خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان98 | انجمن رمان 98
"معرفی کتاب"
کتاب مجوس با عنوان اصلی The Magus اثری از جان فاولز نویسنده انگلیسی است. فاولز در سال ۱۹۴۵ در دوران جنگ جهانی دوم به خدمت اجباری سربازی رفت ولی جنگ مدتی پس از دوران آموزشی او پایان یافت و او مجبور به شرکت در جبهه جنگ نشد. با این حال در کتاب مجوس، رگه‌هایی از جنگ جهانی دیده می‌شود که می‌توان گفت اگر نبود خواندن کتاب بسیار خسته‌کننده می‌شد.
جان فاولز دورانی را در یونان گذراند که تاثیر عمیقی در او گذاشت. اتفاقات اصلی کتاب مجوس نیز در یونان رخ می‌دهد. فاولز در طول اقامتش در یونان به شعر نوشتن مشغول بود. در سال ۱۹۶۵ کتاب مجوس که نویسنده بیشتر از ده سال بر روی آن کار کرده بود منتشر شد و اتفاقا استقبال از این رمان بسیار زیاد بود. از جمله دیگر کتاب‌های معروف فاولز می‌توان به کلکسیونر و زن ستوان فرانسوی اشاره کرد.
در پشت جلد رمان مجوس، متنی بسیار وسوسه‌انگیز آمده است که مخاطب اگر دقت نکند ممکن است به راحتی گرفتار جذابیت آن شود و در ادامه تصمیم به خرید کتاب بگیرد. متن پشت جلد کتاب چنین است:
"مجوس را همراه کلکسیونر و زن ستوان فرانسوی، شاهکار جان فاولز و از مهم‌ترین رمان‌های قرن بیستم می‌دانند. سال ۲۰۰۳ در نظرسنجی مشهور بیگ‌رید (big read) که به منظور انتخاب محبوب‌ترین کتاب‌ها نزد انگلیسی‌ها برگزار شد، مجوس به فهرست صد کتاب برتر راه پیدا کرد. در کنار آثاری چون آرزوهای بزرگ، جنایت و مکافات، آنا کارنینا و اولیس. "



مجوس را همراه کلکسیونر و زن ستوان فرانسوی، شاهکار جان فاولز و از مهم‌ترین رمان‌های قرن بیستم می‌دانند. سال ۲۰۰۳ در نظرسنجی مشهور بیگ‌رید (big read) که به منظور انتخاب محبوب‌ترین کتاب‌ها نزد انگلیسی‌ها برگزار شد، مجوس به فهرست صد کتاب برتر راه پیدا کرد. در کنار آثاری چون آرزوهای بزرگ، جنایت و مکافات، آنا کارنینا و اولیس.
این قسمت از متن پشت جلد از مقدمه مترجم انتخاب شده است. پیمان خاکسار – مترجم کتاب – در مقدمه خود به دو لیست دیگری اشاره کرده است که در سال ۱۹۹۹ توسط modern Library تهیه شده است و مجوس در این لیست‌ها دیده می‌شود. اما آیا کتاب مجوس آنقدر قوی و درجه یک است که مترجم در مقدمه خود آن را در کنار آرزوهای بزرگ، جنایت و مکافات، آنا کارنینا و اولیس قرار دهد؟ پاسخ ما به این سوال «خیر» است. حداقل، پاسخ ما به رمان مجوس با این ترجمه و این وضعیت از سانسور قطعا «خیر» است. در ادامه با معرفی کامل کتاب همراه ما باشید تا بیشتر در این مورد صحبت کنیم.


معرفی کتاب مجوس | جان فاولز

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Karkiz، mahaflaki و Asal_Zinati

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
"خلاصه کتاب"
داستان این رمان درباره فردی به نام نیکلاس اورفه است که که بر ادبیات انگلیس تسلط دارد و حتی اشعارش در مجله مدرسه چاپ شده است. نیکلاس درباره خودش می‌گوید «رفتم آکسفورد و آن‌جا کم‌کم متوجه شدم آن آدمی نیستم که دوست داشتم باشم.» پدر و مادرش هم به نوع زندگی‌ای که نیکلاس دوست داشت در پیش بگیرد مشکل داشتند و با تحقیر به آن نگاه می‌کردند. اما این نگاه تحقیرآمیز به زودی از بین رفت و نیکلاس زندگی را آن‌طور که خودش می‌خواست ادامه داد.
یک نوع از خود بیگانگی و بیزاری از آدم‌های اطراف و البته قبول نشدن در مصاحبه‌های شغلی، باعث می‌شود که نیکلاس برای معلمی در مدرسه لرد بایرون در جزیره‌ای در یونان اقدام کند. مدتی طول می‌کشد تا جواب درخواست او داده شود و در این مدت کوتاه، نیکلاس وارد زندگی دختری به نام الیسون می‌شود. آشنایی این دو بسیار عادی و حتی می‌توان گفت سطحی با هم آشنا می‌شوند اما خیلی سریع با هم جور می‌شوند و رابـ*ـطه احساسی میان آن‌ها شکل می‌گیرد. در همین زمان، جواب می‌آید که نیکلاس شغل معلمی را به دست آورده است.
در این فاصله زمانی که نیکلاس با الیسون آشنا می‌شود، ما با شخصیت نیکلاس بیشتر آشنا می‌شویم. پی می‌بریم که او خدا را قبول ندارد و به‌نظر آدمی است که در لحظه هرآنچه را که فکر کند درست است انجام می‌دهد و در قید و بند مسئولیتی که در ادامه ممکن است بر دوشش بیفتد نیست. در همین فاصله یک نکته مهم دیگر را متوجه می‌شویم و آن هم جنبه تنوع‌طلبی بودن شخصیت نیکلاس است.
نیکلاس به شکلی غم‌انگیز الیسون را رها می‌کند و راهی یونان می‌شود. راهی جزیره فراکسوس که در آن شغل معلمی را قبول کرده است. می‌توان گفت داستان اصلی کتاب از اینجا آغاز می‌شود و بیشتر از ۸۰ درصد اتفاقات کتاب در این جزیره است که رخ می‌دهد.
نیکلاس قبل از اینکه راهی یونان شود با افرادی که قبلا در فراکسوس معلم بودند صحبت می‌کند تا شاید از تجربیات آن‌ها استفاده کند. اما در کمال تعجب می‌بیند که یکی از آن‌ها به او هشدار می‌دهد که از «اتاق انتظار» دوری کند. و توضیحی هم نمی‌دهد که اتاق انتظار چیست و نیکلاس باید دقیقا از چه چیزی دوری کند. قسمت معمایی کتاب از همین‌جا آغاز می‌شود و تقریبا تا آخرین صفحات کتاب ادامه پیدا می‌کند.

نیکلاس وارد جزیره می‌شود و بعد از چند روز با گشت و گذار در جزیره متوجه تابلویی می‌شود که روی آن نوشته شده: اتاق انتظار. احتمالا همان‌طور که همه می‌توانند حدس بزنند، نیکلاس نه تنها از اتاق انتظار دوری نمی‌کند بلکه با سر وارد آن می‌شود. اتاق انتظار نام خانه‌ای است که «کنخیس» در آن زندگی می‌کند. شخصیت مرموزی که اهالی جزیره به ندرت از او چیزی می‌دانند. کنخیس، نیکلاس را با استفاده از داستان‌های مختلف وارد یک بازی پیچیده می‌کند و هیچ سرنخی از اتفاقات در اختیارش قرار نمی‌دهد. قسمت دیگری از متن پشت جلد کتاب به این بازی اشاره دارد:
"«شما به دنیاهای دیگه سفر می‌کنید؟»
«بله. من به دنیاهای دیگه سفر می‌کنم.»
لیوانم را گذاشتم روی میز و یک سیگار درآوردم و قبل از این‌که دوباره شروع کنم به حرف زدن، روشنش کردم.
«سفر جسمانی؟»
«اگه بتونی به من بگی جسم کجا تموم می‌شه و ذهن کجا شروع، اون وقت جوابت رو می‌دم.»"


معرفی کتاب مجوس | جان فاولز

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Karkiz

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
"نقد کتاب مجوس"
قبل از آغاز کتاب، نقل قولی از مارکی دو ساد آمده است که به خوبی نشان می‌دهد ما به چه کتابی روبه‌رو هستیم. نقل قول دو ساد چنین است: «یک تنوع‌طلب حرفه‌ای به‌ندرت انسانی قابل‌ترحم است.» وقتی هم کتاب را شروع می‌کنیم به طور کاملا آشکاری می‌بینیم که این تنوع‌طلب کسی نیست جز شخصیت اصلی کتاب، یعنی نیکلاس اورفه. از قضا این تنوع‌طلب حرفه‌ای اعتقادی هم به خدا ندارد. حال شما در نظر بگیرید کتابی که شخصیت اصلی آن چنین فردی است آیا اساسا اگر ترجمه شود، کتاب خوبی خواهد بود؟
از ابتدای کتاب تا زمانی که ما با شخصیت کنخیس روبه‌رو می‌شویم همه‌چیز در داستان خوب پیش می‌رود اما کمی بعد از آشنایی با کنخیس و بازی‌های او، ما به عنوان خواننده کتاب، شروع می‌کنیم به دنبال «چرا»هایی که داستان بازی کنخیس را درک کنیم. چرا کنخیس باید کسی را که تا حالا ندیده است به این شکل به بازی بگیرد؟ هدف این کارها چیست و اصولا چرا نیکلاس؟ و ده‌ها سوال دیگر که هیچ‌کدام پاسخ داده نمی‌شوند مگر در آخرین صفحات کتاب. اما در این میان ما به عنوان خواننده با نیکلاس همراه هستیم. شخصیتی که به هیچ وجه قابل درک نیست. حتی نمی‌توان به او اعتماد کرد. دلیل و منطق یا فلسفه خاصی در کارهای نیکلاس دیده نمی‌شود و من شخصا به هیچ وجه درک نمی‌کردم که چرا همچنان در بازی کنخیس مانده است.
این موضوع و ضعف‌های دیگر داستان همچنان ذهن خواننده را اذیت می‌کند تا اینکه زنی وارد بازی می‌شود و طبیعتا چون نیکلاس یک تنوع‌طلب است به دنبال او روانه می‌شود. این شاید تنها دلیل مشخصی باشد که نیکلاس بازی کنخیس را رها نمی‌کند. اما همان‌طور که اشاره شد، ما در این بازی در کنار نیکلاس هستیم و او یک راوی غیرقابل اعتماد و حتی می‌توان گفت احمق است. تقریبا ۹۹ درصد تصمیم‌های او که خواننده را نیز همراه خود می‌کشد اشتباه است و فقط باعث گمراهی می‌شود. دنبال کردن یک بازی با معماهای بسیار زیاد به همراه یک تنوع‌طلب به معنای واقعی کلمه خارج از حوصله من است.
در کنار همه این‌ها باید به ترجمه کتاب اشاره کرد. ترجمه‌ای که حتی اگر متخصص نباشید به راحتی می‌توانید تشخیص دهید که به هیچ وجه یک ترجمه خوب نیست. ترجمه این رمان حتی نزدیک خوب هم نیست و سانسورهای احتمالی کار را دوچندان سخت می‌کند. مخصوصا وقتی که به قیمت ۱۰۵ هزار تومانی کتاب فکر می‌کنیم.
نویسنده هم بعد از مدتی در کتاب مجوس تغییراتی ایجاد کرد و یک نسخه بازنگری شده منتشر کرد چرا که با وجود استقبال زیاد بسیاری گفته بودند از این کتاب راضی نیستند! در نظر بگیرید که نظرات خوانندگان در حدی بوده است که خود جان فاولز تصمیم گرفته است صحنه‌هایی از کتاب را کم و زیاد کند! ترجمه این رمان براساس نسخه اول کتاب است و مترجم در پایان دلیل خود را برای این‌کار شرح داده است.
اما یک سوال: آیا این کتاب هیچ نقطه قوتی ندارد؟ -البته که دارد. یک رمان تقریبا ۸۰۰ صفحه‌ای اگر نکته مثبتی نداشته باشد هیچ خواننده‌ای نمی‌تواند آن را تا انتها بخواند. در قسمت‌هایی از رمان کنخیس داستان‌هایی درباره جنگ تعریف می‌کند که می‌توان به شکل داستان کوتاهی در دل رمان به آن نگاه کرد که از حق نگذریم داستان‌های خوبی هم بودند. همچنین تولد یک معما از دل یک داستان و معمای دیگر تحسین‌برانگیز بود اما در مقابل وارد شدن نیکلاس به این معماها احمقانه بود. در کل از یک جایی به بعد شخصا دنبال این بودم که بفهمم هدف کتاب چی بود. می‌خواستم بدانم با خواندن این کتاب که اینقدر از آن تعریف می‌کردند چه چیزی نصیبم می‌شود. اما وقتی که پایان کتاب رسیدم فقط احساس پشیمانی داشتم. به خودم می‌گفتم نباید این کتاب را با این ترجمه می‌خواندم. (و وقتی به قیمت کتاب فکر می‌کردم بیشتر پشیمان می‌شدم!)
نکته آخر اینکه اطلاع داشتن از اساطیر یونان باستان و کتاب‌های شکسپیر می‌تواند کمک زیادی به فهم اتفاقات کتاب بکند. هرچند که برای درک کتاب راهگشا نیستند اما در طول خواندن رمان می‌تواند مفید باشد.
نکته بسیار مهم: علت شهرت این رمان پیروی‌اش از سبک پست مدرنیته است. به دلیل کمبود رمان‌های بلند این‌ چنینی این کتاب در ایران بسیار شهرت داشته و برای آشنایی با سبک مدرنیسم و پست مدرنیسم پیشنهاد می‌شود.


معرفی کتاب مجوس | جان فاولز

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Karkiz
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا