خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیش از پرداختن به مبحث ادبیات دینی و غیر دینی ایران ساسانی و سرنوشت آن، شایسته است که به موضوع خط در ایران باستان که لازم ترن عنصر در نگارش و در ثبت این آثار است اشاره ای بکنیم. این یادگار عظیم و با ارزش تاریخی ایران باستان سرنوشتی به شرح زیر داشته است:
نخستین خط در ایران باستان متعلق به عصر هخامنشیان است که به خط میخی پارسی باستان معروف است. اگر پیش از این خط در ایران خطی وجود داشته است که ایرانیان آریایی با آن می نوشته اند، تا این لحظه نشانه ای در دست نیست، به همین دلیل یکی از پیچیده ترین مسائل فرهنگی در ایران باستان، خط در عصر مادها یا اسلاف هخامنشیان است که چون اثر مکتوبی از عصر مادها را نیافته ایم، لذا خط میخی پارسی باستان که نخست بار در عصر داریوش یکم[۱] (بزرگ، ۵۲۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد مسیح) و به فرمان او بکار گرفته شد و سنگنبشته ها و الواح، فرامین و… با آن نوشتند، را باید نخستین خط ایرانیان که از سدۀ ششم پیش از میلاد مسیح بکار برده شده دانست. خط میخی پارسی باستان از خطوط میخی عیلامی[۲] بابلی[۳] و آکادی[۴] گرفته شده و متناسب با نیاز زبان پارسی باستان از شمار زیاد حروف الفبا در خطوط فوق کاسته شده و الفبای خط میخی پارسی باستان را به وجود آورده است.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر در برخی منابع خط میخی پارسی باستان را گرفته شده از خطوط میخی عیلامی، بابلی و آشوری[۶] دانسته و نوشته اند،[۷] باید آن را به این ترتیب توجیه کرد که آشوریان خود پیشینه اکدی (آکادی) دارند که بر اثر فشارهای سـ*ـیاسی، نظامی و اقتصادی در آغاز هزارۀ سوّم پیش از میلاد مسیح به خاطر شرایط موجود، از مرکز بین النهرین به شمال شرق بین النهرین کوچ کردند و امپراطوری آشور را به پایتختی نینوا[۸] بنیان نهادند. سلف بزرگ آشوریان سارگون اول است که از ۲۵۸۴ تا ۲۵۳۰ زمام دار بود و در تاریخ جهان باستان به سارگون اول[۹] اکدی معروف است، زیرا وی پیشینۀ اکدی دارد و آشوریان زمام دار اخلاف وی می باشند. به این ترتیب پذیرفتنی است که خط میخی پارسی باستان در عصر داریوش یکم (بزرگ) جهت نگارش کتیبه ها بکار برده شد. داریوش گفته است: من برای نخستین بار فرمان دادم که بنویسند.[۱۰] معنا و مفهوم این جمله این است که انگار پیش از عصر داریوش و صدور فرمان وی چیزی نوشته نشده است. از سویی واقعیت امر این است که از کوروش دوم[۱۱] (بزرگ، ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد مسیح) و پسر و جانشین او کمبوجیه دوم[۱۲] (۵۲۹ تا ۵۲۲ پیش از میلاد مسیح) اثر مکتوبی نداریم، طبعاً باید این گونه پنداشت که نوشتن و به کاربردن خط هنوز متداول و معمول نبوده است، رمان گیرشمن باستان شناس فقید فرانسوی از نوشته ای بر سردر مقبره کوروش در پاسارگاد کراراً نام برده است، ولی از چنین نوشته ای چیزی در دست نیست و به استناد آثار همین باستان شناس نامدار، محتوای آن کتیبۀ کم وسعت را نمی توان دلیلی بر رواج کتابت در عصر این بنیانگذار سلسله هخامنشی دانست.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
چنانچه در عصر زمام داری کوروش بزرگ و جانشین او کمبوجیه دوم کتابت رواج می داشت. طبعاً می بایست این دو پادشاه شرح فتوحات خود را برای آیندگان به صورت کتیبه هایی به یادگار می گذاشتند، از جمله اند: فتح سرزمین لیدی[۱۳] به سال ۵۴۶ پیش از میلاد مسیح و تسخیر بابل[۱۴] در زمستان ۵۳۹ و یا بهار ۵۳۸ پیش از میلاد مسیح و سرکوبی و مطیع کردن شمار زیادی از اقوام شرقی و شمال شرقی ایران به وسیلۀ کوروش بزرگ و تسخیر مصر[۱۵] به سال ۵۲۵ پیش از میلاد مسیح توسط کمبوحیه دوم.

این همه پیروزی و کشورگشایی دو پادشاه متقدم ایران هخامنشی را ما از زبان تاریخ نگاران یونانی[۱۶]، بابلی، یهودی[۱۷]- عبرانی[۱۸] و مصری[۱۹] و غیره می شنویم. به این ترتیب جای هیچ گونه تردید و ابهامی باقی نمی ماند و باید این حقیقت را پذیرفت که داریوش بزرگ کتابت را در ایران از سدۀ ششم پیش از میلاد مسیح رایج و دایر کرد. داریوش ابتدا فرمان داد تا به خط عیلامی بنویسند. این عجیب نیست که او کتیبه اش را به پارسی باستان ننوشته است، زیرا در آن زمان هنوز خط میخی پارسی باستان وجود نداشته است.[۲۰] اگر به کتیبه های سه زبانه عصر هخامنشی (مراد عصر داریوش است) توجه کنیم به این حقیقت زودتر پی می بریم که کتیبه های فوق به خطوط میخی پارسی باستان، عیلامی و بابلی نگاشته شده اند و این تأییدی بر این ادعا است که خط میخی پارسی باستان خمیر مایه ای از خطوط میخی عیلامی و بابلی دارد.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
از سویی می توان گفت که خط میخی پارسی باستان در میان خطوط میخی متداول شرقیان در جهان باستان، آسان ترین، روان ترین و دقیق ترین خط به شمار آمده است. به این ترتیب می توان علت را دریافت که چرا پیش از خوانده شدن کتیبه های هخامنشیان و به سخن دیگر پیش از پی بردن به رموز خواندن خط میخی پارسی باستان، چرا محققان و مورخان در زمینۀ تاریخ عصر هخامنشی وابسته به منابع یونانی، عبرانی، بابلی و غیره بوده اند. سفر جهانگردانی چون مارکوپولو[۲۱] در عصر مغولان، پیتر و دلاواله[۲۲] در زمان صفویه، شاردن[۲۳] در زمان شاه سلیمان صفوی، پروفسور کارستن نیبور[۲۴] در زمان زندیه نتوانست این گره را بگشاید تا پژوهشگران بتوانند به محتوای این کتیبه ها پی ببرند. در زمان محمدشاه قاجار یک امیر لشگری انگلیس به نام سرهنری ولینس و رالینسن[۲۵][۲۶] به عنوان وابسته نظامی دولت بریتانیای کبیر در دربار ایران بسر می برد وی بسیار علاقمند بود که به رموز خواندن کتیبه ها پی برد و در این راه سختیهای فراوان را تحمل کرد که پرداختن به جزئیات آن در حوصله این مبحث نیست. از آنجا که خط میخی پارسی باستان خطی دقیق و با اسالیب دستوری و همراه با قاعده و قانون است، خواندن آن نیز دشوار نبوده است. کلید این معما در دست یک دبیر و دبیرستان آلمانی به نام گئورگ فریدریش[۲۷] گروتفند بوده که در اواخر سدۀ هجدهم و اوایل سدۀ نوزدهم در شهر گوتینگن[۲۸] می زیست. وی در سال ۱۸۰۲ میلادی توفیق آن را یافت که به نخستین نشانه های خط میخی پارسی باستان پی برده و آن را بخواند.[۲۹] سر هنری رالینین نیز به دنبال شیوه ای می گشت که بتواند این گرۀ ناگشوده که افزون بر دو هزاره از عمرش می گذرد، بگشاید.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
عملکرد گروتفند به این ترتیب بود که افزون بر قاطعیتی که این محقق در تعقیب این هدف بزرگ داشت، آگاهیهای گسترده و پرعمق وی نیز در زمینۀ فرهنگ، تمدن و آداب و آیینهای دینی شرقیان نیز در رابـ*ـطه با شغل وی به کمک او شتافته و وی را با شتابی وصف ناپذیر به هدفش نزدیک کردند. گروتفند با منشی کتابخانه و آرشیو اسناد سلطنتی آلمان قرار گذاشته بود که این کار یعنی خواندن کتیبه ها را بی آنکه با الفبای خط میخی آشنایی داشته باشد، بخواند. او نه تنها از الفبای خط میخی پارسی باستان اطلاعی نداشت، بلکه از زبان پارسی باستان و احتمالاً دیگر زبانهای شرقیان به کلی بی اطلاع بود. آشنایی وی با فرهنگ و معارف شرقیان در محدودۀ مطالعات و آگاهیهای دانشجویی و دانشجویانه خلاصه می شد. او برای رسیدنش به هدف نخست بخشی از یکی از سنگنبشته های پارسی باستان در تحت جمشید (پرسپولیس)[۳۰] که احتمالاً به طریق موزه های آلمانی و کتابخانه سلطنتی و سایر بایگانیهای مراکز علمی و دانشگاهها به دستش رسیده بود، کار خود را آغاز کرد. او نخست پی برد که در نوشته های میخی ایرانیان پس از آنکه واژه ای تمام شد، یک میخ مورب به عنوان نشانۀ جداکننده واژه ها می آید. گروتفند دریافت که از چند نشان یک واژه به وجود آمده که واژه ها با همان میخ مورّب از یکدیگر تمیز داده شده اند.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بخشی از سنگنبشه تـ*ـخت جمشید که گروتفند به تجزیه، ترجمه و تحلیل آن پرداخت احتمالاً من زیر بوده است :

« داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینها (کشورها)، پسر ویشتاسپ، هخامنشی که این کاخ را بنا کرد … گفتنی است که در متن کتیبه واژه یا فعل «کرد» به معنای «بنا کرد یا ساخت» آمده است.

