- عضویت
- 16/7/20
- ارسال ها
- 2,693
- امتیاز واکنش
- 9,215
- امتیاز
- 233
- محل سکونت
- گلنمکستان
- زمان حضور
- 63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
در هنگام مرگ امپراتور، بیزانسیها کنترل بیشتر ایتالیا، شمال آفریقا، و جای پاهای کوچکی در اسپانیا را در دست داشتند. بازپسگیری سرزمینهای پیشین بـ*ـو*سیلهٔ ژوستینین که منجر به گسترش قلمرو وی گردید مورد نکوهش تاریخنگاران قرار گرفتهاست و همچنین این اقدامات زمینه را برای فتوحات مسلمانان فراهم ساخت. از سوی دیگر جانشینان ژوستینین با مشکلات زیادی روبرو گردیدند که تنها به مالیاتهای بیش از اندازه او برای تأمین مالی نیازهای جنگیاش مربوط نبود بلکه اساساً ماهیت غیرنظامی جامعهٔ امپراتوری، شرایط سربازگیری را دشوار میساخت.[۶۳]
نفوذ تدریجی اسلاوها در بالکان مشکلات بیشتری را در امپراتوری شرقی و برای جانشینان ژوستینین فراهم کرد. این روند به آهستگی آغاز گردید، اما در اواخر دهه ۵۴۰ م قبیلههای اسلاو ساکن در تراکیه و ایلیریکوم، در سال ۵۵۱ م موفق گردیدند که در نزدیکی آدریانوپل سپاه امپراتوری را شکست دهند. در دهه ۵۶۰ م، آوارها توسعهٔ نفوذ و قلمروی خود را از پایگاهشان در ساحل شمالی رود دانوب، آغاز نمودند. در پایان سده ششم میلادی، آوارها به یکی از قدرتهای اصلی اروپای مرکزی بدل شدند و قادر بودند تا پیوسته امپراتوران بیزانس را مجبور به پرداخت باج نمایند. قدرت آوارها تا سال ۷۹۶ م دوام آورد.[۶۴]
مشکل بزرگ دیگری که امپراتوری با آن روبرو شد در نتیجهٔ دخالت امپراتور موریس (۵۸۲–۶۰۲ درقدرت) در سـ*ـیاست ساسانیان و هنگامی روی داد که او در مناقشه جانشینی خسروپرویز وارد گردید. این کار دورهای از صلح را با خود به ارمغان آورد، اما درست هنگامی که موریس از تـ*ـخت امپراتوری پایین کشیدهشد هجوم ساسانیان آغاز گردید و در مدت امپراتوری هراکلیوس (۶۱۰–۶۴۱ درقدرت) کنترل قسمتهای بزرگی از امپراتوری همانند مصر، سوریه، و آناتولی، بدست ساسانیان افتاد، که تا هنگام ضدحملهٔ موفقیتآمیز هراکلیوس به درازا انجامید. معاهدهٔ صلحی که در ۶۲۸ امضا گردید تمامی این مناطق از دست رفته را به امپراتوری بازگرداند.
جامعه غربی
نوشتار(های) وابسته: لباسهای قرون وسطای آغازین و خوراکهای قرون وسطی
در اروپای غربی، هنگامی که دیگران درگیر امورات مذهبی و کلیسا گشتهبودند و به امور غیرمذهبی توجهی نشان نمیدادند، برخی از خانوادههای نجیب و اشراف رومی از میان رفتند. ارزشهایی که برای ادبیات لاتین و آموزش آن قائل بودند، ناگهان ناپدید شد و اگرچه سوادآموزی همچنان اهمیتش را حفظ نمود اما بهسوی کاربردی شدن رفت و از حالت پیشینش که تنها نشانهٔ مقام اشراف و ثروتمندان بود، خارج شد. در سده چهارم میلادی، ژِروم (درگذشتهٔ ۴۲۰) در رؤیا دید که خداوند او را در مورد اینکه بیشتر وقتش را برای خواندن آثار سیسرون صرف میکند بجای آنکه به انجیل بپردازد، مورد ملامت و سرزنش قرار دادهاست. در سده ششم، Gregory of Tours (درگذشتهٔ ۵۹۴) رؤیای مشابهی را تجربه کرد، او در رویایش بجای آنکه بخاطر خواندن سیسرون سرزنش شود، برای فراگیری تندنویسی مورد تنبیه قرارگرفت.[۶۶] در اواخر سده ششم، بخش عمدهای از سفارشهای مذهبی کلیساها از موسیقی و هنر بجای کتاب تشکیل گردیدهبود.[۶۷] بیشتر تلاشهای روشنفکرانه به پیروی و تقلید از اندیشههای کلاسیک محدود گردید، اگرچه برخی آثار درخور توجه نیز پدید آمدند، که با محتویاتی شفاهی نیز همراه بودند که امروزه از میان رفتهاند. نوشتارهای Sidonius Apollinaris (درگذشتهٔ ۴۸۹)، کاسیودوروس (درگذشتهٔ c. ۵۸۵) و بوئتیوس (درگذشتهٔ c. ۵۲۵) نوعی از آثار این دورهاند.[۶۸]
تغییرات بر سبک زندگی افراد غیر روحانی نیز اثر گذارد و فرهنگ اشرافی بجای آنکه فعالیتهای ادبی را پیگیری کند، بر روی برپایی جشنهای بزرگ در سالنهای مجلل و رسمی متمرکز گشت. اشراف و نجیبزادگان از جواهرات و طلاهای بسیاری در پوشش خود استفاده میکردند. لردها و پادشاهان از همراهان جنگجوها که ستون فقرات نیروهای نظامیشان را شکل میدادند، پشتیبانی میکردند.[H] در میان اشراف و نجیبزادگان روابط خانوادگی نیز همانند وفاداری، شجاعت و افتخارآفرینیها از اهمیت بالایی برخوردار بود. این روابط باعث ایجاد دشمنهایی در میان جامعهٔ اشرافی میگردید، همانند نمونههایی مرتبط با Gregory of Tours که در سرزمین گُل مروونژی روی داد. به نظر میرسد که بیشتر این دشمنیها با پرداخت خونبها پایان مییافت.[۷۱] زنان در جامعه اشرافی، در نقشهای اصلیشان به عنوان همسر و مادر پسران به ایفای نقش میپرداختند؛ مادر فرمانروا در سرزمین مروونژی از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بود. در جامعهٔ آنگلوساکسونی، آوردن تعداد بچههای کمتری برای فرمانروا، نقش و جایگاه زنان به عنوان ملکه مادر را به شدت کاهش میداد، که با افزایش ایفای نقش بـ*ـو*سیلهٔ ریاستشان بر صومعههای راهبهها، جبران میشد. تنها در ایتالیا بود که زنان در زیر کنترل و حمایت یکی از مردان خانوادهشان قرار میگرفتند.[۷۲]
انجمن رماننویسی
رمان۹۸
نفوذ تدریجی اسلاوها در بالکان مشکلات بیشتری را در امپراتوری شرقی و برای جانشینان ژوستینین فراهم کرد. این روند به آهستگی آغاز گردید، اما در اواخر دهه ۵۴۰ م قبیلههای اسلاو ساکن در تراکیه و ایلیریکوم، در سال ۵۵۱ م موفق گردیدند که در نزدیکی آدریانوپل سپاه امپراتوری را شکست دهند. در دهه ۵۶۰ م، آوارها توسعهٔ نفوذ و قلمروی خود را از پایگاهشان در ساحل شمالی رود دانوب، آغاز نمودند. در پایان سده ششم میلادی، آوارها به یکی از قدرتهای اصلی اروپای مرکزی بدل شدند و قادر بودند تا پیوسته امپراتوران بیزانس را مجبور به پرداخت باج نمایند. قدرت آوارها تا سال ۷۹۶ م دوام آورد.[۶۴]
مشکل بزرگ دیگری که امپراتوری با آن روبرو شد در نتیجهٔ دخالت امپراتور موریس (۵۸۲–۶۰۲ درقدرت) در سـ*ـیاست ساسانیان و هنگامی روی داد که او در مناقشه جانشینی خسروپرویز وارد گردید. این کار دورهای از صلح را با خود به ارمغان آورد، اما درست هنگامی که موریس از تـ*ـخت امپراتوری پایین کشیدهشد هجوم ساسانیان آغاز گردید و در مدت امپراتوری هراکلیوس (۶۱۰–۶۴۱ درقدرت) کنترل قسمتهای بزرگی از امپراتوری همانند مصر، سوریه، و آناتولی، بدست ساسانیان افتاد، که تا هنگام ضدحملهٔ موفقیتآمیز هراکلیوس به درازا انجامید. معاهدهٔ صلحی که در ۶۲۸ امضا گردید تمامی این مناطق از دست رفته را به امپراتوری بازگرداند.
جامعه غربی
نوشتار(های) وابسته: لباسهای قرون وسطای آغازین و خوراکهای قرون وسطی
در اروپای غربی، هنگامی که دیگران درگیر امورات مذهبی و کلیسا گشتهبودند و به امور غیرمذهبی توجهی نشان نمیدادند، برخی از خانوادههای نجیب و اشراف رومی از میان رفتند. ارزشهایی که برای ادبیات لاتین و آموزش آن قائل بودند، ناگهان ناپدید شد و اگرچه سوادآموزی همچنان اهمیتش را حفظ نمود اما بهسوی کاربردی شدن رفت و از حالت پیشینش که تنها نشانهٔ مقام اشراف و ثروتمندان بود، خارج شد. در سده چهارم میلادی، ژِروم (درگذشتهٔ ۴۲۰) در رؤیا دید که خداوند او را در مورد اینکه بیشتر وقتش را برای خواندن آثار سیسرون صرف میکند بجای آنکه به انجیل بپردازد، مورد ملامت و سرزنش قرار دادهاست. در سده ششم، Gregory of Tours (درگذشتهٔ ۵۹۴) رؤیای مشابهی را تجربه کرد، او در رویایش بجای آنکه بخاطر خواندن سیسرون سرزنش شود، برای فراگیری تندنویسی مورد تنبیه قرارگرفت.[۶۶] در اواخر سده ششم، بخش عمدهای از سفارشهای مذهبی کلیساها از موسیقی و هنر بجای کتاب تشکیل گردیدهبود.[۶۷] بیشتر تلاشهای روشنفکرانه به پیروی و تقلید از اندیشههای کلاسیک محدود گردید، اگرچه برخی آثار درخور توجه نیز پدید آمدند، که با محتویاتی شفاهی نیز همراه بودند که امروزه از میان رفتهاند. نوشتارهای Sidonius Apollinaris (درگذشتهٔ ۴۸۹)، کاسیودوروس (درگذشتهٔ c. ۵۸۵) و بوئتیوس (درگذشتهٔ c. ۵۲۵) نوعی از آثار این دورهاند.[۶۸]
تغییرات بر سبک زندگی افراد غیر روحانی نیز اثر گذارد و فرهنگ اشرافی بجای آنکه فعالیتهای ادبی را پیگیری کند، بر روی برپایی جشنهای بزرگ در سالنهای مجلل و رسمی متمرکز گشت. اشراف و نجیبزادگان از جواهرات و طلاهای بسیاری در پوشش خود استفاده میکردند. لردها و پادشاهان از همراهان جنگجوها که ستون فقرات نیروهای نظامیشان را شکل میدادند، پشتیبانی میکردند.[H] در میان اشراف و نجیبزادگان روابط خانوادگی نیز همانند وفاداری، شجاعت و افتخارآفرینیها از اهمیت بالایی برخوردار بود. این روابط باعث ایجاد دشمنهایی در میان جامعهٔ اشرافی میگردید، همانند نمونههایی مرتبط با Gregory of Tours که در سرزمین گُل مروونژی روی داد. به نظر میرسد که بیشتر این دشمنیها با پرداخت خونبها پایان مییافت.[۷۱] زنان در جامعه اشرافی، در نقشهای اصلیشان به عنوان همسر و مادر پسران به ایفای نقش میپرداختند؛ مادر فرمانروا در سرزمین مروونژی از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بود. در جامعهٔ آنگلوساکسونی، آوردن تعداد بچههای کمتری برای فرمانروا، نقش و جایگاه زنان به عنوان ملکه مادر را به شدت کاهش میداد، که با افزایش ایفای نقش بـ*ـو*سیلهٔ ریاستشان بر صومعههای راهبهها، جبران میشد. تنها در ایتالیا بود که زنان در زیر کنترل و حمایت یکی از مردان خانوادهشان قرار میگرفتند.[۷۲]
انجمن رماننویسی
رمان۹۸
هر آنچه که از تاریخ جهان باید بدانید
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com