- عضویت
- 3/10/19
- ارسال ها
- 1,158
- امتیاز واکنش
- 10,559
- امتیاز
- 323
- زمان حضور
- 73 روز 8 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
***بسمالله***
خیال میکردم بی تو، با یادت، میتوانم به خودم و یادت تکیه کنم.
خیال میکردم میتوانم با خیال تو زندگی کنم!
مثلاً من خیال میکردم میتوانم خود رویاهایم را با تو و بدونِ حضور تو ببافم؛ اما حسرتهایم مرا رها نکردند.
مثلاً حسرت بافتن موهایم به دور از رویا و خیال، با دستهای تو و در واقعیت را باید همیشه داشته باشم...
حسرتهایم...
خیالهایم...
رویاهایم...
زندگی برای من رویای بوی خوش تن تو بود!
خیال میکردم بی تو، با یادت، میتوانم به خودم و یادت تکیه کنم.
خیال میکردم میتوانم با خیال تو زندگی کنم!
مثلاً من خیال میکردم میتوانم خود رویاهایم را با تو و بدونِ حضور تو ببافم؛ اما حسرتهایم مرا رها نکردند.
مثلاً حسرت بافتن موهایم به دور از رویا و خیال، با دستهای تو و در واقعیت را باید همیشه داشته باشم...
حسرتهایم...
خیالهایم...
رویاهایم...
زندگی برای من رویای بوی خوش تن تو بود!
دل نوشته رایحهی خوش زندگی | !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com