گروتفند پس از دقت زیاد به نکات راه گشای دیگری نیز پی برد، از جمله دریافت که این واژه ها در سطرهای اول و دوم و سوم هر بار پس از میخ مورب یعنی نشان جدا کننده قرار گرفته و به این نتیجه رسید که آخرین واژه ای که در سطر دوم نگاشته شده در وسط سطر سوم نیز آمده و آن چیزی جز تکرار همان واژه سطر اول کتیبه نیست و دارای چهار نشان اضافی در آخر واژه است.[۳۱] بدیهی است که با توجه به آشنایی و اشراف وی به فرهنگ و رموز کشورداری و سـ*ـیاست شاهان ایران از جمله سلاطین هخامنشی چون داریوش، چنین واژه ای تنها می تواند واژه «شاه» (خشایثیی) باشد. به این ترتیب واژۀ «شاه» سه بار تکرار شده و یکبار هم همین واژه با یک پسوند طولانی که همان پسوند ملکی جمع می باشد به صورت (خشایثیی نام) که در مجموع «شاه شاهان» (خشایثیی خشایثیی نام) آمده است. به سخن دیگر گروتفند بی هیچ تردیدی نتیجه گرفت که با تکیه و توجه به منابع یونانی و آرامی، واژه نخست شاه «شاه» و به دنبال آن «شاهان» و در مجموع «شاهان» و در مجموع «شاه شاهان» می تواند باشد. وی به همین روش به نام «داریوش» (داَرَیَواُوش = دارنده خوبی، صفت نیک) پی برد و راه را برای مطالعه و ترجمه و تحلیل کتیبه ها برای پژوهشگران، مورخان و زبان شناسان گشود.[۳۲] از این پس ایران شناسان یارای آن را داشتند تا با استناد به محتوای کتیبه های شاهان هخامنشی به تاریخ آن مقطع از تاریخ باعظمت ایران با اطمینان خاطر بیشتری پی ببرند.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
خط میخی پارسی باستان که داریوش بزرگ فرمان داد تا با آن کتیبۀ بزرگ بیستون، بیست و پنج کتیبه در شوش و نه کتیبه در تـ*ـخت جمشید، کتیبه ای بر کانال سوئز[۳۳] و شمار چشمگیری از الواح، فرمانها و … بنویسند و نقر کنند و به همین ترتیب اخلاف داریوش مانند خشایارشاه جانشینان او کتیبه هایی به یادگار گذاشتند. دیگر گرهی ناگشودنی و مشکلی لاینحل نبود. گویند شیوه ای که گروتفند برای خواندن کتیبه ها ابداع نمود، جزو ابتکارات راولینس هم بوده است، ولی این دو محقق بی آنکه از کارکرد یکدیگر آگاهی داشته باشند، طریقی همانند و همگون پیمودند. بنا به همین اطلاعات، گروتفند توانست در آغاز یازده و سپس سیزده و در آخر شانزده حرف را بخواند و مهمترین نامها، عناوین و القاب شاهان و سرزمینها و رویدادها را دریابد و درک کند. با افتادن ایران بزرگ هخامنشی که گستره آن از رود دانوب در اروپا و حبشه در افریقا بود به دست یونانیان در طول زمانی کمتر از یک سده (از ۳۳۰ تا ۲۵۰ پیش از میلاد مسیح) یعنی هشتاد سال، خط میخی پارسی باستان به گونه ای به فراموشی سپرده شد که با تشکیل دولت خودمختار پارت در شمال شرق ایران به سال ۲۵۰ پیش از میلاد مسیح، هیچ کس حتی ایرانیان با آنکه زمان درازی از فروپاشی امپراطوری هخامنشی سپری نشده بود، یارای خواندن کتیبه های به جای مانده از آن دوران پرعظمت و دریافت مفهوم و معنای آن نبود. پارتیان (اشکانیان) که با ستیزی جدّی با فرهنگ بیگانه یونانی – هلنی به پا خاسته بودند، در راستای تحقق این هدف والای خود و نیز به کنار گذاشتن خط حاکم یونانی که مهمترین ابزار فرهنگی حکومت این بیگانگان بود، از نوعی الفبای آرامی سریانی بهره گرفته و خطی نازیبا و نه چندان پاسخگو برای برطرف کردن نیازهای مکاتباتی و نوشتاری را به نام خط پارتی یا پهلوی اشکانی به وجود آوردند.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
زبان پهلوی زمان ساسانیان بی هیچ تردیدی دنباله زبان پهلوی پارتیان یا زبان پارتی عصر اشکانیان است که خطوط مربوط به آنها نیز به همین صورت نام برده می شود. به سخن دیگر خط و زبان پهلوی، خط پهلوی اشکانی و یا خط پهلوی ساسانی، واژه بکار برده شده در زمان و زبان ساسانیان تحت عنوان «پهلو»[۳۴]، همان واژه پارتی یا اشکانی «پارثو، پارتاو»[۳۵] است. از این رو زبان و خط پهلوی چیزی جز نوع تکامل و تحول یافته خط و زبان پارتیان نیست.[۳۶] به این نکته باید توجه کرد که زبان ایرانیان چه از کهن ترین زمان مانند دوران پیش از مادها و چه در دورانهای بعدی و تاکنون جای خود را به هیچ زبان بیگانه ای نداده است و اگر از دوران کهن تاکنون به حکومتهای بیگانه چون یونانیان، اعراب، مغولان و … توجه کنیم که دارای زبانهای ویژه فرهنگ خود بوده و بر ایرانیان حکومت کرده اند و نتوانستند زبانهای خود را به ایرانیان تحمیل نمایند، پاسخ این سؤال را دریافت کرده ایم.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
در عصر فرهاد چهارم و فرزند و جانشین او فرهاد پنجم که بر فرهادک معروف است، گامهایی در رابـ*ـطه با گردآوری، بازنویسی و تدوین نوشته های دینی مربوط به آیین زرتشت برداشته شد و کتاب نیرنگستان در زمان همین فرهاد پنجم اشکانی نگارش یافت.[۳۷] در ادامه و استمرار این کار می توان به پیشینه این گردآوری و نگهداری این نوشته ها در ادوار بعدی حاکمیت اشکانیان، به بلاش یکم[۳۸] (ولخش، ۵۲ تا ۸۰ میلادی) اشاره کرد. هرچند بنیانگذار دولت ساسانی، رایزنان وی در امور فرهنگی – دینی و از جمله آنان تنسر، اشکانیان را به مسامحه در امور دینی و به ویژه آیین قدیم ایرانیان متهم کرده بودند، ولی واقعیت امر بدین گونه است که این گردآوریها، تکمیل، تدوین و نگهداری نوشته های نامبرده بالا را بی هیچ تردیدی باید از اقدامات و ابتکارات پادشاهان اشکانی دانست.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
به ویژه حاصل تلاشهای پادشاهانی چون فرهاد پنجم و بلاش یکم اشکانی در نوشته پهلوی دینکرد (دینکرت) صریحاً به این موضوع اشاره شده و از ولخش اشکانیان (بلاش اشکانی) نام برده شده است.[۳۹] برخی از پژوهشگران و پاره ای از دین شناسان و کارشناسان زبانهای باستانی ایران در مغرب زمین جمع آوری، آرشیوی کردن و نونگاری متون دینی کهن ایرانیان را به بلاش سوم (ولخش، ۱۴۸ تا ۱۹۱ میلادی) یکی دیگر از پادشاهان اشکانی نسبت داده اند.[۴۰] اگر چنین باوری هم درست باشد که قطعاً و صد درصد اشتباه نیست، می توان دریافت که اشکانیان تا چه اندازه نسبت به پیشینه فرهنگی – دینی ایران علاقه مند و دلسوز بوده اند. بدیهی است که سامان دادن این نوشته ها و توجه و احترام به آداب، رسوم و آیینهای پیشین ایرانیان در زمان حاکمیت اشکانیان به روایتی مقطعی و موقتی نیز بوده است. زیرا همه شاهنشاهان اشکانی در این کار فرهنگی و حفظ سنن پیشینیان شرکت مؤثر و ماندگار نداشته اند و در نوشته های پهلوی مانند دینکرد و مانند آن از آنان یاد نشده است و نامی از آنان در این آثار به چشم نمی خورد.


ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی

 
  • تشکر
Reactions: Ghazaleh.A، MacTavish و Mounes Hasanpour
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا