- عضویت
- 26/7/18
- ارسال ها
- 693
- امتیاز واکنش
- 17,009
- امتیاز
- 303
- محل سکونت
- Golestan
- زمان حضور
- 100 روز 13 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
اشعار امید صباغ نو
به تب و لرز تلخِ تنهایی، به سکوتی که نیست عادت کن!
درد وقتی رسید وُ فرمان داد، مثل سرباز خوب اطاعت کن
سعی کن وقتِ بی کسیهایت، گاه لبخند کوچکی بزنی
فکر فردای پیریات هم باش، گریه هم میکنی قناعت کن
زندگی میرود به سمت جلو، تو ولی میروی به سمتِ عقب!
شده ای عضوِ«تیمِ تک نفره»،پس خودت از خودت حمایت کن
بینِ تنهای خالی از دلِ خوش، هی خودت را بگیر در بـ.ـغلـ.ـت
دزدکی با خودت برو بیرون، و به تنهاییات خیـ.ــانـ.ـت کن!
گرچه خو کردهای به تنهایی،گرچه این اختیار را داری
گاه و بیگاه لـ*ـذت غم را با «رفیقانِ دوست» قسمت کن
شعر، تنها دلیلِ تنهاییست؛هر زمان خسته شد دلت، برگرد
ماشه را سمتِ دفترت بچکان، شعر را تا همیشه راحت کن!
به تب و لرز تلخِ تنهایی، به سکوتی که نیست عادت کن!
درد وقتی رسید وُ فرمان داد، مثل سرباز خوب اطاعت کن
سعی کن وقتِ بی کسیهایت، گاه لبخند کوچکی بزنی
فکر فردای پیریات هم باش، گریه هم میکنی قناعت کن
زندگی میرود به سمت جلو، تو ولی میروی به سمتِ عقب!
شده ای عضوِ«تیمِ تک نفره»،پس خودت از خودت حمایت کن
بینِ تنهای خالی از دلِ خوش، هی خودت را بگیر در بـ.ـغلـ.ـت
دزدکی با خودت برو بیرون، و به تنهاییات خیـ.ــانـ.ـت کن!
گرچه خو کردهای به تنهایی،گرچه این اختیار را داری
گاه و بیگاه لـ*ـذت غم را با «رفیقانِ دوست» قسمت کن
شعر، تنها دلیلِ تنهاییست؛هر زمان خسته شد دلت، برگرد
ماشه را سمتِ دفترت بچکان، شعر را تا همیشه راحت کن!
اشعار امید صباغ نو
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: