطعاً یکی دریاست
و دیگری...مرداب!
اگر بمانی
خرد نشوی
حرکت نکنی
شیشه هارا ذوب نکنی
سر انجامت... مرداب است.
دلنوشته آغازین، متنی زیباست که قدرت تصویر پردازی نویسنده را نشان میدهد و نشانگر ذوق ادبی اوست. چینش صحیح معانی در کنار یکدیگر و آرایه های غنی، از آن متنی دلنشین ساخته و خواننده را به مطالعه متن های بعدی ترغیب میکند.

تو چه مغناطیس داری؟
چرا حواسم را هرکجا که پرت می‌کنم
باز سمت تو می‌افتد؟
کوتاه و کافی، در عین حال اگر کلمه مغناطیس با "جاذبه ای" جایگزین شود از نظر آهنگ، متن زیباتر جلوه میکند. در غیر این صورت میتوانید واژه ها را به صورتی بهتر بیارایید:
انگار در وجودت آهنربایی قوی نهفته است
حواسم را به هرکجا که پرت می کنم
باز سمت تو می افتد.

خدایا...
مگر نه این‌که شکستن مال شیشه است،
خرد شدن مال برگ‌های پاییزی؟
پس...
چرا من هم شکستم و هم خرد شدم؟
در این متن نویسنده عزیز خواسته مفهوم مورد نظر خود را به نحوی متفاوت نشان دهد اما در این امر چندان موفق عمل نکرده است. سه خط اول متن جالب به نظر می رسد اما از کلمه "پس" به بعد (جمله انتهایی متن) کمی بی ربط به نظر می رسد و نیازمند اصلاح است.

همه می‌گویند زیباترین صدا، ریتم ضربان قلب معشوق است؛
اما من چیز دیگری میگویم...
صدایی جز خاطرات، زیبا نیست! خاطره است که میماند...
وگرنه قلبی که دیگر نمیزند را چه ریتمی؟!
متن زیبایی به نظر می رسد. واژه "ریتم" چندان مناسب نیست و میتواند از سطر اول حذف شود. جمله آخر موزون نیست و با ایجاد تغییر در آن (برای مثال با استفاده از واو مباینت) بهتر می شود. دقت در انتخاب واژه ها میتواند از نوشته شما اثر ارزنده تری بسازد.

مانند شیشه شکستنم آسان بود. یادت هست؟ گفته بودم که پاهایش زخمی میشود...
اما دل بی قرارم نمی گذارد،
از امروز دیگر به من نزدیک نشو...
حالا شکسته‌هایم
بیشتر زخمی‌ات می‌کنند!
دلنوشته ارتباط احساسی خوبی با مخاطب برقرار میکند اما کلیشه ای است. تغییر پاهایش به "پاهایت" در سطر اول لازم است. ضمن اینکه جمله دوم در متن این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که: دل بی قرارت نمیگذارد چه؟!
با کمی دقت و ابتکار عمل میتوانید متن خود را بهبود ببخشید. چینش متفاوت واژه هایی که به کار بردید:
دلم شیشه نبود که شکستنش آسان باشد.
به توگفته بودم. یادت هست؟
گفته بودم که اگر مرا بشکنی بیشتر از شیشه زخمی ات خواهم کرد.
و حالا شکسته هایم...

کور ها را دیده ای؟
کر ها را چطور؟
به نظرت لال ها میتوانند عاشق شوند؟ یا کر ها؟ کور ها؟
این روز ها حس میکنیم هرکه کوله بار سخنان عاشقانه اش بیشتر است، بیشتر دوستمان دارد.
اما عاشقی که به تعداد دفعات گفتن نیست!
عاشقی حسی‌است که باید
بی کلام،
بی نگاه،
بی صدا
حس شود!
وگرنه کر و کور و لال ها را عاشقی چه میدهد؟!
این نوشته را با حذف کردن سه سطر اول و اندکی تغییر، به این صوت پیشنهاد میکنم:
این روزها حس میکنیم هرکه کوله بار سخنان عاشقانه اش سنگین تر است، بیشتر دوستمان دارد.
اما عشق احساسی نیست که با ابراز علاقه های متعدد منعکس شود.
عشق احساسی است که حتی بدون کلام، نگاه و یا صدا در روح انسان جاری میشود.
وگرنه کر و کور و لال از عاشقی چه میداند؟

هرکس که قاصدکی را میبیند، دلش پر میکشد.
سریعا آرزویی میکند، چشم میبندد و فوت می کند...
اما تو،
همین که قاصدکی را فوت کنی
تا عطر نفس‌هایت را بیاورد،
برای دلم کافی‌ست!
کلمات به کار برده شده در این نوشته بسیار لطیف و زیباست و خواننده را از لحاظ احساسی درگیر میکند. به طوری که مخاطب را ترغیب میکند تا مجددا این سطور را بخواند. آرایه ها نیز به جا به کار برده شدند و از تصویر پردازی خوبی برخوردار میباشد. نویسنده عزیز با دیدی شاعرانه و متفاوت توانسته از موضوعی چون قاصدک، سوژه ای جذاب بسازد.

و در آخر:
مثال هایی که آوردم در زمان کمی نگارش شده اند و نگارشگر گرامی حتما با گذاشتن زمان بیشتر میتواند متون بهتری نگارش کند.
گاهی میتوانید به عقب برگردید و راجع به جملات نگارش شده از خود بپرسید: چگونه میتوانم منظور خود را با کلماتی بهتر برسانم؟ چطور میتوانم این متن را بهتر نگارش کنم؟ به جای واژه های نگارش شده چه واژه هایی را میتوانم جایگزین کنم؟ قطعا از این روش نتایج شگفت انگیزی خواهیدگرفت.
قلم نگارشگر شایسته تگ ارزشمند میباشد اما راه پیشرفت به روی همه ما باز است و هنوز نیازمند مطالعه وکسب اطلاعات بیشتر هستیم.

با آرزوی موفقیت و کامروایی برای شما
الهه خواجه علی عضو تیم نقد رمان98

نقد و بررسی دلنوشته شیار | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | دانلود رمان

نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

roman98.com