خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Kameliaparsa

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/20
ارسال ها
2,811
امتیاز واکنش
8,659
امتیاز
358
سن
24
محل سکونت
~Dark World~
زمان حضور
57 روز 4 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان نویسی ~ دانلود رمان


به نام او که تسکین می‌دهد زخم دل را

نام اثر:غرقِ خون

نویسنده:kameliaparsa


مقدمه:


و آنگاه که از مادر، زاده شدم

روزی که با اشک و خون، پا به این دنیا نهادم
در ظلمات دار فانی بی رحم
یکه و تنها ماندم.

فرشته‌ها بر بالینم

سرنوشت را، بر پیشانی‌ام نوشتند.


دل نوشته غرقِ خون | kameliaparsa (کاملیا پارسا) کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، FaTeMeH QaSeMi، ASaLi_Nh8ay و 11 نفر دیگر

Kameliaparsa

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/20
ارسال ها
2,811
امتیاز واکنش
8,659
امتیاز
358
سن
24
محل سکونت
~Dark World~
زمان حضور
57 روز 4 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
چه کسی می‌دانست
که انتهای جاده این زندگی
چه در انتظار اوست؟!
ما انسان‌ها، پا برهنه به این عالم آمده
و پا برهنه از این دنیای بسان قفس تنگ می‌رویم.
تقدیر اما.... چه می‌کند با ما؟
***
ای پیشانی!
کجا می‌خواهی که ما را بنشانی؟!
ای دنیای غرقِ خون!
ای دست‌های آلوده به خون!
چه شب‌ها که تا صبح
چه صبح‌ها که تاشب
اشک ریخته‌اند، کودکانِ غرقِ خون!
***
چه می‌د‌انست این دل، که زخم چیست؟
چه می‌دانست این چشم، که اشک چیست؟
اما اکنون، اُنس گرفته‌اند این دست‌ها
به دستان تاریکی و اشک‌ها!
این چشم‌ها خون می‌بارند در خلوت خویش
این دل را دگر مرحمی نیست.
این زندگانی را آخر، یک مرگ است و نه بیش!


دل نوشته غرقِ خون | kameliaparsa (کاملیا پارسا) کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، FaTeMeH QaSeMi، ASaLi_Nh8ay و 13 نفر دیگر

Kameliaparsa

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/20
ارسال ها
2,811
امتیاز واکنش
8,659
امتیاز
358
سن
24
محل سکونت
~Dark World~
زمان حضور
57 روز 4 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
همه دنیا و قفس و این قفس رنگارنگ،
بوی خون می دهد و غافلیم از
چهر‌ه‌ی انسان دو رنگ!
دل پر خون، قفس آهنی را ترک بگو
دل پر خون، اشک نریز، آه مگو
دل پر خون، قفس آهنی را ترک بگو.

دلَ‌ک ساده من، مرگ به حصار بکش
دلَ‌ک ساده من، خاک به زخمَت بکش.
***
زندگانی هیچ نیست جز داغ دلُ
زندگانی هیچ نیست جز آشوب دلُ
کودکان سرخوش خنده، غم خوارند
کودکان نوشکفته، غم دارند
بگو ای دل که چیست این غم‌ها؟
بگو ای دل که کیست غمخوار؟
***
این روزگار بی وفا آخر وفا به دل نکرد
این روزگار بی وفا دل را به درد رها نکرد
ای روزگار بی وفا مکن به این دل جفا
ای روزگار بی وفا دستی بکش بر دل ما
رها کن این دیوانه را، رها کن این دل ویرانه را


دل نوشته غرقِ خون | kameliaparsa (کاملیا پارسا) کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، FaTeMeH QaSeMi، ASaLi_Nh8ay و 12 نفر دیگر

Kameliaparsa

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/20
ارسال ها
2,811
امتیاز واکنش
8,659
امتیاز
358
سن
24
محل سکونت
~Dark World~
زمان حضور
57 روز 4 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
غرق خون گشت چشم‌هایم
اشک
خون می‌بارد از دست‌هایم!
دست من، ای دست من!
دست به دست غم مده.
کار من تنهایی و غم،
جای من هم مِی کَده!
آتش این جان و سیگار، مرا
می‌سوزاند، می‌سوزاند
خاکستر و آتش، مرا




دل نوشته غرقِ خون | kameliaparsa (کاملیا پارسا) کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، FaTeMeH QaSeMi، ASaLi_Nh8ay و 11 نفر دیگر

Kameliaparsa

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/20
ارسال ها
2,811
امتیاز واکنش
8,659
امتیاز
358
سن
24
محل سکونت
~Dark World~
زمان حضور
57 روز 4 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
می‌نویسم با قلم بر دلم،
کای آی دلم، آی دلم
گرچه تو تنهای عالم، شده‌ای!
گرچه تو غم‌خوار دردها، شده‌ای!
گرچه تو دربَند و زنجیر، داغ شده‌ای!
مهر و موم و غرق سکون، شده‌ای!
غم مخور این روزها، می‌گذرد
غم مخور این شب‌ها، می‌گذرد
غم مخور که آن خدا، به تو هم می‌نگرد.



[URL...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته غرقِ خون | kameliaparsa (کاملیا پارسا) کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: دونه انار، FaTeMeH QaSeMi، ASaLi_Nh8ay و 11 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا