خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: انقراض نسل جاودانان
ژانر:
ترسناک، عاشقانه
نوع کتاب:
رمان
نویسنده:
~Kimia Varesi~
خلاصه: جهنم پشت این دیوار است!
با نقش فریبنده‌اش بوی خون می‌دهد ، بوی خون انسان‌هایی که هرگز برنگشتند!
انسان‌هایی که مانند ما نفس می‌کشیدند ، زندگی‌ـشان را می‌کردند و حال تماشا کن ، چه سردرگم می‌چرخند!
اهمیت ندارد تو که هستی، از زندگی‌ات سیر شده‌ای ی به دنبال آرزو هایت می‌دوی...
تو تنها خواهی مُرد!
مرگ ، در تقاص با جاودانگی!


لینک نقد رمان:

تاریخ ثبت نقد: 1399/9/13
نویسنده ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: LIDA_M، *RoRo*، Narín✿ و 4 نفر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: سهراب من گم شده‌ام
ژانر:
_
نوع کتاب:
دلنوشته
نگارشگر:
Goli Pakseresht
مقدمه:
من، گم شده‌ام!
درکوچه پس کوچه‌های خیال‌ها و آرزوهایم
همه جا تاریک است.
من، ترسیده‌ام
نه از تاریکی
که از صدای زمزمه دست‌هایم ترسیده‌ام.
تو را صدا می‌زنند!
خسته و بی‌رمق
در میان تاریکی شب
در کنار تک درخت خشکیده کوچه باغ رویاهایم، می‌نشینم
و با خودم می‌گویم:
«من، گم شده‌ام!»
مدت‌هاست که گم شده‌ام
در کلاف پر پیچ و خم ترس‌هایم.
تو
شاد و بی‌پروا
از کنارم می‌گذری.
دست‌هایم بلندتر صدایت می‌کنند
اما تو
نمی‌شنوی
مدت‌هاست که دیگر صدایشان را نمی‌شنوی!


لینک نقد دلنوشته:

تاریخ ثبت نقد: 1399/9/26
نگارشگر ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: LIDA_M، *RoRo*، Narín✿ و 2 نفر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: دلاوران یال
ژانر:
فانتزی، عاشقانه
نوع کتاب:
رمان
نویسنده:
• Zahra •
خلاصه: در گیتی به دور از بدی ها و پلیدی ها به نام پارامتیس، بزرگ خاندان اشرافی آنتوان، پیشگویی عظیمی را راهی سرزمین کرد. زمین و زمان در هم تنیده شده بودند و هنگامی که تاریکی بر تمام جهان سایه افکنده بود، دلاوران یال محیا نبرد بودند.

لینک نقد رمان:

تاریخ ثبت نقد: 1399/9/29
نویسنده ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: LIDA_M، *RoRo*، Narín✿ و 2 نفر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: خیطِّ مـات
ژانر:
فانتزی، اجتماعی، درام
نوع کتاب:
رمان
نویسنده:
SHahryar
خلاصه: مردی در حال بازگشت است. دیگری گندی که اولادش پدید آورده را جمع می‌کند، یکی هم در این میان دل‌شکسته است.
خانواده‌ای بی‌خیال و پر امید‌، جمعیتی که به ندرت و استثناء می‌شود در آن فردی را یافت که افسرده باشد. کسانی که زندگی‌شان بر هم قلاب شده و اگر هوای دیگری را نداشته باشند؛ همه‌شان بازنده بازیِ هستند که سرنوشت‌هایشان برایشان خواب دیده‌اند؛ خوابی که یک وجب روغن رویش داشته باشد. البته در واقعیت خواب که نه! به هر حال ضرب‌المثلی بود در همین مایه‌ها... .


لینک نقد رمان:

تاریخ ثبت نقد: 1399/10/2
نویسنده ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: LIDA_M، *RoRo*، Narín✿ و 2 نفر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: دژاووی ترس
ژانر:
ترسناک
نوع کتاب:
رمان
نویسنده:
ɌởⲘⅉŋ
خلاصه: فرد دوست‌ داشتنی‌اش مرگ را می‌پذیرد.
خبر را می‌شنود، اما با قدم‌های لرزان می‌گذرد؛ انکار جرعت پیگیری‌اش را ندارد
ترس از ترس... .
نمراتی که شاید سلب شوند را جبران کند با دیگری، دیداری با حسام، و نگاهی که گذرا و به اجبار، به اطراف می‌‌اندازد.


لینک نقد رمان:

تاریخ ثبت نقد: 1399/10/19
نویسنده ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: LIDA_M، *RoRo*، Narín✿ و یک کاربر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: سفری به مقصد تو
ژانر:
تراژدی
نوع کتاب:
دلنوشته
نگارشگر:
Afsa
مقدمه:
فکر می‌کردم که می‌توانم تا ابد با کوله رنگ و رو رفته‌ام قدم بزنم و به هیچ چیز فکر نکنم.
از شعر و شاعری و عشق و عاشقی گریزان بودم!
ولی هنگامی که نسیم تو از شرق وزیدن گرفت؛ نفهمیدم چگونه راهم را به سوی تو کج کردم!


لینک نقد دلنوشته:


تاریخ ثبت نقد: 1399/10/21
نگارشگر ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: LIDA_M، *RoRo*، Narín✿ و یک کاربر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: پیدای پنهان
ژانر:
_
نوع کتاب:
دلنوشته
نگارشگر:
FaTeMeH QaSeMi
مقدمه:
بعضی اوقات، گریه پابرهنه وسط خنده‌هایت می‌پرد و همه چیز را برملا می‌کند.
درست همان لحظه که در خوشی‌ها غرقی، لبخند روی لـ*ـبت، چون غنچه‌ای که در خزان رویده، به یک باره می‌خشکد.
همان وقتی که صدای قهقهه‌ات گوش دنیا را کر می‌کند؛ چیزی در گوشه کنار قلبت بی‌صدا می‌شکند.
و هیچ راهی نیست تا دردت را ثابت کنی.


لینک نقد دلنوشته:


تاریخ ثبت نقد: 1399/10/22
نگارشگر ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: LIDA_M، *RoRo*، Narín✿ و 2 نفر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: بومرنگ کاغذی
ژانر:
معمایی، اجتماعی
نوع کتاب:
رمان
نویسنده:
Number one
خلاصه: من می‌گویم جوانه متضاد شکوفه است. می‌گویم من و تو چشم انتظارِ شکوفه‌هایی هستیم که بیایند و بُعدی فراتر از این جهان سه‌بُعدی برایمان بسازند؛ بُعدی به نام فریاد؛ فریادی به قصد کَر کردن گوش تمام تاریکی‌ها.
وقتی دستِ تلخِ تاریکی، بومرنگی کاغذی می‌سازد؛ بی‌درنگ، بومرنگ با گریه‌های جوانه می‌گرید و درخت عدالت، آبیاری می‌شود. حال، فرقی نمی‌کند بومرنگ به قصد شکار، پرتاب شود یا نه، شکوفه بارور خواهد‌شد و میوه‌ای آتشین به ثمر خواهدنشست. در آن هنگامه‌ی باشکوه منتظرم باشید. من با آوای صبح، باز‌خواهم‌گشت؛ من شکوفه هستم.


لینک نقد رمان:

تاریخ ثبت نقد: 1399/11/9
نویسنده ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: LIDA_M، *RoRo*، Narín✿ و یک کاربر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: شاید او
ژانر:
عاشقانه
نوع کتاب:
رمان
نویسنده:
سوفیا
خلاصه: دستم را گرفت و نگاهم کرد؛ او خندید و من هزار بار در دلم گریه کردم، او میرفت و من میمردم، او رهایم کرد و من باور کردم چقدر زندگی ام بی معنی شد بی او...

لینک نقد رمان:

تاریخ ثبت نقد: 1399/11/11
نویسنده ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: *RoRo*، Narín✿، Ghazaleh.A و یک کاربر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
اثر: عسرت وداد
ژانر:
عاشقانه، اجتماعی
نوع کتاب:
رمان
نویسنده:
T sadeghi
خلاصه: ای که می‌پرسی عشق چیست عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
من، سال‌ها غرق بودم، در خاطرات تلخ کودکی و نوجوانی‌ام و باور داشتم کسی نیست که دوستم بدارد و من نیز نباید کسی را دوست بدارم؛ زیرا این قاعده‌ای بود که از چهارچوبی به نام خانواده آموختم!
آنگاه تو آمدی و من همان‌جا ماندم.
همان‌جا که تو، دست‌های مرا در میان باران و خش‌خش برگ‌های زیر پایمان گرفتی و قلبم عشق را باور کرد.باور کرد آنچه را که... اما، تو رفتی، با تمام قلبم و با تکه‌هایی از وجودم!
و من خواستم بمانم، در همان زمان، اما تقدیر مرا به این‌جا آورد!
این‌جا که من ایستاده‌ام، تو ایستاده‌ای و گل‌های زندگی ما ایستاده‌اند!


لینک نقد رمان:

تاریخ ثبت نقد: 1399/11/16
نویسنده ارجمند قلمتان مانا


دفترکار منتقد بخش کتاب ~HadeS~

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: *RoRo*، LIDA_M، T sadeghi و یک کاربر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا